https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com

https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com

https://keramatzade.com/%D8%AC%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF%DB%8C

آنها تکرار میکند، و بر وجود ما تاثیر میگذارد. پس چه بهتر که این افکار را در مسیر مثبت و سازنده و با کلماتی نیرو زا و قدرتمند به کار ببریم تا اثرات فوق العاده آن را در خود حس کنیم

آیا می دانید جملات تاکیدی چه هستند و به چه کاری می آیند؟

 


در ابتدا میخوام بگم که قدرت کلمات چیه تا بگم جملات تاکیدی چی هستند و چه نقشی در زندگی دارند و
چه تاثیر بر آینده ما دارند و نحوه گفتن و شرایط جملات تاکیدی را خدمت تان بیان خواهم کرد.

 

باور کنید دیدن هربامداد کار ساده ای نیست

 


دانلود ویدیو رایگان مرتبط : چگونه با قانون جذب ثروتمند شویم؟


1- قدرت باور نکردنی جملات تاکیدی


کلمه ها عقاید شکل گرفته و افکار بیان شده هستند. به عبارت ساده
آنچه می گویی فکری است که بیان میشود. کلمهها و اندیشهها
دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امور ما شکل
میدهند. ناخودآگاه مان، تنها افکار و کلمات به کار برده شده را
میشنود و غیرارادی آنها را تکرار میکند، و بر وجود ما تاثیر
میگذارد. پس چه بهتر که این افکار را در مسیر مثبت و سازنده و
با کلماتی نیرو زا و قدرتمند به کار ببریم تا اثرات فوق العاده آن را در
خود حس کنیم .
بنابراین به جای ... بگوییم ... به جای "پدرم در آمد" ; بگوییم: خیلی راحت نبود
به جای "خسته نباشید" ; بگوییم: خدا قوت
به جای "دستت درد نکند" ; بگوییم: ممنون از محبتت - سلامت باشی
به جای "ببخشید مزاحمتون شدم" ; بگوییم: از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای "گرفتارم" ; بگوییم: در فرصت مناسب با شما خواهم بود
به جای "دروغ نگو" ; بگوییم: راست می گی؟ راستی؟
به جای "خدا بد نده" ; بگوییم: خدا سلامتی بده
به جای "قابل نداره" ; بگوییم: هدیه برای شما
به جای "شکست خورده" ; بگوییم: با تجربه
به جای "مگه مشکل داری" ; بگوییم: مگه مسئله ای داری؟
به جای "فقیر هستم" ; بگوییم: ثروت کمی دارم
به جای "بد نیستم" ; بگوییم: خوب هستم
به جای "به درد من نمی خوره" ; بگوییم: مناسب من نیست
به جای "مشکل دارم" ; بگوییم: مسئله دارم
به جای "جانم به لبم رسید" ; بگوییم: خیلی راحت نبود
به جای "فراموش نکنی" ; بگوییم: یادت باشه
به جای "داد نزن" ; بگوییم: آرام باش
به جای "من مریض و غمگین نیستم" ; بگوییم: من سالم و با نشاط هستم
به جای "غم آخرت باشد" ; بگوییم: شما را در شادی ها ببینم .


2-حالا جملات تاکیدی چی هستند؟
جملات تاکیدی، جملات و عباراتی کوتاه هستند که از طریق آنها میتوان به آنچه که انسان از خود دور کرده
است برسد. به عبارتی دیگر ، شخص با توجه به آرزویی که دارد و با رعایت اصولی، آنها را یادداشت میکند و
در فواصل زمانی مشخص چندین و چند بار، تکرار میکند تا اینکه پس از مدتی به خواسته خود میرسد . به
بیانی ساده جملات مثبت در جهت رسیدن به خویشتنی واقعی است .
اصل این فرضیه بر این است که به هر چه بیندشی به همان سمت خواهی رفت و هر آنچه را در ذهنت تصور
کنی و تجسم قوی از آن ایجاد کنی و در فواصل زمانی به طور مداوم به آن بیندیشی حتما و بدون استثنا به
آن خواهی رسید.
در واقع جهان و موقعیت ما بازتابی از حالات ذهنی ماست. مثلا هر چقدر ما مثبت اندیش باشیم و به زیبایی
ها فکر کنیم، بهره بیشتری از شادی و موفقیت خواهیم داشت و بر عکس هر چقدر بدبین و منفی باف باشیم،
رنگی از خوشی و سعادت در زندگی نخواهیم دید .

 


دانلود مقاله مرتبط : علم ثروتمندی


مقاله مرتبط : میلیاردر شدن

 



و همانطور که از تعریف باور پیداست باور فکر یا ایده ای است که بارها و بارها تکرار شده تا در نهایت از فیلتر
ضمیر خود آگاه عبور کند و بر ضمیر ناخودآگاه نشسته و در آن حک شود.
بر این اساس و برای آشنا کردن ذهن و بارور کردن افکار مورد نظر جملات تا کیدی را تنظیم میکنند . که اگر
بدانید از هر کدام از آنها در چه زمانی استفاده کنید می توانید بهترین بهره را از آن ببرید .
از طرفی ضمیر ناخودآگاه که از آن به عنوان ذهن معنوی یا کائناتی نام برده میشود، حد و مرزی نمیشناسد
مگر برای هرآنچه خود آگاهانه انتخاب میکنید. عادتهای شما در ضمیر ناخودآگاهتان وجود دارد. ضمیر
ناخودآگاه به مراتب قویتر و سریعتر از ضمیر خودآگاه است. ضمیر ناخودآگاه میتواند شما را به هرجایی که
میخواهید ببرد و کمک میکند تا سریع تر و راحت تر از آنچه ضمیر خودآگاه میتواند برایش کاری کند، به
آرزوهایتان در زندگی برسید .
ضمیر خودآگاه قادر نیست مفاهیم یا عقاید را رد کند، که بدین معناست ما میتوانیم با استفاده از ضمیر
خودآگاه، باورهای ضمیر ناخودآگاه را دوباره برنامه ریزی کنیم، و ذهن ناخودآگاه مجبور است عقاید و باورهای
جدید را بپذیرد، یعنی ذاتا نمیتواند آنها را رد کند .
بنابراین با برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه خود، خودتان را برای موفقیت و کسب ثروت، کارآفرینی، اعتماد به
نفس، عشق و محبت روز افزون و ... آماده میکنید .
با این روش که هر روز به صورت مستمر انجام میدهید عادتهای خود را برنامهریزی نموده و به گام های مهمی
در راستای هر چیزی که میخواهید، برمیدارید.
یکی از بهترین و موثر ترین روشها برای رسیدن به خواستهها استفاده مستمر از
جملات تاکیدی است. در حقیقت به کمک تکرار جملات تاکیدی شما به ضمیر ناخودآگاه خود
اطلاع میدهید که تمایل به رسیدن خواستههایتان ) عشق ، ثروت ، روز زیبا و ... ( را دارید . این
ضمیر ناخودآگاه ماست که مدام نقشی اساسی بازی میکند .
در واقع ما میتوانیم با اراده و عزمی آگاهانه، با تکرار جملات تاکیدی محتوای ضمیر ناخودآگاه را تغییر دهیم .
وقتی شما جملات تاکیدی برای رسیدن به خواسته هایتان را مدام تکرار می کنید و یا میشنوید،
کائنات را از خواسته تان مطلع میکنید و به طرز باور نکردنی و شگفت انگیزی، تمام هستی تلاش
برای رسیدن شما به خواستهتان را دارد و راههایی را که تاکنون ندیده بودید را برای شما میگشاید .

 

هم اکنون درواز های شادی به رویم گشوده میشود

 

در واقع شما میآموزید که چگونه ضمیر ناخودآگاهتان را مجددا برنامهریزی کنید و افکار درونی
منفی خود را به افکاری مثبت و دلخواه تبدیل نمایید . .
بنابراین شما باید برنامهریزی منفی ذهنی را رها کنید و باورهای مثبت و سالم را جایگزین آن کنید. باورها
صرفا افکار عادتی خودتان هستند که از طریق جملات تاکیدی، گفتگوی ذهنی مثبت،تحولات رفتاری و روش
های تجسمی، قابل تغییرند .


مقاله مرتبط : رازهای-ثروتمند-شدن


مقاله مرتبط : چگونه پولدار شویم؟



نکته: شکستن یک سنگ به ضربات مکرر چکش نیاز دارد. از بین بردن باورها و عادات منفی
گذشته و همچنین نفوذ جملات مثبت جدید نیز به تکرار نیازمند است .
در واقع اگر بخواهیم لیستی از باور های منفی که روزانه به ضمیر ناخودآگاه خود وارد میکنیم را
تهیه کنیم، خود نیز از وجود این همه عبارت و جمله منفی در زندگی روزمره خود تعجب خواهیم
کرد، و اینجاست که متوجه می شویم چرا هیچ پیشرفت عمدهای در زندگی نمیکنیم و همان آدمی
هستیم که قبلا بودیم !
برای تحول و پیشرفت در زندگی باید ابتدا ذهن خود را از جملات منفی خالی کرده و سپس با عبارات
مثبت و سازنده ، جایگزین نماییم .
پس چرا حرکت در جاده ها آرزوهایتان آسان نیست؟
یک چیزی که من در فرهنگمان متوجه شدهام این است که افکار منفی و چشم انداز وحشتناک برای
آینده کاملا طبیعی است و متاسفانه با وجود رسانههای جمعی، بیش از 59 درصد ورودیهایی که در طول
روز دریافت میکنیم منفی هستند و اگر مراقب این منفیها نباشیم و ذهن خود را بر دریافت ورودی مثبت
ها متمرکز نکنیم، ناخودآگاه و بدون اینکه بدانیم ذهن ما برای اتفاقات ناگوار و شکست در زندگی
برنامهریزی میشود و این امری است که شما را از اهدافتان دور میکند و زندگیتان را مختل میکند.

