آقایان محترم تاکنون فکر کردهاید که همسر عزیز شما برای داشتن رضایتمندی تمام و کمال در زندگی زناشویی شما چه انتظار دارد؟ اگر عمیقا به این موضوع نیندیشیدهاید، مطالعه این مقاله برایتان مفید خواهد بود.
خیلی از افراد فکر میکنند خریدن گل و انواع کادوها در مناسبتهای مختلف و بهعبارتی دیگر، سایر روشهای عاشقانه ابراز احساسات بهمعنای توجه و احترام است. صدالبته چنین رفتارهایی بسیار سازنده و مثبت است اما هیتر گری (Heather Gray)، مشاور خانواده و نویسنده، معتقد است که قدم زدن در جاده همراهی چیزی فراتر از اینها است.
آشنایی با خواستهها و نیازهاو انتظار همسر یعنی اینکه بدون پرسش بدانید همسرتان چه میخواهد و در هر دقیقه و ثانیه در چه حال و هوایی است. شاید بگویید: «مگر ما پیشگو هستیم؟». خیر شما پیشگو نیستید اما وقتی نسبت به کسی علاقه و مسئولیت داشته باشید، ناخودآگاه از جزئیات عاطفی و رفتاری او آگاه میشوید. درنتیجه میدانید که مثلا، همسر محترم قبل از خواب، ناهار فردای خود برای سر کار را آماده میکند. پس میتوانید برای خوشحال کردن او، پیشدستی کنید و این کار را انجام بدهید.
یا وقتی میدانید که مثلا سهشنبهها خیلی روز سخت و پرچالشی برای همسرتان است و رئیسش در این روز در جلسه با کارمندان سختگیری میکند، ضمن اینکه در منزل هوای او را بیشتر دارید، درباره وقایع روز نیز از او سؤال میکنید و جویای احوالش میشوید.
بسیاری از شکها و نگرانیهای زنها درباره همسرشان بیهوده است. گاهی کنجکاویهای خانمها درباره تماسها و پیامهای شوهرشان حتی به حالت آزاردهندهای بدل میشود، اما واقعیت این است که ریشه تمام این شکها خودِ خود آقایان هستند. زنان دوست دارند در زندگی خود مردانی داشته باشند که به آنها وفادارند و میتوان 100 درصد به مهر و عشقشان دلگرم بود. اگر زنی دچار شک و سوءتفاهم میشود، بهدلیل رفتار مردان است.
الیزابت اشمیت (Elizabeth Schmitz)، یکی از نویسندگان کتاب «ساختن عشقی بادوام، 7 راز غافلگیرکننده برای ازدواج موفق»، میگوید: «زنان نباید بابت اینکه همسرشان با چه کسی در مهمانی کاری همصحبت میشود یا به چه کسی پیام میدهد، احساس نگرانی کنند. درواقع زن باید از بابت تعهد مرد اطمینان خاطر کامل داشته باشد.»
عاشق بودن واقعی بهمعنای عشق ورزی بی چون و چرا و بی شرط است. زنانی که از ازدواج خود رضایت دارند، همسرشان را با واژگانی چون صادق، وفادار و قابلاعتماد توصیف میکنند. آنها مطمئن هستند که همسرشان همیشه هوایشان را دارد و دروغ نمیگوید. زندگی در حوالی امنیتی عاشقانه تمام چیزی است که یک زن از زندگی مشترک انتظار دارد.
مادران و همسران قلب تپنده خانواده هستند. بخش زیاد آرامش خانه، نتیجه مستقیم تلاشها و زحمات زنان است. آنها دوست دارند این حجم نامحسوس از زحمتی که روزانه متحمل میشوند، مورد توجه قرار بگیرد و سایر افراد خانه، بهویژه همسرشان، از آنها تشکر کند و ارزش کارهایشان را بداند. هتر گری میگوید: «انجام کارهای روزمره نباید از دید همسر و فرزندان جا بماند و لازم است برای این زحمات روزانهی تکراری از آنها قدردانی شود.»
زنان دوست دارند همسرشان در رسیدگی به فرزندان به آنها کمک کند و نسبت به مسائل فرزندان دغدغهمند باشد. همیاری و همکاری در رسیدگی به فرزندان باید بهصورت خودجوش صورت بگیرد. یعنی زمانیکه هر کاری را با هزار بار تکرار به مرد گوشزد میکنند، حتی اگر مردی هم آن را انجام بدهد، خالی از لطف و فایده خواهد بود.
وقتی مردان بدون اینکه کسی به آنها گوشزد کند، در کارهایی مانند انجام تکالیف به فرزندانشان کمک میکنند، باعث دلگرمی مادر خانواده میشوند و مادر از این کار بسیار لذت میبرد. ویکی استارک (Vikki Stark) روان درمانگری است که همکاری زوجها در امور مربوط به فرزندان را بسیار توصیه میکند. او معتقد است که مردان باید به انتظار زنان در توجه به نیازها و تکالیف فرزندان در امور مختلف به اندازه آنها توجه داشته باشند.
وقتی زنان از مشکلات و مسائل خود برای همسرشان میگویند، لزوما بهدنبال راهکاری دقیق و مؤثر نیستند. درواقع با مطرح کردن مشکل، بهدنبال درد دل کردن هستند تا تخلیه روانی شوند و همسرشان از آنها حمایت عاطفی کند. در اینگونه مواقع، لازم نیست آقایان در حکم یک قهرمان نجاتدهنده وارد شود و راهکارهای رنگارنگ ارائه کنند. کافی است گوش شنوا داشته باشند و همدلی بهخرج بدهند. استارک میگوید: «وقتی همسرتان از ماجراهای محل کار یا از جروبحث خود با دیگران و حرفهایی که با مادرش زده برایتان تعریف میکند، به دنبال این است که به حرفهایش گوش کنید و لازم نیست مطابق با میل و غریزهتان برای ارائه راهکار شروع به نظر دادن کنید. شنوندهای خوب بودن و داشتن گوشی شنوا کافی است.»
استارک میگوید بیشتر مراجعانش از اینکه شوهرشان به محض درد دل کردن برای حل مسئله راهکار ارائه میدهند، شاکی هستند. این واکنش شوهران طبیعی است چون همه آنها در سرتاسر جهان دوست دارند که خانوادهشان راضی و خوشحال باشد. اما باید توجه کرد که زنان نیز به دنبال شنوندهای هستند که به کمکش ابعاد مختلف یک مسئله بررسی شود. اگر آقایان گوشی شنوا برای شنیدن دل مشغولیهای بانوان داشته باشند، نتیجه برای هر دو رضایت بخشتر خواهد بود.
زنان به ویژه خانمهای امروزی که اغلب سر کار میروند، مسئولیتهای زیادی دارند. آنها دوست دارند وقتی به خانه بازمیگردند، در آرامش به کارهای موردعلاقهشان مانند تماشای فیلم یا سریال بپردازند و با دوست و همراهی روبهرو شوند که آنها را درک میکند و تا جایی که بتواند حمایتهای عاطفی و مالی و… را از همسر دریغ نمیکند. آقایان باید تلاش کنند تا دوست خوبی برای همسرشان شوند. باور کنید دلگرمی این همراهی و دوستی در زندگی هر دو معجزه میسازد.
چارلز اشمیت، کارشناس ازدواج و امور خانواده معتقد است: «هیچ ابهامی درباره این موضوع وجود ندارد: زنان شریکی برای دغدغههای خود میخواهند. کسی که از آنها حمایت کند، مایه مسرتشان باشد و ضمن توجه به رفاه و سلامتشان، همواره و مداوم باهم در ارتباط باشند. زنان به دنبال شریکی هستند که دوست آنها نیز باشد».
در سختیها و شکستها زنان را تنها نگذارید. در راه طولانی و پر از دشواریهای مختلف زندگی، امید و دل بستگی زنانتان باشید. بنابه نظر «هیتر گری»، اگر مردان احساس کردند که همسرشان حتی اگر اندکی دچار دلسردی و ناتوانی شده است، باید به کمک آنها بروند و به آنها یادآوری کنند که همیشه در کنارشان هستند. به همسر خود روحیه بدهند و به او بگویند که با وجود مسئولیتهای زیادی که دارد خستگی و ضعف چیزی غیرعادی نیست و رفتارش را درک میکنند. البته زنان نیز باید دقیقا بههمینشکل مردان را در این مواقع همراهی کنند.
زنان همیشه قدردان مردهایی هستند که به عواطف و احساسات شان اهمیت می دهند. به خصوص وقتی از چیزی ناراحتند. از همسرتان بپرسید از چه ناراحت است و اگر گریه می کند به او دستمال تعارف کنید. مطمئن باشید ابراز احساسات باعث تقویت رابطه می شود.
مدها می آیند و می روند اما توجه یک مرد به طرز پوشش خود باید مداوم باشد. این از همان روزهای اول آشنایی برای یک زن حائز اهمیت است. باید سعی کنید بفهمید همسرتان چه نوع ظاهری را می پسندد. مثلا اگر دوست دارد رنگ شلوار شما روشن باشد به خواسته اش توجه کنید. لباس پوشیدن شما آنطور که همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند که بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان می گویند این یکی از اولویت های ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث می شود مردها قوی تر و جالب تر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید که این رنگ به مهربان تر نشان دادن شما کمکی نمی کند.
زمانی که پای عواطف به میان می آید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح می دهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک. آنها به خوبی می توانند از پس کارهایی همچون باز کردن در یا جابه جا کردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل می کنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همکاری دارند و توقع دارند شما این کارها را برای او انجام دهید.