برای اینکار جملات تاکیدی ابزار ی فوق العاده موثر برای رها کردن الگوهای فکری منفی ریشه دار هستند، که
استفاده مستمر از جملات تاکیدی در راستای خواسته خود، مهمترین و کارآمدترین روش رسیدن به خواسته
است .
عبارات تاکیدی مثبت، جملاتی ساده، روان و برانگیزاننده با ادبیات شخصی خود ما هستند که میتوانند
سرعت رسیدن ما به اهدافمان را چند برابر کنند .
همچنین ایمان و باور از تکرار کلمات بر میخیزد، به عبارتی به اندازهای در زندگی موفق
هستیم که در ذهن خود باور داریم، پس با خود گفتار درونی مثبت داشته باشید و به
خودتان تلقین مثبت کنید، تا تاثیر آن را در زندگی خود حس کنید .
و خواسته ها نصیب کسانی میشود که سختکوش اند و از مداومت لازم برخوردارند.
وقتی اندیشیدن را شروع میکنید و ثروتمند میشوید در مییابید که خواستهها با یک حالت ذهنی آغاز
میشود، باید هدف مشخصی داشته باشید. یکی از نقاط ضعف اشخاص این است که از غیرممکن حرف
میزنند. همه آن چیزهایی را که به نتیجه نمیرسند میدانند، همه از نشدنیها حرف میزنند.
موفقیت از آن کسانی است که ذهنیت موفق دارند و شکست از آن کسانی است که بی تفاوت اجازه
میدهند ذهنیت شکست در آنها نفوذ کند .
"هر چه ذهن انسان تصور و باور کند، به آن دست مییابد "
پیشنهاد ما : باید جملات تاکیدی مثبت را هر شب قبل از خواب و هر روز
بلافاصله پس از بیداری با صدایی بلند تکرار کنید. یا می توانید با کامپیوتر،
موبایل، پخش صوتی اتومبیل یا هر دستگاه پخش کننده صوتی دیگر به فایل
های صوتی گوش دهید و تکرار کنید .



3-چرا باید از جملات تاکیدی استفاده کنیم؟
جملات تاکیدی مربوط به خواستهتان، ابزاری موثر برای افزایش ارتعاشاتتان هستند.
زمانی که خواستهتان را بصورت شفاف مشخص کردید، نوشتن یک جمله تاکیدی مربوط به آن، کمک میکند تا
تمرکز و توجه بیشتری به خواسته خود معطوف کنید.
به یاد داشته باشید که قانون جذب تنها به چیزی پاسخ میدهد که شما، وقت، انرژی و تمرکز بیشتری روی آن
گذاشته باشید. و جملات تاکیدی، درست همین ابزار را در اختیارتان قرار میدهد.
برای مثال ممکن است بگویید: " چقدر دلم میخواست صاحب خانه میشدم" ، در همین لحظه قانون جذب شرایط
و اتفاقاتی را کنار هم قرار میدهد که شما به خواستهتان برسید.
اما ممکن است مثل بقیه مردم باشید و بلافاصله با گفتن جملاتی مانند: " من که توان مالی ندارم " و یا " با این
حقوق کم امکانپذیر نیست" ، با دستان خود قانون جذب را به عقب برانید، زیرا ارتعاشی از کمبود مالی را منتشر
کرده اید و قانون جذب نیز مقداری بیشتر از این موج را به شما باز میگرداند.
زمانیکه جملات تاکیدی مربوط به خواستهتان را نوشتید، احساساتی مانند هیجان ، شور و امید به سراغتان میاید.
تمامی این احساسات نشان از آن دارد که با نوشتن صحیح عبارات تاکیدی، ارتعاش یا موج خود را ارتقا دادهاید.
چگونه جملات تاکیدی مخصوص خود را بسازیم
.1 با کلمات "من هستم " شروع کنید. کلمات من هستم قدرتمندترین کلمات در زبان است . .2 جمله را به صورت " مثبت" بیان کنید. بر آنچه میخواهید تاکید کنید، نه بر آنچه نمیخواهید . .3 آن را " خلاصه و کوتاه " بیان کنید . هر چه عبارات تاکیدی سادهتر و کوتاهتر باشد، نفوذشان به ناخود آ گاه
سریعتر انجام میشود. درست مانند میخی که هر چه نوک آن تیز تر باشد راحتتر در چوب فرو میرود.
.4 آن را به گونهای خاص بیان کنید که " همه جزئیات " را داشته باشد. عبارت تأکیدی مبهم نتایجی مبهم به
بار میآورند . .9 عبارت خود را " در حال انجام " و یا به زمان حال بیان کنید. ادای فعل در حال انجام تاثیرگذاری آن را
22 برابر افزایش میدهد.
.6 با رعایت شرایطی از این قبیل عبارت مورد نظر را تهیه و سر لوحه امور روزمرّه قرار داده و هر صبح و شام
و در هر مجال باید تکرار شوند . .7 بهتر است جملات تاکیدی خود را به این صورت آغاز کنید :

" به لطف خدا ... " " با کمک خدا ..." " به لطف الهی ..."
چرا "به لطف الهی"؟
چون طراح مغز ما اون رو جوری طراحی کرده که وقتی اسم خودش میاد، کلی انرژی برامون بهمراه
خواهد داشت .
نکات اساسی برای تاثیر گذاری بیشتر عبارات تاکیدی مثبت
.1 جملات مثبت باید در حالت دستیابی باشند .
اگر می خواهید به چیزی برسید ، آنرا در حال ببینید. مثلا چنانچه در پی
خوشبختی هستید بگویید " من خوشبختم " ، در حالی که این غلط است . وقتی
می گوییم خوشبختم در حالی که اوضاع چندان مناسب نیست، ضمیر
خودآگاه که دادههای منطقی را میپذیرد ، خوشبختی فعلی را نپذیرفته و رد
میکند در حالی که ضمیر ناخوداگاه آنرا قبول می کند .
وقتی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در مورد کاری همسو بشوند ، توان آنها در هم ضرب می شود ، پس چه
بهتر که کاری کنیم که آنها را با هم همسو کنیم ، اما چگونه ؟
خب ، من میخواهم خوشبخت بشوم ، همچنین میخواهم ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را هم با یکدیگر
همسو کنم تا نتیجه بهتری بگیرم ، پس بهتر است بگویم : من روز به روز به خوشبختی نزدیک تر میشوم.
.2 عبارت های تاکیدی را باید باور کنیم .
ناپلئون میگوید " نبردهای زندگی همیشه به نفع سریعترینها و یا قویترینها پایان
نمیپذیرد. بلکه دیر یا زود، بردن از آن کسی است که برد را باور دارد ."
اگر شما عباراتی رو بگید که اونها رو باور نداشته باشید به هیچ نتیجه ای نمی رسید .

 

یادتان باشد تا زمانی که نفس می کشید هیچگاه برای دوباره آغاز کردن دیر نیست

 

بعضیها علیرغم بکار بردن عبارات تاکیدی مثبت به نتیجه نمیرسند ، دلیل آن دو چیز میتواند باشد .
الف( برنامه ریزی و تلاش جسمی را شروع نکرده اند .
ب( عبارات تاکیدی را باور ندارند. یعنی در ذهنشان میگویند :
- من که میدونم آخرش اینا نتیجه نمیده.
- ما از این شانسا نداریم حالا هی این عبارتها را بگم ، همش واسه دلخوشیه.
- حالا چه فایده؟ هی بگم خوشبختم ، من همون آدم بدبختم. و ...
دقت کنید که لزوما این ما نیستیم که عبارات را باور نداریم ، این طعنهها و تمسخر ها میتواند از جانب
اطرافیان هم باشد، یا باید آنقدر قوی باشیم که بتوانیم بر انرژیهای منفی دیگران غلبه کنیم و یا اینکه اصلا
اطرافیان را در جریان حرکت خود در مسیر تحول قرار ندهیم .
امام علی )علیه السلام( می فرمایند :" با یقین به همه چیز میتوان رسید ."
باید هر طور شده نسبت به راهی که انتخاب کردهایم باور کنیم. باید یقین داشته باشیم "میشود و میتوانیم"
، وقتی این باور در کنار تلاش جسمی و عبارات تاکیدی مثبت قرار گیرد ، اتفاقات خوبی در زندگی ما خواهد
افتاد .
3. بهتر است در مواقع مناسب عبارات تاکیدی مثبت گفته شود.
مثلا وقتی ذهنمان از دغدغه ها آرام است و آرامش داریم بهترین حالت برای تکرار
عبارات تاکیدی است.
سعی کنید در مواقع استرس و اضطراب عبارات تاکیدی را بکار نبرید مگر عبارات تاکیدی کاهش استرس.

.4 حتی الامکان سعی کنید عبارات تاکیدی را با صدای بلند تکرار کنید
به طوری که خودتان صدا را بشنوید ، البته چنانچه افراد منفی دور و بر شما هستند
که با شنیدن عبارات شما را مسخره کرده و نسبت به ادامه کار سرد میکنند. سعی کنید
آرام عبارات را تکرار کنید .
.9 تا حصول نتیجه عبارات تاکیدی را تغییر ندهید.
تکرار یک عبارت ثابت در یک موضوع ، برای ضمیر ناخودآگاه بهتر است. مثلا چنانچه عبارات تاکیدی برای
تلاشگری ، اعتماد به نفس و ... است ، سعی کنید تا رسیدن به اون خواسته، عبارت تاکیدی را به همان صورت
اولیه تکرار کنید .
6. رعایت استمرار و نظم در تمرینات
انجام تمرینات منظم روزانه تا رسیدن به آرزوها ضروری است و از آن پس، به صورت هفتگی
یا ماهیانه فقط برای حفظ دستاوردهای به دست آمده کفایت میکند.
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
جیم ران میگوید : هر تلاشی پاداشی دارد ،اما تلاش منظم و مستمر پاداش مضاعف دارد.
اشکال مختلف به کار گیری جملات تاکیدی
)1 به صورت شفاهی و فردی : من جملات رو خودم برای خودم بیان میکنم . راه میرم میگیم "به لطف الهی روز به روز حافظه ام قویتر می شود ." " به لطف الهی روز به روز زندگیم شیرینتر میشه " "به لطف الهی روز به روز به خرید خانه مورد علاقهام نزدیکتر میشوم "

2 ( به صورت شفاهی و غیر فردی : چند نفر با هم قرار میزاریم که من عبارت رو میگم شما تایید کن، شما بگو من تایید میکنم . من به دوستم میگم "ماشالا روز به روز باهوشتر میشی " خودش میگه "کجاشو دیدی؟ !" من میگم او تایید میکنه، خودش میگه من تایید میکنم .
3 ) به صورت شعر و آواز : "ببین چقدر باحالم .... چه محکم و سرحالم " اصلا مهم نیست که این شعر وزن و قافیه دارد یا ندارد ! جدیه یا شوخیه ! در جلسات قبل گفتیم که ضمیر ناخودآگاه همه ورودیها را میپذیرد و اهل تجزیه و تحلیل نیست. 4 ) به صورت کتبی : عبارات رو می نویسیم و نصب میکنیم در جاهایی که در معرض دیدمون باشه . رو داشبورد ماشین- در یخچال- کابینت- توی کیف- توی سررسید- تو جیب لباس
هر بار که چشم شما اون عبارت رو ببینه در واقع، یکبار عبارت رو وارد ضمیر ناخودآگاه تون کردید . بعضی ها میگن چرا بنویسیم؟
تو ذهنمون هست دیگه؟
از اونجایی که روزانه چندین هزار اندیشه از ذهن من و شما عبور میکند، جملات تاکیدی توی اون چند
هزار تا گم میشوند . ما هر لحظه داریم به کلی چیزهای متفاوت فکر میکنیم.