می خواهید دل همسرتان را به دست بیاورید؟ زنان عموما به رشد شخصیتی علاقه دارند و مردی را دوست دارند که با ملاحظه و متفکر باشد، به خصوص وقتی می دانند به اشتباهش پی برده. این اشتباه می تواند اعم از بد خلقی یا بی توجهی به آنها به دلیل خستگی از کار باشد. آنها مشتاقند ببینند که شوهرشان سعی در جبران آن دارد. پس شجاع باشید و به اشتباه تان اعتراف کنید.
وقتی چیزی همسرتان را آزار می دهد او گوش شنوای شما را می خواهد نه نصیحت. مردها فکر می کنند باید همه چیز را حل کنند، زیرا عموما تمایل به حل مسئله دارند. اما برای یک زن گوش سپردن به حرف هایش مانند معجزه ای عمل می کند که به عمیق تر شدن رابطه کمک می کند.
لباس پوشیدن شما آنطور که همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند که بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان می گویند این یکی از اولویت های ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث می شود مردها قوی تر و جالب تر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید که این رنگ به مهربان تر نشان دادن شما کمکی نمی کند.
همسر شما با تقلید از اعمال و رفتار شما میزان علاقه اش را به شما نشان می دهد. مثلا او ممکن است غذایی را که باب میل شماست سفارش دهد یا لباس به رنگ مورد علاقه تان را بپوشد یا لبخند شما را با لبخند پاسخ دهد. پس به اینگونه رفتارها دقت بیشتری داشته باشید.
14. انتظار- به یک بار گفتن اکتفا نکنید؛چند بار بگویید، نه یک بار
بد نیست گاهی ویژگی های فردی مثبت او را گوشزد کنید. مثلا از زیبایی اش تعریف کنید و بدون اینکه به شما بگوید تغییرات ظاهری اش را تحسین کنید. تغییراتی از قبیل کاهش وزن، تغییر رنگ مو و از این قبیل هر چند کوچک هم باشد برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. مطمئن باشید تحسین همسرتان او را بیشتر به شما علاقه مند می کند.
وقتی او می خواهد سر صحبت در مورد روابط تان را باز کند لزوما قرار نیست مشکلی را مطرح کند. روانشناسان معتقدند که زنان دوست دارند در مورد همبستگی در زندگی مشترک، خوب یا بد پیش رفتن اوضاع و به طور کلی راجع به زندگی گهگاهی حرف بزنند که این نشانه خوبی است. یک صحبت صادقانه دو نفره می تواند یک زوج را به هم نزدیک تر کند.
رابطه عشق و هورمون انسان
فرضیههای متعددی در مورد اساس زیستی عاشق شدن وجود دارد. برخی میگویند که عشق نتیجه اوجگیری میزان ماده فنیل ایتلامین، مولکولی پیامدهنده در مغز که ساختمان شیمیایی مشابه آمفتامین دارد، است. بعضی افکار ناخوانده عشق را به کاهش یافتن سیستمهای سروتونین یک ماده شیمیایی پیامرسان دیگر در مغز نسبت میدهند. اما بیشتر پژوهشگران بر این باورند که عاشق شدن عاطفهای است که با اضطراب و ترس ارتباط دارد.
آنها اعتقاد دارند افراد اغلب در شرایط ترسناک پیوندهای قوی عاطفی و صمیمی برقرار میکنند و معیار آنها برای افراد عاشق فکر کردن به معشوق دستکم چهار ساعت در روز و رابطه داشتن با او برای بیشتر از شش ماه است و گروهی از روانشناسان معتقدند احساس عاشق بودن حدود 18 ماه تا 30 سال ادامه پیدا میکند ولی نه به شدت اولیه.
اصلیترین هورمونی که در افراد عاشق بالا میرود همان هورمونی است که هنگام استرس در بدن ترشح میشود بنابراین وجود استرس و برانگیختگی در مراحل اولیه یک رابطه عاشقانه بارزتر است.
جالب اینجاست که در مردان درگیر عشق میزان تستسترون، همان هورمونی که مسوول ایجاد میل جنسی و رفتار پرخاشگرانه در دو جنس مرد و زن است، کمتر از مردان غیرعاشق است. اما در زنان عاشق میزان این هورمون افزایش مییابد که این تغییرات این فرضیه را در بین دانشمندان قوت میبخشد که ممکن است عاشق شدن تا حدی تفاوتهای میان دو جنس را از بین ببرد، یعنی مردان را ملایمتر و زنان را تهاجمیتر کند.
دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند. همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد، بنابراین سالهاست که علم در حال کاوش منشاء عصبی – زیستی احساسات انسان است. داستانهای رمانتیک پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچهدار شدن، خوشبخت شدن و مرگ که با وجود پیچیدگیهای زندگی امروز، داشتن چنین زندگیای آرزوی هر زوجی است و همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند خواهان یک زندگی عاشقانه و پایدار هستند.
در اولین برخورد، بدن شما و مرد مقابلتان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل میکند که تبادل اطلاعات با فرومونها نوعی ترکیبات حیاتی که از غدد لنفاوی زیر بغل ترشح میشوند، انجام میگیرد.
بعد از طی مرحله نخست، در صورتی که نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس میکند دلبسته طرف مقابل است. دلیل آن هم افزایش آدرنالین در بدن است که فعالیت مغزی را افزایش میدهد و باعث میشود فرد احساس خوبی داشته باشد.
وقتی فردی حس میکند عاشق طرف مقابل شده حالت سرخوشی به او دست میدهد و این حالت نتیجه فعالیت فنیل اتیل آمین یا نوعی آمفتامین مغزی طبیعی است که در شکلات هم وجود دارد و انرژی و اشتیاق فرد را افزایش میدهد البته اثر فنیل اتیل آمین دوام چندانی ندارد و برای اینکه این حالت در فرد بماند به فعالیتهایی نیاز است تا دوباره سبب ترشح آن شوند.
نگران نباشید طبیعت برای آنکه شما را همچنان مجذوب همسرتان نگه دارد ماده دیگری در گنجه دارد. دوپامین، مسبب حس خوشبختی و آرامش در بدن است. اکسیتوسین هم هورمونی است که «بانوی عشق» لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یک نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن میشود. اکسیتوسین به مقدار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح میشود (این هورمون عامل انقباضهای دوره زایمان هم هست). وقتی دو نفر به هم وابسته میشوند و اعتماد کامل بینشان شکل میگیرد ترشح این هورمون در بدن آغاز میشود و در حقیقت میتوان گفت این هورمون جزو هورمونهایی است که ترشح آنها نهتنها دلایل فیزیولوژیک، بلکه احساسی دارد. اکسیتوسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم میشود و افراد را به داشتن یک زندگی بادوام، رابطه زناشویی مکرر و داشتن فرزند و …. ترغیب میکند.
دانشمندان و محققان عاشق شدن را به سه مرحله تقسیم کردهاند
از این مرحله است که واقعا عشق پا میگیرد. در این مرحله فرد دیگر نمیتواند به چیزی جز معشوقش فکر کند. این مرحله از علاقمند شدن باعث فعال شدن واکنشهای استرسزا و افزایش سطح آدرنالین و کورتیزول در خون میشود. این فرآیند تاثیر فریبندهای در فرد ایجاد میکند. وقتی او را برای اولین بار میبینید بدنتان عرق میکند، قلبتان سریعتر میتپد و دهانتان خشک میشود.
که تعهد طولانیمدت را به همراه دارد. فکر کنید اگر مرحله اول یعنی شهوت و مرحله دوم یعنی مجذوبیت طولانی بنابراین، هر فردی که عاشق میشد نابودیش هم حتمی بود. ولی وقتی فرد وارد این مرحله میشود احساساتش کنترل شدهتر میشود. این احساسی است که زوجها را به هم متعهد میکند و هورمونهایی که در این مرحله به وسیله سیستم عصبی آزاد میشوند، هورمونهایی هستند که باعث میشود دو نفر به هم وفادار بمانند.
برای ترشح مداوم این هورمونها به خصوص اکسیتوسین لازم است زوجین دینامیک و فعال باقی بمانند چون به مرور زمان میزان دوپامین در بدن کاهش مییابد و از میزان اشتیاق کاسته میشود. برای افزایش آن لازم و ضروری است که زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت کنند. هر جرقهای میتواند سبب ترشح اکسیتوسین شود؛ اگرجرقهای نباشد طبیعی است که به مرور آتش خاموش میشود.برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی برعهده هر دو جنس زن و مرد است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین میرود و کاری از دست هورمونها برنمیآید.
در ادامه 11 دلیل که چرا عاشق می شویم را بررسی میکنیم:
1. شباهت: این مورد شامل شباهت اعتقادات مردم و به میزان کمتر، شباهت ویژگیهای شخصیتی و شیوههای فکر کردن میشود.
2. قرابت (نزدیکی): این مورد شامل آشنایی با شخص دیگر میشود، که میتواند با صرف وقت دو نفر با هم، زندگی در کنار یکدیگر، فکر کردن به آن دیگری، یا پیشبینی تعامل با دیگری ایجاد شود.
3. ویژگیهای مطلوب: این ویژگیِ جاذبهی عمومی، به طور خاص بر ظاهر فیزیکی که مطلوب دیده میشوند و تا حد کمتری، بر صفات شخصیتی مطلوب متمرکز است.