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/artical-kasb-o-kar

موفقیت می بندید، به همان راحتی میتوانید یک میلیارد دیگر نیز کسب کنید.

کسب و کار


در کسب و کار فقط رسیدن به یک میلیارد اول سخت است…

این یکی از معروف ترین جملاتی است که تقریبا تمام افراد ثروتمند دنیا(چگونه میلیاردشویم؟) با آن موافقند، فقط یک میلیارد اول بدست آوردنش سخت است، بعد از آن همانطور که بند کفش تا را با موفقیت می بندید، به همان راحتی میتوانید یک میلیارد دیگر نیز کسب کنید.

میدانید چرا؟
ذهن انسان طوری کار میکند که تجربیات شکست را از گذشته حذف و تجربیات موفقیت را ضبط میکند.

مثلا، فرض کنید شما یک توپ بسکتبال در دست دارید و آنرا به سمت حلقه بسکتبال شوت میکنید.
شاید 50 شوت اول به شکست منتهی شود، اما فقط 1بار داخل حلقه بیافتد، به نظر شما ذهن شما آن 50 بار را در مهم تر خواهد دانست یا آن 1 بار موفقیت را؟ بله درست جدس زدید…

ذهن شما، موفقیت را ضبط میکند
و الگویی را که باعث موفقیت شد را در ذهن نگه میدارد برای شوت های دفعات بعدی.

دلیل اینکه تمرین کردن باعث بدست آوردن مهارت میشود هم همین است.
شما با شکست های فراوان، سعی میکنید الگوی موفقیت را پیدا کنید تا بعد از آن همیشه از آن الگو پیروی کنید.

دلیل اینکه امروز دیگر در لباس پوشیدن، بستن بند کفش، دوچرخه سواری، رانندگی و … موفق عمل میکنید دقیقا ضبط الگوی موفقیت تان از قبل است، خب با این اوصاف؛


چطور الگوی ثروتمند شدن و راه اندازی یک کسب و کار میلیاردی را بدست آورید؟

شما سه گزینه، پیش رو دارید؛

  • آزمون و خطا
  • دانش
  • تجربه

میتوانید با آزمون خطا رفتن بلاخره الگوی موفقیت در راه اندازی یک کسب و کار میلیاردی را بدست آورید
میتوانید به کمک کسب دانش و بالا بردن اطلاعات الگوی راه اندازی یک کسب و کار را بدست آورید
میتوانید به کمک تجربیات دیگران، الگوی راه اندازی  کسب و کار میلیاردی را بدست آورید

گزینه اول (آزمون خطا) طولانی است…
گزینه دوم راه آزمون و خطا را کوتاه تر میکند اما، در حد تئوری قابل اجراست (مانند آموزش نوشتن بیزینس پلن… اما آیا بیزینس پلن در دنیای واقعی جواب خواهد داد یا خیر؟)



 3- کوتاه ترین مسیر برای راه اندازی یک کسب و کار میلیاردی 

تجربه، تلفیقی از آزمون و خطا و دانش است.
شما برای اینکه بفهمید آتش داغ است، لازم نیست دست تان را بسوزانید، میتوانید از تجربیات و دانش دیگران که قبلا امتحان کرده اند بفهمید آیا آتش داغ است یا خیر؟

 

کسب وکار


مقاله مرتبط : رازهای-ثروتمند-شدن


 


با 5 مرحله، برای ساختن یک کسب و کار میلیاردی که توسط کارآفرینان بزرگ دنیا بارها امتحان شده و نتیجه داده است را یادبگیرید.

 

پس اگر،

  • میخواهید از طریق کارآفرینی یک کسب و کار میلیاردی راه اندازی کنید
  • کسب و کار خودتان را توسعه دهید و تبدیل به یک کسب و کار میلیاردی کنید
  • بتوانید تشخیص دهید چرا کسب و کارهای دیگران رشد نمیکنند

این مطلب، برای شماست :


دانلود  ویدیو رایگان مرتبط : چگونه با قانون جذب ثروتمند شویم؟


قدم اول) کسب و کار -یک بازارِ رو به رشد پیدا کنید

یکی از آسان ترین و سریع ترین راه های ساخت کسب و کارهای میلیاردی ،ورود به بازارهای رو به رشد است.
زیرا این بازارها، با رشد خود، درآمد شما را نیز افزایش میدهند.

اما از طرفی دیگر، اگر در بازارهای قدیمی و سنتی وارد شوید، نه تنها با گذشت زمان درآمد شما خیلی سخت افزایش پیدا خواهد کرد، بلکه احتمال شکست شما نیز به مراتب بیشتر است.

بازارهای رو به رشد (برای مثال بازار اپلیکیشن های موبایل) بازارهای نوظهوری هستند که تقاضا به شدت زیاد است و عرضه آن به نسبت خیلی کم است، پس شانس زیادی دارید در این بازارها موفق شوید.در دهه اخیر، اکثر ثروتمندان در حوزه IT، فضا و موبایل بوده اند… پس منتظر چی هستید؟


مقاله مرتبط: موفقیت


قدم دوم) کسب و کار-از اول به صورت نقد کار کنید

دوران چک، سفته و حساب های دفتری به پایان رسیده، شما در عصر حاضر نمیتوانید نقد بخرید و نسیه بفروشید ! این اشتباهی است که اکثر کسب و کارها را به سمت پرتگاه شکست هدایت میکند.

شما نمیتوانید یک کسب و کار راه اندازی کنید و به امید یک روزی که معلوم نیست کی از راه برسد، به فکر سودآوری و برگشت سرمایه تان باشید. از همان بدو شروع، باید مشخص کنید از چه راهی و به چه میزان قرار است درآمد داشته باشید.

و از همه مهم تر
آنچه را که فکر میکنید، بنویسید… مهم نیست اگر بعدا اشتباه باشد، مهم این است فعلا یک برنامه برای اجرا دارید، بعدا در صورت اشتباه بودن یک برنامه به مراتب ویرایش آن راحت تر است از از نو نوشتن.

 

قدم سوم) کسب و کار -بهترین باشید

آیا میدانیند 80% شرکت هایی که درآمد زیان ده دارند، محصولات معمولی بازار را تولید میکنند؟
این شرکت ها فکر میکنند فقط قرار است تولید کنند، اما به چه قیمتی؟

اگر میخواهید خیلی خیلی خیلی سریع تر از رقیبانتان به موفقیت برسید، بهتر است از همان ابتدا ورودتان به بازار، محصولات یا خدماتتان تعجب مشتریانتان را برانگیزد. طوری که مشتری بیشتر از چیزی که نسبت به پولش دریافت میکند، تعجب کند.

از کجا بدانید که محصول شما خوب است یا عالی؟
خیلی ساده، از مشتری بپرسید… در خانه یا شرکت ننشینید و ساعت ها فکر کنید بهترین محصولی که میتوانید تولید کنید چیست، بروید بیرون و از مشتری هایتان سوال بپرسید، از آنها نظر بپرسید و چیزی تولید کنید که آنها نـــیـــاز دارند، نه چیزهایی که میتوانید یا شما دوست دارید.

 

 

قدم چهارمکسب و کار - بهترین ها را استخدام کنید

بعد از ورود به بازار، تعیین روند درآمدزایی و تولید محصولی که مشتری میخواهد، از این به بعد شما باید بـــــر روی کسب و کارتان کار کنید، نه در کسب و کارتان.

یعنی اینکه، کارهایی که فکر میکنید میتوانید به دیگران محول کنید را با استخدام افراد مورد نظر، بار مسئولیت را از دوش تان بردارید و شما بر روی کارهایی مهم تری تمرکز کنید.

رساندن یک کسب و کار به ارزش یک میلیارد تومان در سال رقم بالایی است، اما شما به تنهایی از عهده آن برنخواهید آمد، نیاز به کارمند و کارگر دارید. برای این منظور دو گزینه پیشِ رو دارید : استخدام کارمند با حقوق و مهارت های کم، استخدام کارمند با حقوق و مهارت های بالا

میدانید افراد ثروتمند کدام گزینه را انتخاب میکنند؟
بله گزینه دوم، میدانید

 چون صاحبان کسب و کارهای میلیاردی، مدیران درجه 1 استخدام میکنند و مدیران درجه 1، کارمندان درجه 1 استخدام میکنند و کارمندان و مدیران درجه 1، یک شرکت را تبدیل به یک کسب و کار درجه 1 با درآمد میلیاردی میکنند

اما اگر صاحبان کسب و کار مدیران درجه 2 استخدام کنند، مدیران درجه 2 بدون شک کارمندان درجه 3 استخدام خواهند کرد زیرا احساس رقابت برای از دست دادن شغل شان آنها را نگران میکند و کارمندان درجه 3، نه تنها به اندازه کارمندان درجه 1 کار نمیکنند، بلکه بازده فوق العاده پایینی دارند، پس انتظار نداشته باشید کسب و کار شما رشد زیادی داشته باشد…


قدم پنجم) کسب و کار-داده ها را مصرف کنید

خب، حالا که کارمندهای درجه 1 هم استخدام کردید، کار شما در شرکت چیست؟ مصرف داده ها !

بله، شما از این به بعد باید داده ها را جمع آوری کنید و از انها استفاده کنید.
لیست مشتریان روزانه، هفتگی، ماهیانه، سالیانه، مقدار خرید هر مشتری، تعداد دفعات هربار خرید، نسبت رشد هفتگی، ماهیانه، سالیانه به نسبت هزینه تبلیغات و … را باید محاسبه کنید.

هرچقدر میتوانید باید نسبت بگیرید.
نسبتِ مشتریان احتمالی به زنگ های زده شده، نسبتِ سود به قیمت محصولات و …

شما باید دقیقا محصولات پرسودتان را شناسایی کنید، کارمندان پرفروش تان را پیدا کنید و کانال های درآمدزایی شرکتتان را پیدا کنید و بر آنها تمرکز کنید، شما نباید شخصا کار کنید، باید پیدا کنید جاهایی را که سودآور هستند و افرادی را در آنجا ها قرار دهید تا تولیدِ سود کنند.