4. دلبستگی متقابل: هنگامی که فرد دیگری جذب شما میشود یا شما را دوست دارد؛ این میتواند دلبستگی شما را نسبت به آن فرد افزایش دهد.
دو عامل دیگر که میتوانند به توضیح دلایل عاشق شدن آدمها کمک کنند، شامل انتخاب جفت میشود
5. تاثیرات اجتماعی: اگر ارتباط بین دو فرد مطابق نرمهای اجتماعی باشد و در شبکهی روابط اجتماعی فرد نیز پذیرفته شده باشد میتواند در عاشق شدن فرد موثر باشد. از سوی دیگر ارتباطی که مطابق نرمهای کلی اجتماعی نیست یا در شبکهی روابط اجتماعی فرد پذیرفته نیست میتواند مانع ازعاشق شدن فرد شود.
6. برآورده کردن نیازها: اگر یک فرد بتواند ملزومات همراهی، عشق، رابطهی جنسی یا ازدواج کردن را برآورده کند، شانس بیشتری وجود دارد که فرد دیگری عاشق او شود.
پنج عامل دیگر وجود دارند که به نظر میرسد برای پرشور و حرارت بودن عشق (در مقابل اینکه رابطه فقط یک نوع علاقهی دوستانه باشد) لازم باشد
7. تحریک / غیرمعمول بودن: بودن در یک محیط غیر معمول یا تحریککننده میتواند بین دو طرف شور و حرارت ایجاد کند، حتی اگر محیط خطرناک یا اسرارآمیزباشد.
8. ویژگیهای خاص: وجود یک سری ویژگیهای خاص در طرف مقابل ممکن است جاذبهی قدرتمندی ایجاد کند (به عنوان مثال، بخشهایی از بدن او یا ویژگیهای صورتاش).
9. آمادگی: هرچه بیشتر بخواهید در یک رابطه باشید، عزت نفستان پایینتر خواهد بود و احتمال عاشق شدن در شما بالاتر خواهد بود.
10. تنها بودن با هم: صرف زمان با شخص دیگری در شرایطی که کسی پیشتان نباشد، نیز میتواند به توسعهی شور و اشتیاق کمک کند.
11. رمز و راز: اگر کمی رمز و راز حول شخص دیگر باشد و اطمینانی نداشته باشید از اینکه او چهطور فکر میکند و چه احساسی دارد، فکر کردن به اینکه او چه زمانی ارتباط با شما را آغاز خواهد کرد میتواند در ایجاد شور و شوق تاثیرگذار باشد.
محققان دریافتند عاملی که بیش از سایر عوامل به دنبال تجربههای عاشق شدن ذکر شد، وجود ویژگیهای خاصی در فرد مورد علاقهی آنها بود، و همچنین احساساتی که دو طرف به طور متقابل تجربه کرده بودند. توصیفاتی که فاکتورهای ایجادکنندهی شور و اشتیاق را ذکر کرده بودند، (به عنوان مثال، آمادگی، انگیختگی / غیرمعمول بودن) بسامد متوسطی داشت. توصیفاتی که در آنها شبیه بودن شخص مورد علاقهی شرکتکنندهها به خودشان، در مطالعه ذکر شده بود، بسامدی کم تا متوسط داشت.
محققان اینگونه استدلال میکنند که مدل خودگسترش نقش هر کدام از این فاکتورها را پیشبینی میکند. در مدل خودگسترش، بیشترین احتمالعاشق شدن ما زمانی است که شخص مقابل را به عنوان راهی برای تن در دادن سریع به خودگسترش درک میکنیم. ورود به یک رابطهی متعهدانه مستلزم این است که برخی از استقلالهای شخصی خود را با وارد کردن طرف مقابل به زندگیمان، ترک کنیم. اگر آن شخص دارای ویژگیهای مطلوبی باشد، حضور او در زندگی ما میتواند برای ما به عنوان راهی جهت گسترش خویشتن دیه شود نه به عنوان دلیلی برای از دست دادن آزادی
کارهای انجام شده در علوم اعصاب این یافتههای روانشناسی را برای پاسخ به این سوال که 11 دلیل که چرا عاشق می شویم پشتیبانی میکند. سطوح پایین هورمون سیری، سروتونین، یکی از مشخصههای مواد شیمیایی عصبی افرادی است که گرفتار عشق شدهاند (زکی، 2007). در این رابطه، جزء وسواسی عشق جدید آن را شبیه به اختلال وسواس فکری عملی میکند.
بنابراین عجیب نیست که چند مورد از عوامل ایجاد کنندهی شور و اشتیاق، از جمله انگیختگی / غیرمعمول بودن، آمادگی، و رمز و راز، هم با میل بهعاشق شدن و افزایش نگرانی و اضطراب مرتبط هستند. سطح آدرنالین در خون و دیگر مواد شیمیایی استرس به دنبال ایجاد اضطراب افزایش مییابند.
احساس افزایش سطح آدرنالین گاهی اوقات با احساس عاشق شخص دیگری شدن اشتباه گرفته میشود. که بیشتر مردان عاشق یک زن مصاحبهگر جذاب میشوند، زمانی که او از آنها در موقعیتهای اضطرابزا سوال میپرسد (یک پل معلق ترسآور) در مقایسه با زمانی که در موقعیتهای آرام سوال میپرسد (پلی که هیچ ترسی ایجاد نمیکند). بنابراین، حتی در غیاب بسیاری از پیشبینیهای دیگر در مورد شروع یک عشق رمانتیک، ملاقات با کسی در یک وضعیت اضطرابزا میتواند باعث شود که عاشق آن فرد شویم.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب عشق این است که احساس نزدیکی به معشوق جدید، سطوح بالاتری از ماده شیمیایی پاداش و انگیزه، دوپامین، ایجاد میکند، در حالی که فاصله گرفتن از او میتواند به ولع زیاد منجر شود. آرون و همکاران (2005) برای مطالعه افرادی که بین 1 تا 17 ماه به شدت عاشق بودهاند، از افآمآرآی (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) استفاده کردند.
سوژهها یک عکس از شخص مورد علاقهشان مشاهده کردند و سپس، بعد از انجام کاری جهت پرت کردن حواسشان، عکسی از یک فرد آشنا مشاهده کردند. محققان متوجه فعالیت زیاد مغز شدند در منطقهی تگمنتوم شکمی راست و قسمت خلفی طرف راست بدن و هسته دمدار میانی (نواحی غنی از دوپامین که مرتبط با پاداش و انگیزه هستند) در واکنش به عکس فردی که سوژهی مورد مطالعه، عاشقاش شده بود. بنابراین، هنگامی که شما عاشق شدهاید، تصور حضور فرد مورد علاقهتان یا حضور واقعی او باعث ایجاد انگیزه میشود.
هنگامی که یک شخص به فرد مورد علاقهاش فکر میکند و خودش رابطه تنگاتنگی را با او شکل میدهد، ویژگیهای مطلوب فرد محبوب یک واکنش پاداشگونه را ایجاد میکند. این امر میتواند ما را وادار کند که هر کاری بکنیم تا با شریک زندگی احتمالیمان باشیم و شدیدترین احساس پاداش را تجربه کنیم.
مدل خود گسترش همچنین پیشبینی میکند که فاکتورهای شباهت و قرابت باید یک اثر متناقض در مراحل اولیه عاشق شدن داشته باشند، اما باید تأثیر قابلتوجهی بیشتری در طول مدت زمان عاشق بودن بگذارند. به این دلیل که آشنایی و شباهت باعث میشود که احتمال گسترش شما توسط آن فرد کمتر باشد، زمانی که او را وارد زندگی خودتان میکنید.
این پیشبینیها مطابق با یافتههای علوم اعصاب است. سطوح پایین سروتونین به احتمال زیاد توسط شباهت و آشنایی خنثی میشود، و این میتواند مانع از عاشق شدن آدمها شود با این حال در مراحل بعد از یک رابطهی عشقی، همین عوامل ممکن است با سطوح بالاتر مواد شیمیایی دلبستگی و پیوند یعنی اکسیتوسین و وازوپرسین، که ثابت شدهاست در طول یک رابطهی عشقی که دلبستگی عاشقانه و جفتپیوندی را پرورش میدهد، مرتبط باشند
زمانی که به ابرغذاها فکر میکنید، نام برخی از خوراکیها بارها و بارها به ذهن شما خطور میکنند. از میان این خوراکیها میتوان به کلم کالی، بلوبری و سیر اشاره کرد. چیزی که ممکن است خیلی دربارهاش نشنیده باشید، همین پسته ریزه میزه است. اما اشتباه نکنید! پسته از لحاظ کارهایی که میتواند برای بدن انجام دهد بسیار تاثیرگذار بوده و با بقیه ابرغذاها که خیلی برایشان تبلیغ میشود، رقابت میکند. در این مقاله ما از خواص پسته تازه برای تان می گوییم و 20 مهمترین فواید پسته خام برای سلامتی را معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.
پسته دقیقا چیست؟ پسته یک مغز نیست بلکه یک میوه است. این اولین مسئله عجیب این مطلب است! پوسته بیرونی سفت پسته، آن را شبیه به مغزها میکند و آن چیزی که میخورید دانه زرد رنگ داخلی آن است!
این دانه، همان جایی است که تمام خواص و فواید را دارد. بیایید به خواص پسته تازه برای سلامتی نگاهی بیندازیم.
در درجه اول، پسته تازه در بهبود سطح کلسترول بدن موثر است. به این معنا که نه تنها میتواند کلسترول خوب (HDL) را بالا ببرد بلکه میتواند کلسترول بد (LDL) را نیز کاهش دهد.