و در آخر
شاید هیچکدام از این 5 قدم در دفعه اول استفاده جواب ندهد، اما مهم نیست. چیزی که مهم است داشتن یک مسیر در راه کسب و کاراست، شما اگر ندانید به کجا میخواهید برسید، چه فرقی میکند از کدام مسیر بروید

 

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/ghanune-jazbe-eshgh-

بسیار زیبا برای افراد است

قانون جذب عشق


قانون جذب عشق

 

سوالی که در کلاس‌ها و سمینارها زیاد از من می‌شود این است که آیا می‌شود با استفاده از قانون جذب عشق و فرد موردعلاقه خود را به سمت خود جذب کرد؟

 

1- قانون جذب عشق چیست؟

قانون جذب عشق یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین احساسات انسان است، عشق احساسی عمیق و لذتی بسیار زیبا برای افراد است، اکثر افراد اگر در مورد مسائل احساسی به خواسته و هدف خود نرسند دچار افسردگی و دردهای شدید می‌شوند، پس این مطلب را به ما یادآوری می‌کند که موضوع قانون جذب عشق موضوع بسیار مهمی است و خبر خوب این است که می‌تواند با استفاده از قانون جذب عشق، فرد موردعلاقه خود را به سمت خود جذب کنید.

قانون جذب عشق در یک نگاه

قانون جذب عشق بیان می‌کند که می‌توانید با استفاده از افکار و قدرت ذهن خود هر چیزی را به واقعیت تبدیل کنید. افکار و توجه ما روی هر موضوعی که باشد قانون جذب آن را به سمت ما جذب می‌کند.

 

اما شاید این سوال برایتان پیش آید که آیا می‌توان با استفاده از قانون جذب عشق را جذب کرد؟

خبر خوب این است که پاسخ بله است.


2-قدم صفر قانون جذب عشق

پیش از آنکه بتوانیم از قانون جذب عشق استفاده کنیم نیاز است که ابتدا ذهن خود را بررسی کنیم و ذهن را از هرگونه احساسات منفی که باعث می‌شود ما را از مسیر خود دور کند خالی کنیم. احساساتی مانند (ترس، شک، نگرانی، تردید و …)

برای این کار زمانی را برای خود اختصاصی دهید و بررسی کنید که دارای چه احساساتی نسبت به خود هستید، آیا فردی دوست‌داشتنی برای خود هستید یا خیر؟



3-برای قانون جذب عشق اعتماد به‌ نفس بالایی داشته باشید

زمانی که تمرین قبلی را انجام می‌دهید باور فوق‌العاده قوی در شما شکل می‌گیرد که شما عالی‌ترین فردی هستید که می‌شناسید و باعث می‌شود که دیگر نگران حرف بقیه نباشید، برایتان مهم نباشد که دیگران شما را دوست دارند یا خیر، چرا که در مرحله نخست باید شما خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان عشق بورزید تا بتوانید عشق را جذب کنید.

 

 

 

قانون جذب عشق


4- قدم اول قانون جذب عشق: توجه به چیزهایی که می‌خواهید

برای اینکه به خواسته و هدف خود دست پیدا کنید در واقع برای اینکه بتوانید از قانون جذب عشق استفاده کنید نیاز است که ابتدا بدانید چه چیزی می‌خواهید. پس زمانی را برای خود اختصاص دهید و بررسی که کنید به دنبال چه ویژگی‌هایی هستید، فردی را که می‌خواهید به سمت خود جذب کنید دوست دارید دارای چه ویژگی‌های باشد؟


دانلود  ویدیو رایگان مرتبط : چگونه با قانون جذب ثروتمند شویم؟


5- عدم توجه به نکات منفی در قانون جذب عشق

اغلب افراد نسبت به چیزهایی که نمی‌خواهند بسیار بهتر از قانون جذب استفاده می‌کنند، بعد‌از اینکه احساسات منفی را از خود بیرون کردید و ویژگی‌های مثبت خودتان را پرورش دادید و همچنین ویژگی‌های و شرایطی که دوست دارید تجربه کنید را یادداشت کردید دیگر نگذارید افکار منفی سراغ شما بیایند و باعث شوند که شما از مسیر خواسته خود روزبه‌روز دورتر شوید.

عده‌ای از افراد بر روی چیزهایی که نمی‌خواهند تجربه کنند تمرکز می‌کنند و بارها آن شرایط را در رابطه‌های مختلف تجربه می‌کنند. به این دلیل که تمام توجه و ذهن افراد روی همان اتفاقات قرارگرفته است. پس اگر می‌خواهید رابطه خوب و فرد ایده‌ال خودتان را جذب کنید و از قانون جذب عشق به نفع خود استفاده کنید تمام توجه و تمرکز شما روی ویژگی‌ها و نکاتی باشد که می‌خواهید.


6-قدم دوم قانون جذب عشق: باور کنید

زمانی که شما خود را از احساسات بد خالی می‌کنید و خود را آماده دریافت عشق می‌کنید بسیار زیاد می‌توانید در این قدم خوب پیش بروید. برای اینکه باور کنید که فرد موردعلاقه شما و رابطه ایده آل را جذب می‌کنید کافی است که همیشه سطح انرژی خود را بالا نگه‌دارید به این معنا که همیشه مثبت اندیش باشید و تمرکز خود را روی نکات مثبت نگه‌دارید و هرگاه افکار منفی سراغ شما آمد بلافاصله با نگاه کردن و به یادآوردن ویژگی‌های مثبتی که یادداشت کردید توجه ذهن خود را معطوف به نکات مثبت کنید.


7-قدم سوم قانون جذب عشق: نقش بازی کنید

بپذیرید شخصی که دوست دارید با او زندگی کنید وجود دارد و با او هستید، طوری رفتار کنید که گویا او در حال حاضر هست، احساساتی را تجربه کنید که فرد مورد نظر حضور دارد، قانون جذب با احساسات شما کار می‌کند، هرچقدر بتوانید آن احساسات را به‌طور واقعی تجربه کنید سطح ارتعاشات وفرکانس به مراتب قوی‌تری را ارسال خواهید کرد.


8-قدم پایانی قانون جذب عشق: همه‌چیز را خدا و کائنات بسپارید

نکته‌ای که بسیار اهمیت دارد این است که زمانی که خواسته‌ی خود را شناختید و آن را یادداشت کردید و به کائنات اعلام کردید، دیگر مرتب چک نکنید که چرا هیچ اتفاقی نمی‌افتد، زمانی که این کار انجام می‌دهید مشخص است که باور ندارد که خواسته‌ی خود را دریافت خواهید کرد.

آرام باشید و خواسته‌ی خود را به جهان اعلام کنید و مطمئن باشید درصورتیکه آرام و آماده دریافت باشید به شما داده می‌شود.

قانون جذب عشق

اقدامک قانون جذب عشق

1- برای آنکه بتوانید احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید، در یک برگه تمام ویژگی‌های مثبت خود را یادداشت کنید؛ و این برگه را همیشه همراه خود داشته باشید و مرور کنید تا این باور که شما فردی دوست‌داشتنی هستید شکل بگیرد.

2- ویژگی‌هایی که می‌خواهید همسر آینده شما داشته باشد را یادداشت کنید و دقت کنید که باید ویژگی‌های مثبتی که شما می‌خواهید را یادداشت کنید.

3- تمام توجه و تمرکز خود را روی ویژگی‌های مثبت قرار دهید.

4- طوری رفتار کنید که گویا شخص موردنظر حضور دارد و تمام احساساتی  و عشق  که با آن فرد دوست دارید تجربه کنید را احساس کنید.

5- آماده دریافت باشید.قانون جذب عشق

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%81%D8%B3

بهترین دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگی دارد.

 

راه اعتماد به نفس بدست آوردن

 


 

زمانی‌ که‌ کودکی‌ بتواند بدون‌ توقع‌ و انتظار از دیگران‌ کاری‌ را آغاز کند و بکوشد تا آن‌ را به‌ اتمام‌ برساند، می‌گوییم‌ «اعتماد به‌ نفس‌» دارد. کودک‌ از همان‌ ابتدا که‌ شروع‌ به‌ شناخت‌ خود و پیرامونش‌ می‌کند،به‌ قدرت‌ و توانایی‌ خود برای‌ تسلط‌ بر محیط‌ و اطرافیانش‌ می‌ شود. یکی‌ از عوامل‌ موثر در رشد اعتماد به‌ نفس‌ کودکان‌ و نوجوانان‌،والدین‌ و اعضای‌ خانواده‌ هستند. اگر کودک‌ در خانواده‌یی‌ سرشار از صمیمیت‌ ،محبت‌ و مهربانی‌ رشد یابد می‌تواند ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ خود را بشناسد و با اطمینان‌ به‌ توانایی‌های‌ خود یا مشکلات‌ و مسائل‌ گوناگون‌ روبرو شود و از طرفی‌ می‌تواند با رفتارهای‌ نامطلوب‌ ومنفی‌ خود،برخوردی‌ واقع‌بینانه‌ داشته‌ باشد و در صدد رفع‌ و تغییر آنها برآید. از آنجایی‌ که‌ اعتماد به‌ نفس‌ صفتی‌ ارثی‌ نیست‌،اگر کودک‌ ضمن‌ انجام‌ فعالیت‌های‌ مختلف‌ مدام‌ دچار محدودیت‌ شود و نتواند تجارب‌ جدید و مفیدی‌ در زندگی‌ کسب‌ کند،ترسو ،کمرو و خجول‌ بار می‌آید و قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ هم‌ در او رشد نخواهدیافت‌. نتایج‌ تحقیقات‌ محققان‌ نشان‌ می‌دهد که‌ اغلب‌ پدران‌ و مادران‌ نسبت‌ به‌ پرورش‌ فرزندان‌ پسر و دختر خود دید یکسانی‌ ندارند. زمانی‌ که‌ کودکی‌ متولد می‌شود، نخستین‌ پرسشی‌ که‌ پس‌ از سلامتی‌ نوزاد مطرح‌ می‌شود،جنسیت‌ اوست‌. اگر نوزاد دختر بود،لباس‌ صورتی‌ و اگر پسر بود لباس‌ آبی‌ به‌ تن‌ او می‌کنند و برهمین‌ اساس‌ رفتار بزرگسالان‌ نیز طبقه‌بندی‌ می‌شود.راه اعتماد به نفس
به‌ پسران‌ فرصت‌ بیشتری‌ برای‌ کندوکاو دنیای‌ فیزیکی‌ پیرامون‌شان‌ داده‌ می‌شود و همین‌ امر موجب‌ تقویت‌ مهارت‌های‌ حرکتی‌ بیشتر آنان‌ می‌شود. برعکس‌ دختران‌ به‌ شیوه‌یی‌ محدودتر پرورش‌ می‌یابند و آنان‌ را برای‌ تعاملات‌ کلامی‌شان‌ بیشتر تشویق‌ می‌کنند.