این خاصیت بسیار مهم است زیرا اجازه میدهد خون به راحتی در بدن گردش کند و چربی، راه آن را مسدود نکند. پسته تازه میتواند عصبهای موجود در قلب را تقویت کرده و در نتیجه به عملکرد صحیح قلب کمک کند.
از این مهمتر، پسته تازه حاوی مقادیر زیادی آنتی اکسیدان است که میتواند در برابر آسیب به ویژه آسیبهای ناشی از رادیکالهای آزاد، از قلب محافظت کند.
پسته تازه خاصیت ضد التهابی دارد که این خاصیت به دلیل مقادیر بالای ویتامین A، ویتامین E و آنتی اکسیدان موجود در آن است. این خاصیت بسیار اهمیت دارد زیرا میتواند سلامت عمومی شما را بهبود بخشد.
التهاب، دلیل درد ناشی از آرتریت و دیگر مشکلات است و میتواند بسیاری مشکلات دیگر – حتی در افراد سالم – را نیز ایجاد کند.
برای مثال، آیا میدانستید سیتوکینهای عامل التهاب میتوانند مغز را تحت تاثیر قرار داده و به بروز مه مغزی، کسالت و حتی افسردگی منجر شوند؟
آن چیزی که قبلا گفتیم را به یاد میآورید؟ در حالی که پسته به طور کلی مغز محسوب میشود، اما مشترکات زیادی با میوه دارد و آن چیزی که ما پوسته آن میدانیم، در واقع خود میوه است. بنابراین جای هیچ تعجبی نیست اگر بفهمیم که ارزش تغذیهای زیادی در پوسته نیز – درست مانند مغز – وجود دارد.
مقادیر زیادی آنتی اکسیدان و مواد مغذی در پوسته پسته تازه وجود دارد که میتواند متابولیسم سلولی را افزایش دهد.
پسته تازه سرشار از آنتی اکسیدان است و به همین دلیل میتواند به جلوگیری از برخی علائم پیری کمک کند. آنتی اکسیدانها موادی هستند که با فعالیت مولکولهای رادیکالهای آزاد که در بدن حرکت کرده و در صورت تماس با دیواره سلولی باعث آسیب آن میشوند، مبارزه میکنند.
اگرچه این آسیب آنقدر کوچک است که تاثیر آن قابل مشاهده نیست اما در نقطه مورد نظر جمع شده و قابل مشاهده میشود.
به همین دلیل، مصرف پسته تازه و دیگر منابع آنتی اکسیدانی میتواند راه خوبی برای کاهش علائم پیری باشد.
با اینکه بر خواص آنتی اکسیدانی پسته تازه تمرکز کردهایم اما بیایید به تاثیری که میتواند بر سرطان بگذارد نیز نگاهی بیندازیم. میدانید که سرطان به دلیل تاثیر جهش سلولی بر هسته سلول – به ویژه DNA – به وجود میآید.
جهشهای سلولی توسط حمله رادیکالهای آزاد که میتوانند به دیواره سلولها آسیب رسانده و عمیقا به هسته سلول نفوذ مییابند تا به DNA آسیب برسانند، به وجود میآیند. هر زمان که این جهش در زمان تقسیم سلولی میتوز تکرار شود، این آسیب نیز تکثیر مییابد.
بنابراین، گنجاندن پسته تازه در رژیم غذایی میتواند راه خوبی برای جلوگیری از پیشرفت سرطان باشد.
پسته تازه به داشتن خاصیت مرطوب کنندگی شناخته شده است و چربیهای اشباع طبیعی موجود در آن، در طول زمان میتوانند به نرم شدن پوست کمک کنند. به علاوه، استفاده موضعی از چربیهای اشباع موجود در پسته تازه به مرطوب شدن پوست کمک میکند.
به همین دلیل است که معمولا از پسته به عنوان روغن پایه برای نرم کنندههای ماساژ و رایحه درمانی استفاده میشود.
تقویت کننده قوای جنسی، هر خوراکی یا مادهای است که میل جنسی را افزایش میدهد. این همان چیزی است که مطالعه انجام شده توسط الدمیر و همکاران – در مورد پسته تازه –اثبات کرده است: پسته میتواند توانایی جنسی مردان را بالا افزایش دهد.
در این مطالعه، افراد شرکت کننده، به مدت سه هفته، هر روز 100 گرم پسته تازه مصرف کردند که بهبود 50 درصدی نعوظ در این افراد مشاهده شد. این کار با استفاده از اسکنهای فراصوتی تایید شد.
چرا پسته تازه چنین تاثیری میگذارد؟ گفتنش سخت است. به هر حال، ممکن است به چربی و منیزیم موجود در پسته مربوط باشد که هر دوی آنها در افزایش تستوسترون نقش دارند.