جان‌بیکس‌ ،دریافت‌ که‌ دختران‌ در سنین‌بین‌ 14 - 10سالگی‌ بطور محسوسی‌ دچار ضعف‌ اعتماد به‌ نفس‌ می‌شوند. طبق‌ تحقیق‌او دختران‌ در آغاز سن‌ مدرسه‌ و شروع‌ دبستان‌ از خود پنداره‌ بالاتر و اعتماد به‌نفس‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ پسران‌ برخوردارند. در حالی‌ که‌ طی‌ سالهای‌ پایانی‌دبستان‌ و آغاز دوران‌ نوجوانی‌ این‌ نسبت‌ برعکس‌ شده‌ است‌ و دختران‌ دچار ضعف‌ وکاهش‌ اعتماد به‌ نفس‌ می‌شوند. این‌ امر می‌تواند ناشی‌ از نظام‌آموزشی‌،دیدگاههای‌ فرهنگی‌ و نحوه‌ تعاملات‌ اجتماعی‌،درباره‌ نقش‌ جنسیت‌نوجوانان‌ باشد
دکتر دیپولد (1995) طی‌ تحقیقی‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌نوجوانان‌ دختر در مقایسه‌ با نوجوانان‌ پسر،بیشتر دچار اضطراب‌ فشار روانی‌ وافسردگی‌ می‌شوند
یکی‌ از عوامل‌ موثر در کاهش‌ اعتماد به‌ نفس‌ و ضعف‌خودپنداره‌ دختران‌،بلوغ‌ جنسی‌ و تغییرات‌ جسمانی‌ آنان‌ است‌. بطور معمول‌دختران‌ 2 الی‌ 3 سال‌ زودتر از پسران‌ بالغ‌ می‌شوند و همین‌ امر باعث‌ می‌شود که‌آنها با پختگی‌ کمتری‌ با این‌ فرایند روبرو شوند.
راه اعتماد به نفس

به‌ عبارت‌ ساده‌تر یک‌ دختر در 11 -10سالگی‌ مراحل‌ بلوغ‌ خود را طی‌ می‌کند،در حالی‌ که‌ یک‌ پسر در حدود 14 -13سالگی‌،یعنی‌ حدود 3 -2 سال‌ بعد از دختر به‌ این‌ مرحله‌ می‌رسد. طی‌ این‌ مدت‌دختران‌ ناگهان‌ با تغییرات‌ جسمانی‌ گوناگونی‌ روبرو می‌شوند که‌ برای‌ آنهامحدودیت‌ هایی‌ را نیز به‌ همراه‌ می‌آورد. این‌ احتمال‌ وجود دارد که‌ افسردگی‌ وضعف‌ خودپنداره‌ دختران‌ ناشی‌ از احساس‌ نارضایتی‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ وضعیت‌ ظاهر وتن‌ انگاره‌ خود باشد. زیرا ضعف‌ تن‌انگاره‌،ازدیاد وزن‌ و زیبایی‌ ظاهر برای‌دختران‌ بسیار مهمتر از پسران‌ است‌
در مواردی‌ نیز دختران‌ نمی‌توانند خود رابا این‌ تغییرات‌ جسمانی‌ سازگار کنند و آن‌ را بپذیرند. در نتیجه‌ خود پنداره‌آنان‌ لطمه‌ می‌بیند و دچار ضعف‌ اعتماد به‌ نفس‌ می‌شوند
یکی‌ از روانشناسان‌معاصر به‌ نام‌ دکتر «نانسی‌ اسمیت‌» معتقد است‌ :«پسران‌ برای‌ ماجراجویی‌ وقدرتمندی‌ و دختران‌ برای‌ وابستگی‌ و محتاط‌ بودن‌ تشویق‌ می‌شوند»زمانی‌ که‌پسری‌ دچار مشکل‌ می‌شود،او را تشویق‌ می‌کنند تا درصدد مبارزه‌ با آن‌ مشکل‌برآید. در حالی‌ که‌ وقتی‌ دختری‌ در چنین‌ شرایطی‌ قرار می‌گیرد با گفتن‌: «اجازه‌بده‌ تا کمکت‌ کنیم‌»و یا حتی‌ بدتر از آن‌، «بگذار ما این‌ کار را برایت‌ انجام‌دهیم‌...» در صدد رفع‌ مشکل‌ او برمی‌ آیند و این‌ موضوع‌ ،مفهومی‌ از احساس‌ «درماندگی‌ آموخته‌ شده‌» دربردارد. به‌ عبارت‌ ساده‌تر او را به‌ ناتوانی‌ ووابستگی‌ عادت‌ می‌دهیم‌. دکتر اسمیت‌ معتقد است‌ که‌ می‌توان‌ دختران‌ را همچون‌پسران‌ افرادی‌ قوی‌ و متکی‌ به‌ نفس‌ بار آورد. وی‌ نکات‌ زیر را به‌ منظورراهنمایی‌ والدین‌ و مربیان‌ یادآور می‌شود:
 

1-اجازه‌ دهید که‌ دخترتان‌ نیز همچون‌ پسرتان‌ با شن‌ و خاک‌ بازی‌ کند و از اینکه‌ خود را کثیف‌ می‌کند،ناراحت‌ نشوید.
2- به‌ دخترتان‌ اجازه‌ دهید که‌ با حیوانات‌ خانگی‌ مثل‌ پرندگان‌،ماهی‌ها،لاک‌پشت‌، ... بازی‌ کند وبعد از بازی‌ خوب‌ دست‌هایش‌ را بشویید.
3 -والدین‌ می‌توانند دخترانشان‌ را نسبت‌ به‌ انجام‌ کارهای‌ فنی‌ گوناگون‌ تشویق‌ کنند و آنان‌ را با وسایل‌ و ابزارآلاتی‌ مثل‌ میخ‌،چکش‌،آچار و از این‌ قبیل‌ آشنا سازند . حتی‌ اگر ضربه‌یی‌ با چکش‌ بر روی‌ دست‌ خودش‌ زد،چندان‌ هول‌ و پریشان‌ نشوند.
جان‌اسموتنی‌ ، توجه‌ به‌ نکات‌ زیر را برای‌ رشد و ارتقای‌ اعتماد به‌ نفس‌ دختران‌ لازم‌ و ضروری‌ می‌ داند:
1 -دختران‌ خود را تشویق‌ به‌ مطالعه‌ زندگینامه‌های‌ زنان‌ سرشناس‌ و برجسته‌ تاریخ‌،علوم‌،هنر ،ادبیات‌، ورزش‌ و ... کنید.
2 -سعی‌ کنید دخترانتان‌ را به‌ مشاهده‌ فیلم‌هایی‌ تشویق‌ کنید که‌ هم‌ مردان‌ و هم‌ زنان‌ دارای‌ نقش‌های‌ مثبت‌ و سازنده‌یی‌ در آن‌ باشند.
3 -به‌ سوالات‌ دخترتان‌ به‌ همان‌ میزان‌ که‌ به‌ سوالات‌ پسرتان‌ اهمیت‌ می‌دهید،توجه‌ کنید. با آنها درباره‌ روابط‌ خانوادگی‌ ،دوستی‌ها و مباحث‌ مختلف‌ فرهنگی‌ اجتماعی‌ صحبت‌ کنید.

 

1-افزایش اعتماد به نفس

 

راه های اعتماد به نفس

 

بسیاری از افراد، حتی آنهایی که به نظر خوش برخورد و صمیمی می رسند، با مسئله کمبود اعتماد به نفس مواجه هستند. اما خوشبختانه گام های اولیه ای وجود دارد که میتوان برداشت تا احساس بهتری نسبت به خود داشته و در مسائل اجتماعی آسوده تر باشیم.



بسیاری از افراد، حتی آنهایی که بهنظر خوش برخورد و صمیمی می رسند، با مسئله کمبود اعتماد به نفس مواجه هستند. اماخوشبختانه گام های اولیه ای وجود دارد که می توان برداشت تا احساس بهتری نسبت بهخود داشته و در مسائل اجتماعی آسوده تر باشیم.

از خودتان مراقبت کنید: داشتن اعتماد به نفس تا حدی به داشتن تصویری مثبت از اندام خود بستگی دارد. اگر هر روزصبح تا محل کار خود پیاده راه بروید، بیشتر ورزش کنید، و تغذیه سالم تری داشته باشید، هم در بهبود ظاهر و هم در بهبود حال شما تاثیر به سزایی خواهد گذاشت. اگراحساس می کنید وقت کافی برای ورزش ندارید، سعی کنید صبح ها چند دقیقه زودتر از خواببیدار شوید – حتی یک پیاده روی کوتاه، اگر به طور روزانه تکرار شود، نتیجه بخشخواهد بود. مراقبه نیز به تمرکز شما کمک خواهد کرد.

یک فهرست تهیه کنید: دراغلب اوقات، افرادی که از کمبود اعتماد به نفس رنج می برند فهرست های ذهنی ای ازتمام ایرادهایشان دارند: بیش از اندازه چاق، دست و پا چلفتی، کند در روابط اجتماعی،و غیره. این نکات منفی را با تهیه فهرستی از خصوصیات مثبت خود، چه روی کاغذ چه بهصورت ذهنی، به نکات مثبت تبدیل کنید. آیا آسانگیر و خوش برخورد هستید؟ در کار خاصیمهارت دارید؟ آیا طنز استثنایی دارید؟ تفکر در مورد این چیزها وقتی ایام به کام شمانیست تاثیر فراوانی در بهبود حال و افزایش اعتماد به نفس شما خواهدداشت.

دارو: برای برخی از افراد، اضطراب اجتماعی و کمبود اعتماد به نفس میتواند موجب ناتوانی در سخن گفتن در مقابل گروهی از افراد، یا در تعامل با فرد یاافراد دیگر گشته و منجر به حملات ترس شود. در برخی از این قبیل موارد پاسخ مسئلهدارو است. داروهای ضد افسردگی مانند پاکسیل (1) و بازدارنده های مونوامین اکسیدازی،یا آرام بخش هایی مانند زاناکس (2)، لیبریوم (3)، والیوم (4)، می توانند به افرادیکه اضطراب اجتماعی شدید دارند کمک کنند. با این وجود، بسیاری از افراد در حالی ازاین داروها به عنوان علاج هر دردی استفاده می کنند که شاید بهتر باشد مسئله آنها ازطریق درمان حل شود. قبل از آغاز هر نوع رژیم دارویی باید ابتدا با یک پزشک مشورتشود.

چارچوب ذهنی: فکر ورود به اتاقی که پر از آدم های غریبه است شما را درجای خود می خشکاند؛ بعضی صبح ها، ترک خانه امری دشوار است. چنین افرادی می تواننداز چند تمرین ساده ذهنی کمک بگیرند. قبل از ورود به موقعیت های اجتماعی ای که میتوانند دشوار باشند، از خودتان بپرسید، "بدترین اتفاق ممکن چیست؟" انرژی خود را صرف خود موقعیت کنید، نه صرف نگرانی جلوتر در مورد آن. اگر کاری را برای بار اول انجاممی دهید، تصور کنید که آن را قبلا هم انجام داده اید. به خاطر داشته باشید در آنچهکه نمی آزمایید همیشه بازنده هستید.

اهداف واقع بینانه تایین کنید: بسیاریاز افراد وقتی از عدم اعتماد به نفس رنج می برند که برای خود اهداف غیر قابل دسترستایین کرده و در رسیدن به آنها با شکست مواجه می شوند. در عوض، اهدافی تایین کنیدکه قابل دسترس تر باشند و برای رسیدن به آنها در طول روز تلاش کنید. شاید نتوانیدتا پایان هفته جهان را تسخیر کنید، اما حتما به کارهای خود خواهید رسید. با پشت سرگذاشتن موفقیت آمیز این اهداف، احساس بهتری نسبت به خودتان خواهیدداشت.


 

 

 

اعتماد 

کمرویی هم مانع روابط شخصی و هم مانع موفقیت شغلی می شود. مردم بیشتری دارندبرای حل این مسئله کاری می کنند.



از انجی لطیف (1)نوامبر 2004

کایلا خوزه (2) از مدیران پولی یک شرکت بزرگ مالی در شهر نیویورک استاو هر روز صبح ساعت 7:30 کیف در دست از آپارتمان خود به سوی مترو که او را به چندخیابان پایین تر از محل کار خود می رساند می شتابد. از آنجا، یک پیاده روی ده دقیقهای است در خیابان های پر جنب و جوش شهر. خوزه 27 ساله می گوید، "زندگی را طوریتجربه می کنم که هیچگاه نکرده بودم. می توانم انتخاب کنم و از حاصل این انتخاب هاراضی باشم. من با سر بلند در خیابان راه می روم، نه با نگاه به پایین."

اینرفتار جدیدی است برای این زن با اعتماد به نفس شده که در اغلب طول عمر خود با مشکلیمبارزه کرد که بسیاری از آن رنج برده اما کمتر بر آن فائق می شوند: کمرویی. تا همینچند ماه قبل، خوزه نه محل سکونت ثابتی داشت، نه کار، و نه اعتماد به نفس. کمرویی اوباعث شده بود که در هیچ جنبه ای از زندگی خود به موفقیت کافی دستنیابد.

اعتماد به نفس و عزت نفس به طور غیر یقین مهمترین عوامل درگیر درموفقیت اجتماعی و حرفه ای محسوب می شوند. آنهایی که از آن بهره مند هستند، نظراتخود را بیشتر مطرح می کنند، و دوستان و همسران بالقوه را تحت تاثیر قرار می دهنددر این دنیا که راز بقا در آن داشتن اعتماد به نفساست، آنهایی که با کمرویی مبارزهمی کنند در دور مخربی باقی می مانند که حاصل آن عدم اعتماد به نفس، خودشَکی، وگزینه های کمتر در زندگی است.

دایان ام دانیالز (3)، نویسنده کتاب 31 روز بهتصویری جدید (4) و مربی زندگی حرفه ای می گوید، "اگر به توانایی ها و عملکرد خودمطمئن نباشید، زندگی حرفه ای شما یا از مسیر اصلی خارج یا کند می شود، دیگرانامتیاز کار خوب شما را به نام خود ثبت می کنند، و ترفیع مقام را به کسی می بازید کهعلی رغم مهارت های کمتر می داند چگونه خود را قدرتمندانه بشناساند."

زاگحمدیا (5)، مدیر در یک دفتر بزرگ کارگزینی می گوید، "در این صنعت، اعتماد به نفسیکی از مهمترین سرمایه هایی است که شخص می تواند داشته باشد. باعث انتخاب شدن برایکارها و ماموریت های دشوارتر و پرارزش تری می شود. محتمل تر است که افراد با اعتمادبه نفس کار را تمام کنند و برای ترفیع هم مورد توجه قرار گیرند."

منشا اینرفتار خجالتی چیست؟ کارشناسان معتقدند که کمرویی تا حدی ارثی، و تا حدی نیز اکتسابیاست. دانیالز می گوید، "ما با حس اعتماد به نفس پا به دنیا می گذاریم – بی باکیکودکان را ببینید. اعتماد به نفس در محیط حمایتگر و پرورش دهنده ای حاصل می شود کهشخص در آن به تلاش برای بهتر شدن ترغیب شود. منشا کمرویی می تواند از رابطه بیش ازحد وابسته بین فرزند و والد که در آن والد فرزند خود را برای رسیدن به بیشتر ترغیبنمی کند باشد."

درمان کمرویی در سرتاسر جهان به یک صنعت خانگی تبدیل شدهراه حل های فرضی بی شماری وجود دارد که با تعداد حتی بیشتری از انواع کالاها و روشهای گوناگون از جمله درمان، دارو، هیپتوتیزم، کاست های خودیاری، کارگاه ها، و کتابهای مختلف پشتیبانی می شود.

بسیاری از کسب و کارها متوجه شدت این مسئله شدهو اقداماتی در جهت برطرف کردن حس بی امنیتی کارمندان خود به عمل آورده اند. شرکتهای بیشتر و بیشتری سمینار برگزار کرده و به کارمندان خود مشاوره می دهند تا آنهارا به کسب اعتماد به نفس و جسارت بیشتر تشویق کنند. این فرایند برای هر دو طرف مفیداست چون به کارمندان کمک کرده و به شرکت ها این امکان را می دهد که بهره وری بیشتریداشته باشند. دانیالز می گوید، "شرکت ها متوجه شده اند که کارمندانی که اعتماد بنفس دارند کار را تمام می کنند."

خوزه موفق شد سطح ارزش شخص خود را نه ازطریق سمینارهای شرکتی، بلکه با کمک نزدیکان خود بالا ببرد. برای آنهایی است که ازکمرویی رنج می برند، این گزینه ای متفاوت و به مراتب شخصی تر است. خوزه معترف استکه اگرچه طی کردن مسیر این تغییر بسیار دشوار بود، اما او همواره از حمایت دوستان وخانواده خود که مشوق او بودند برخوردار بود. عاقبت، او به این باور رسید که هم میتواند بهتر باشد و هم اینکه استحقاق و توانایی بیشتر دارد.

کایلی خوزه درطول سال گذشته مسیر طولانی ای پیمود. با روابط شخصی جدید، دو پیشنهاد کار در دست، ویک خانه، او به سطحی از اعتماد به نفس و خود ارزش رسیده که فرصت های جدیدی برای اوباز کرده است. او با اطمینان کامل می گوید، "من کلا عوض شده ام. کامل نیستم، اما میدانم که نباید هم باشم. این مرا خوشحال می کند."


 

 

را ه های اعتماد به نفس

 

2- اعتماد بنفس بالا، یک ضرورت حیاتی

 

عـزت نــفس و اعــتماد بنفس بنیادی ترین بخش شخصیت یـک فرد می بـاشـد که در تمام جوانب زندگی فرد خود را به نـحـوی متـظـاهــر می سازد. اعتماد بنفس سالم و بالا یک ضرورت حـیـاتی و مـطـلق بـــرای هر فردی میباشد. اعتماد  بنفس را میتوان چنین تعریف کرد:

*باورو اعتقادی که فرد نسبت به خود دارا میباشد.
* شناخت ارزش و اهمیت خویش-داشتن اعتماد و رضایت از خویش.
* توانایی برخورد و کنارآمدن با چالشهای اساسی زندگی.
* تـوانـایـــی ارزیابی درست و دقیق خویش-پذیرش خویش
و ارزش نهادن به خود بدون هیچگونه قید و شرطی.
* توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قـوت و محدودیت های خویش.

افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار میباشند دارای خصوصیات زیر هستند:
* مرتبا خودشان را مورد انتقاد و سرزنش قرار میدهند.
* هنگام صحبت کردن در چشمان فرد مقابل خود هنگام نگاه نمیکنند. با سر پایین و قدمهای آهسته قدم بر میدارند.
* در پذیرش تعریف و تمجیدها و تعارفاتی که به آنان میشود مشکل دارند (تصور میکنند سزاوار آنها نبوده و یا دیگران در صدد تمسخر آنها میباشند).
* معمولا احساس میکنند قربانی رفتار دیگران هستند.
* احساس تنهایی میکنند حتی زمانی که در یک جمع قرار دارند.
* در درون خود احساس خلاء و پوچی میکنند.
* احساس میکنند با دیگران تفاوت دارند.
* احساس افسردگی، گناه و شرمساری دارند.
* نسبت به تواناییهای خود برای رسیدن به موفقیت تردید دارند. عدم خودباوری.
* از موقعیتهای نو و جدید می هراسند.
* از شکست وموفقیت می هراسند.
* مرتبا سعی در راضی نگاهداشتن دیگران دارند.
* دچار هراس اجتماعی میباشند.
* قادر به مدیریت زمان خود نمیباشند.
* عادت به پشت گوش انداختن کارها دارند.
* در مقابل انتقاد، اظهار نظر و سرزنشهای دیگران (خواه واقعی، خواه واهی) بسیار آسیب پذیر میباشند.
* از ابراز عقاید و احساسات خود خودداری میکنند زیرا از چگونگی واکنش دیگران هراس دارند.
* خود را درگیر مواد مخدر و یا روابط مخرب میکنند.
* از تعیین یک هدف مشخص و پیروی از آن عاجز میباشند.
* قادر به بیان خواسته ها و نیازهای خویش نمیباشند.
* معمولا عصبانی و پرخاش گر میباشند.
* ارزیابی غیر واقعی از خود دارند.
* تحمل عیب و کاستی را نداشته و کمالگرا میباشند.
* احساس خوب آنها وابسته به عوامل خارجی اعم از وقایع روزانه و یا نوع رفتار دیگران با آنها دارد.
* وابستگی هیجانی دارند: برای دستیابی به یک احساس خوشایند به دنیای خارج خود وابسته میباشند. مانند:
وابستگی به مواد: مانند غذا، داروها، الکل مواد مخدر به منظور پر کردن خلاء درونی خود و تسکین دردهایشان.
وابستگی به رفتارها: مانند خرج کردن پول، قمار بازی و تماشای تلویزیون. به منظور پر کردن خلاء درونی و تسکین دردهایشان.
وابستگی به مال: برای تعیین میزان ارزش و شایستگی خود به پول و مال وابسته هستند.
وابستگی عاطفی : برای داشتن حس ارزشمندی، شایستگی و امنیت به توجه، پذیرش و تائید فرد دیگری (معشوق خود) وابسته میباشند.
وابستگی به سکس : برای پر کردن خلاء درونی به سکس پناه میبرند.


مقاله مرتبط : متقاعد کردن افراد


3-اعتماد بنفس واقعی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

راه های اعتماد به نفس

 

اعتماد بنفس حقیقی یک حس درونی می باشد بدون وابستگی به جهان خارج، رویدادها، موفقیتها، شکستها و افراد دیگر. اما عزت نفس و اعتماد بنفس واقعی بسیار نادر و نایاب میباشد زیرا اغلب اعتماد بنفسها کاذب و نقابی برای پنهان سازی اعتماد بنفس پایین میباشد. اعتماد بنفسهای غیر واقعی را میتوان در موارد زیر یافت:

*اعتماد بنفسهای کاذب: اینگونه اعتماد بنفسها وابسته و زود گذر میباشند.مانند اعتماد بنفسهایی که به جهت ثروت،شهرت،محبوبیت،به تن داشتن لباسهای فاخر،قدرت و زیبایی ظاهر در افراد نمود می یابند که همگی کاذب بوده و ارتباطی به ماهیت واقعی فرد ندارند.
* گستاخی: معمولا مردم افراد پر رو و گستاخ را با افراد با اعتماد بنفس بالا اشتباه میگیرند.اما پررویی نیز یک نوع نقاب برای استتار بی کفایتی و اعتماد بنفس پایین میباشد.
* متظاهرها: اینگونه افراد خود را با اعتماد بنفس، شاد، موفق و شکست ناپذیر نشان میدهند. اما از درون احساس پوچی و خلاء کرده و از شکست بسیار هراسانند.

 

همچنین اعتماد بنفس به مفهوم برتری داشتن، تکبر وخود بینی نمیباشد زیرا این خصوصیات رفتاری از اعتماد بنفس پایین نشات میگیرند. اعتماد بنفس شما نباید یک پدیده مقایسه ای و رقابتی باشد زیرا در این هنگام شما خود را در معرض احتیاج و وابستگی به پذیرش دیگران قرار خواهید داد که با اعتماد بنفس واقعی و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نیازی به پذیرش، موافقت، تائید، تشویق و دلگرمی دیگران ندارند. همچنین اعتماد بنفس بالا اینگونه نیست که شما را از هر گونه تردید، یاس ونگرانی مصون بدارد بلکه تنها تحمل و غلبه بر آنها را برای شما آسانتر میسازد.

خصوصیات افراد با اعتماد به نفس بالا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* برخوردار از مرکز کنترل درونی: غم و شادی آنان وابسته به عوامل خارجی نیست.
* از لحاظ جسمانی، احساسی، ذهنی و معنوی از خود مراقبت میکنند.
* میانه روی را در افکار، احساسات و رفتارهای خویش حفظ میکنند.
* قادر به پذیرش و پند گیری از اشتباهات خود میباشند. قادر به بیان جمله "من اشتباه کردم" میباشند.
* توانایی بخشش اشتباهات خود و دیگران را دارند.
* مسئولیت اداره زندگی خود را بعهده میگیرند.
* تفاوتهای فردی میان افراد را ارج مینهند.
* به نقطه نظرات دیگران گوش میدهند.
* همواره مسئولیت ادراکات، احساسات و واکنشهای خود را بعهده گرفته و هیچگاه آنها را فرافکنی نمیکنند.
* از نقاط ضعف و قوت خود آگاهی دارند.
* همواره در حال پیشرفت و ترقی بوده و از ریسکهای مثبت در زندگی بیم ندارند.
* دارای اعتماد بنفس و خود باوری بوده و به خود ارج میدهند.
* اعتماد بنفس آنان بدور از خودبینی و غرور میباشد.
* از آنکه مورد انتقاد قرار گیرند نمی هراسند.
* هنگامی که از آنان پرسشی میگردد حالت تدافعی بخود نمیگیرند.
* در برابر موانع و مشکلات به آسانی تسلیم نمیگردند.
* نیازی به تحقیر و تمسخر دیگران ندارند.
* از آنکه در کاری شکست بخورند ویا در حضور دیگران نادان بنظر برسند ابایی ندارند.
هیچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شدید قرار نمیدهد.
* توانایی خندیدن به خود و زیاد جدی نگرفتن خود را دارند.
* به خویشتن و توانایی خودشان ایمان و اعتماد دارند.
* به تصمیم گیری هایشان اعتماد دارند.
* باور دارند که فردی با ارزش، با قابلیت، دوست داشتنی، پذیرفتنی و مهم میباشند.
* نیازی به کمالگرایی ندارند.
* هیچگاه خودشان را با دیگران مقایسه نمیکنند.
* از آنکه دیگران چگونه نسبت به آنان می اندیشند واهمه و نگرانی ندارند.
* نیازی به اثبات و توجیه افکار و عقاید خود به دیگران ندارند.

 

4-چگونه اعتماد بنفس خود را افزایش دهیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

راه های اعتماد به نفس

* آگاه باشید که ارزش شما به عنوان یک انسان بستگی به داشتن وزن ایده آل، زیرکترین و باهوشترین بودن، مشهوربودن، محبوب ترین بودن، سریع ترین بودن، بالاترین نمره و یا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترین بودن، خوش لباس ترین بودن، بهترین خانه و ماشین را داشتن و بهترین دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگی دارد.
* توانایی ها، استعدادها و موفقیتهای خود را جشن بگیرید.
* خود را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب گشته اید عفو کنید.
* بروی نقاط ضعف خود تمرکز نکنید. هر انسانی نقاط ضعف خاص خود را دارد.
* با حقوق فردی خود آشنا شده و از آنها پیروی کنید.
* از تحقیر و سرزنش خود دوری کرده و مثبت اندیشی را فرا گیرید.
* خود را بر اساس یک سری استانداردهای منطقی و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهید.
* یاد بگیرید که شما یک انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصمیم گیریهای زندگیتان میباشید.
* بیاموزید که با پشتکار و سماجت قادر خواهید بود به موفقیت دست یابید.
* بیاموزید که شما نیازی به تلاش بی وقفه برای کامل گشتن ندارید.
* خودتان تعیین کننده مفهوم موفقیت باشید.

 

https://keramatzade.com/bilgeyts

درون‌گرا است

چطور درون‌گرایی، بیل گیتس را پولدار کرد؟

 

چطور درون‌گرایی، بیل گیتس را پولدار کرد؟
 

اگر شخصیت درونگرایی دارید خوشحال باشید، چرا که می‌توانید به وسیله‌ی آن پولدار شوید. کافیست به بیل گیتس نگاه کنید؛ سوزان کین نویسنده‌ی کتاب پر‌فروش «هیس! قدرت درون‌گرایان در جهانی که نمی‌تواند صحبت نکند» و متخصص در مسائل درونگرایان در گزارشی در هافینگتون‌پست می‌گوید: بیل گیتس یکی از موسسین مایکروسافت فردی درون‌گرا است، این درحالی است که براساس گزارش مجله‌ی اقتصادی فوربز ارزش دارایی خالص او تقریبا 80 میلیارد دلار است.


مقاله مرتبط : رازهای-ثروتمند-شدن


پس می‌بینید که درون‌گرا بودن خوبی‌های خاص خودش را دارد، مخصوصا زمانی که درباره‌ی موفقیت‌های مالی صحبت می‌کنیم. در این مقاله می‌خواهیم به نکات شخصیتی بیل گیتس و افراد درون‌گرایی مثل او در مباحث اقتصادی بپردازیم، و درباره‌ی تمایز آن‌ها با شخصیت‌های برون‌گرا صحبت کنیم.


1-تفاوت‌های اصلی درون‌گرایی با برون‌گرایی

 

درون‌گرایان در برابر برون‌گرایان

 

طبق آزمون شخصیتی مایرز-بریگز (MBTI)، شخص درون‌گرا انرژی خود را از درون خود دریافت می‌کند، نه از منابع خارجی. به همین دلیل، اکثر مردم فکر می‌کنند که اشخاص درون‌گرا خجالتی هستند ولی این امر برای همه‌ی درون‌گرایان صدق نمی‌کند. اشخاص درون‌گرای زیادی وجود دارند که در جمع‌های بزرگ به راحتی صحبت می‌کنند و در محیط کار رهبران بزرگی هستند. حتی درون‌گرایانی وجود دارند که زندگی خود را با اجرای هنرهای نمایشی و یا به عنوان استاد دانشگاه می‌گذرانند. تنها فرق آنها این است که بعد از یک روز طولانی برای گرفتن انرژی دوباره، باید زمانی را به خود اختصاص دهند.

سطوح انرژی (میزان انرژی بدنی و سرحال‌بودن) و مدت زمانی که افراد ترجیح می‌دهند با دیگران در ارتباط باشند، تنها نکات قابل توجه و جالب که تفاوت بین درون‌گرایان و برون‌گرایان را نشان می‌دهند، نیستند. در حقیقت، لایه‌های دقیق‌تر و منحصر‌به‌فرد‌تری در رفتار درون‌گرایان وجود دارد که باعث می‌شود بطور خاص برای کسب ثروت‌ در طولانی‌مدت مناسب باشند.


مقاله مرتبط : چگونه پولدار شویم؟

مقاله مرتبط : چگونه ثر وتمند شویم؟


 

2- فردی که درون‌گرایی دارد کمتر تصمیمات لحظه‌ای می‌گیرند

بسیاری از درون‌گرایان را می‌شود با عبارتی که در ادامه می‌آید تشخیص داد: من زمانی را به فکر کردن تخصیص می‌دهم تا بدانم هنگام عمل چه کاری را می‌خواهم انجام بدهم. درون‌گرایان، آدم‌های منظم و تصمیم گیرنده‌هایی محتاط هستند؛ دو ویژگی‌ای که برای کسب ثروت در طولانی مدت بسیار ضروری هستند. رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki)، نویسنده و کارشناس مالی، می‌گوید: «مهم نیست چقدر پول درمی‌آورید؛ مهم این است که چقدر پس‌انداز می‌کنید.» این مسئله‌ باعث می‌شود شما ثروتمند شوید.

دکتر مریم جَهدی، دکتر مستقر در بخش روانی و سلامت رفتاری در دانشگاه اوهایو می‌گوید به این دلیل درون‌گرایان تصمیمات لحظه‌ای نمی‌گیرند که رفتار آنها بیشتر توسط پی‌آمدها و کمتر توسط پاداش‌ها هدایت می‌شود. طبق مطالعه‌ای در سایت LiveScience.com گفته‌ی جهدی تایید می‌شود که درون‌گرایان به جای هیجان‌زده شدن به خاطر لذت‌هایی که زود به دست می‌آیند، تمایل به پاداش‌های دیرهنگام دارند.

برعکس، مطالعه‌ای در سال 2013 توسط پرفسور دانشگاه کرنل ریچارد دپیو (Richard Depue) و دانشجوی فارغ التحصیل، یو فو (Yu Fu) انجام شد و نشان می‌داد که برون‌گرایان، دارای شیمی مغز متفاوتی نسبت به درون‌گرایان هستند. برون‌گرایان هنگامی که پاداشی به دست می‌آورند، مثل رسیدن به یک هدف مالی و یا خوردن یک غذای خوشمزه، مغزشان دوپامین بیشتری ترشح می‌کند. علاوه بر این در برون‌گرایان پاسخ به این دوپامین بسیار شدیدتر است؛ بنابراین آنها دفعات بیشتری فعال‌شدگی احساسات قوی مثبت را تجربه می‌کنند.

مطالعه‌ای که به تازگی انجام شده و عنوان آن «مقیاس اعتیاد خرید برگن» است و توسط Journal Frontiers in Psychology در ماه سپتامبر منتشر شد، عنوان می‌کند: برون‌گرایی به مقدار زیادی با اعتیاد خرید مرتبط است و اظهار می‌کند برون‌گرایان احتمالا از خرید استفاده می‌کنند تا وضعیت اجتماعی خود را تقویت کنند و جذابیت اجتماعی خود را نگه دارند. مثل خریدن لباس و لوازم جدید برای هر موقعیت و مراسم. به این دلایل، برای برون‌گرایان سخت است که میزان خرج کردن خود را کنترل کنند و نظم کافی اقتصادی را برای ساختن ثروتی برای آینده داشته باشند.

3- افرادی که درون‌گرایی  دارند تصمیمات سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌ای می‌گیرند

 

سرمایه گذارای درون‌گرایان

 

دکتر جهدی درباره‌ی سرمایه‌گذاری درون‌گرایان چنین می‌گوید: درون‌گرا بودن می‌تواند در گذر زمان بر ثروتمند شدن فرد موثر باشد چرا که بسیاری از تصمیمات اقتصادی درون‌گرایان بر اساس اجتناب از تصمیمات بد، پیامدهای منفی و فرصت‌های از دست‌رفته گرفته می‌شود. در حالیکه یک برون‌گرا توسط پاداش‌های لحظه‌ای برای تقویت احساسات مثبتش هدایت می‌شود. احساساتی که در زمان یک خرید مهیج دارید. این درست برعکس چند سال انتظار برای دیدن یک بازدهی خوب از سرمایه است.

درکل، به گزارش رویترز سرمایه‌گذاری موفق نیازمند تاملی بادقت است و طرز تفکر درون‌گرایی به خاطر طبیعتش، تصمیمات با عجله و بدون تحقیق، برای مسئله‌ای به مهمی سرمایه‌گذاری را برنمی‌تابد. در حالی که بعضی از برون‌گرایان به دنبال هیجان و تصمیمات آنی هستند که این تمایل آنها را در معرض گرفتن تصمیمات سرمایه‌گذاری پرمخاطره و ناروا قرار می‌دهد، در حالیکه درون‌گرایانِ ساکت، دارای شمی محکم و مبتنی بر تحقیق هستند.

براساس مصاحبه مجله‌ی (U.S. News) با کین (Cain): درون‌گرایان علاقه دارند قبل از اینکه حرف بزنند یا عملی انجام دهند، به آرامی و عمیقا آن را پردازش کنند و با پاداش به تاخیر افتاده، مشکل ندارند. همچنین او برای رویترز توضیح داد که به همین دلیل است که سرمایه‌گذار افسانه ای وارن بافِت (Warren Baffett) اینقدر موفق است. کین می‌گوید: بافِت مثالی کلاسیک از یک انسان درون‌گرا است که با ‌احتیاط و سنجش مناسب همه‌ی جوانب، ریسک می‌کند.


مقاله مرتبط : پول

مقاله مرتبط : خوشبختی


4-فردی که درونگرایی دارد در محل کار از بقیه بهتر هستند

 

برتری درون‌گرایان

 

علاوه بر مواظبت در خرج کردن و تفکر در سرمایه‌گذاری، درون‌گرایان در محل کار از بقیه‌ بهتر هستند؛ و این بهتر بودن می‌تواند به آنها کمک کند تا پول بیشتری دربیاورند و ترفیع رتبه بگیرند. ممکن است آنها خیلی پرحرف یا اجتماعی نباشند؛ درون‌گرایان می‌توانند چیزی که جنیفر کن ویلر (Jennifer Kahnweiler)، نویسنده و یکی از سخنرانان معروف در دنیا، چهار پی (4P) می‌نامد را اجرا کنند: آمادگی (Preparation)، حضور (Presence)، تلاش (Push) و تمرین (Practice)؛ تا به رهبرانی لایق در محل کار بدل شوند.

همچنین درون‌گرایان، انسان‌های با فکر و وظیفه‌شناسی هستند. مارتی اولسن لینی (Marti Olsen Laney)، نویسنده‌ی «مزایای درون‌گرایی» به CNN گفته است که درون‌گرایان ویژگی‌های رهبری دارند که آنها را از برون‌گرایان متمایز می‌سازد. او می‌گوید: شما در انسان‌های درون‌گرا الگویی از وظیفه‌شناس بودن، درست انجام دادن کارها، خلاق بودن و توانایی حل کردن مشکلات را می‌بینید.

بر اساس مطالعه‌ی انجام شده در موسسه تحقیقاتی میشیگان افرادی که در صفت وظیفه‌شناسی نمراتی بالاتر از 85 درصد مردم بدست آوردند هر سال 1500 دلار بیشتر از متوسط یک امریکایی درآمد کسب می‌کنند، که این مقدار در مدت حیات آنها بالغ بر بیش از 96 هزار دلار درآمد و در پس اندازهای تمام عمرشان بالغ بر بیش از 158هزار دلار خواهد بود.


دانلود  ویدیو رایگان مرتبط : چگونه با قانون جذب ثروتمند شویم؟


حرف آخر

محققان مدتهاست علاقه‌ی زیادی به مطالعه‌ی تفاوت‌های بین درون‌گرایی و برون‌گرایی دارند. درحالیکه برون‌گرایان زمان زیادی از رهبری و مورد توجه بودن لذت برده‌اند، تحقیقات نشان می‌دهد که الان وقت درخشیدن درون‌گرایان است و آنها هم می‌توانند رهبرانی لایق باشند. اگر شما یک درون‌گرا هستید؛ بیشتر صلاحیت بهره‌وری از استعدادها و مهارت‌های منحصر‌به‌فرد خود را برای به دست آوردن موفقیت و ثروت دارید. کسی چه می‌داند شاید شما بیل گیتس بعدی بودید.

 مقاله مرتبط : ثروت

مطالب مرتبط

دوستانی که این مطلب را مطالعه کرده اند، از محصولات زیر نیز استقبال کرده اند

کتاب الکترونیکی تو ثروتمند زاده شده ای-باب پراکتور

کتاب الکترونیکی تو ثروتمند زاده شده ای-باب پراکتور

بدون شک باب پراکتور استاد کنترل ذهن و برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه است. باب پراکتور از کاری که در آن مهارت زیادی دارد، یعنی برنامه‌ریزی ضمیر ناخودآگاه، در کتاب "تو ثروتمند زاده شده ای" استفاده کرده است و نشان داده است برای دستیابی به ثروت باید ابتدا ذهنیت ثروت را در خود ایجاد کنیم

کتاب صوتی قانون جذب ثروت

کتاب صوتی قانون جذب ثروت

این کتاب به ما میگوید،مهمترین عاملی که نمی توانیم پول درآوریم,عدم درک این است که: هر ذره در جهان هستی، شامل هم خواسته و هم ناخواسته است و اصل و اساس قانون جذب این است که شما با توجه کردن به هر چیزی، آن را به زندگی‌تان دعوت می‌کنید، نه با فکر کردن به آن

کتاب صوتی نگران نباشید،پول درآورید

کتاب صوتی نگران نباشید،پول درآورید

در این کتاب کاملا استثنایی، ریچارد کارلسون 100 کلید ثروتمند شدن را به شما می‌آموزد. این کتاب با تمرکز کاملا ویژه بر روی کـسب درآمد بیشتر و ثروتمند شدن، راه‌های عملی را ارائه می‌دهد که هر فردی با بکارگیری آن‌ها به راحتی می‌تواند میزان ثروت و سرمایه خویش را چندین برابر افزایش دهد و آنچه را که سالیان سال به دنبالش بوده است، بدست آورد.» به خاطر داشته باشید مسافرت یک هزار کیلومتری با قدم اول آغاز می‌شود، ببخشید و ببخشید و ببخشید، جادوی عدم وابستگی را بیاموزید، اشتیاق آرام را تجربه کنید، جادوی عدم وابستگی را بیاموزید و...

کتاب صوتی راز ثروت

کتاب صوتی راز ثروت

اگر فیلم راز  را دیده باشید، در ابتدای فیلم، خانم راندا برن به نسخه قدیمی کتابی اشاره می‌کند که رازی را به او فهماند و این راز زندگی‌ مالی‌اش را به کلی تغییر داد. رازهایی که در آن کتاب بود خانم راندا برن را از درماندگی و آن وضعیت سخت زندگی به ثروت و خوشبختی رساند. “کتاب راز ثروت ” همان کتاب است. وقتی این کتاب را می‌خوانی، متعجب می‌شوی از اینکه والاس واتلز، نویسنده کتاب، بیش از