پسته تازه منبعی سرشار از فیبر رژیمی است و یک وعده آن – حدوود 30 گرم پسته –3 گرم فیبر دارد. این مقدار فیبر برای بهبود عملکرد دستگاه گوارش و همچنین بهبود فشار خون کافی است.
بسیاری از ما فیبر کافی را از رژیم غذایی خود دریافت نمیکنیم بنابراین گنجاندن پسته در رژیم غذایی، ایده خوبی است.
پسته تازه مقدار زیادی مس دارد که جذب آهن از مواد غذایی را افزایش میدهد. این مسئله برای زنان که با کاهش ماهانه آهن روبه رو هستند، اهمیت ویژهای دارد. این خاصت برای هر کسی که به کمخونی مبتلاست، مفید است.
آهن، خواص بسیاری دارد از جمله اینکه باعث گردش خون طبیعی و سالم شده و اکسیژن و مواد مغذی بیشتری را به مغز میرساند.
زمانی که میخواهید مواد مغذی بیشتری دریافت کنید فقط به این مسئله فکر نکنید که چه مقدار از این ماده را میتوانید به طور مستقیم مصرف کنید بلکه به این فکر کنید که بدن شما قادر به استفاده چه مقدار از این ماده است : این ماده چگونه جذب میشود.
پسته تازه حاوی لوتئین است که مادهای مهم در افزایش سلامت چشمها – به ویژه در سنین پیری – محسوب میشود.
لوتئین مادهای مغذی است که میتواند از بروز تباهی لکه زرد جلوگیری کرده و فرآیند آن را کند کند و به نظر میرسد این کار را با فراهم کردن رنگدانه بیشتر برای چشم و از طریق برگرداندن نور آفتاب و جلوگیری از آسیب شبکیه انجام میدهد.
به همین دلیل است که مصرف مکمل لوتئین را به افراد مسن که مشکل تحلیل بینایی دارند، توصیه میکنند. میتوانید لوتئین مورد نیاز خود را از پسته تازه دریافت کرده و از همان ابتدا جلوی بروز این مشکلات را بگیرید.
مسئله جالبتر این است که لوتئین به افزایش عملکرد مغز نیز کمک میکند. مطالعات انجام شده دریافتند که کودکانی که در دوران رشد خود لوتئین بیشتری دریافت کردند، سریعتر به دورههای مهم فرآیند رشد میرسند. به عبارت دیگر، اشیاء را سریعتر با نگاه دنبال میکنند، در هنگام صحبت کردن تماس چشمی برقرار میکنند و در امتحانهای مدرسه عملکرد بهتری دارند.
بزرگسالان نیز با دریافت لوتئین بیشتر، عملکرد ذهنی بهتری خواهند داشت.
لوتئین، تمرکز، توجه، حافظه و دیگر معیارهای هوش را بهبود میبخشد.
این مسئله کاملا اثبات نشده است اما با در نظر گرفتن چشمها به عنوان تنها بخش خارجی مغز، معقول به نظر میرسد!
لوتئین در بهبود انعطافپذیری مغز – توانایی مغز در پذیرش و تغییر شکل در برابر یادگیری – نقش دارد.
انعطافپذیری مغز با افزایش مصرف منیزیم بهبود مییابد. حدس بزنید چه چیز دیگری در پسته تازه وجود دارد؟ بله حدستان درست است، منیزیم!
یکی دیگر از خواص پسته تازه، توانایی آن در افزایش سطح انرژی است. این نتیجه یکی از یافتههای مطالعات انجام شده بر موشها بود که به آنها لوتئین داده شد و آنها را با یک چرخ در قفس گذاشتند. موشهایی که لوتئین بیشتر دریافت کردند، مسیرهای طولانیتری را – بدون محرک برای انجام این کار –روی چرخ دویدند.
این موشها با سرعت بیشتری چربی سوزاندند و در نتیجه کاهش وزن داشتند. این باعث شد که برخی از نویسندگان، لوتئین را «ماده مغذی مربی شخصی» بنامند.
چیزی که در اینجا به چشم میآید این است که پسته میتواند عملکرد میتوکندری را افزایش دهد. میتوکندری، عناصر کوچکی هستند که درون سلولها شناورند و بدن از آنها برای تولید انرژی از گلوکز استفاده میکند. میتوکندری نقش مهمی را در بدن ایفا کرده و کمک میکند وزن بیشتری از دست بدهید و صبحها انرژی بیشتری داشته باشید.
به نظر میرسد که پسته تازه برای کنترل علائم دیابت مفید است. افراد مبتلا به دیابت معمولا قند را از پیوندهای پروتئینی نامناسب دریافت میکنند که آن را غیر قابل استفاده میکند.
این فرآیند را گلیکاسیون مینامند. بسیاری از مواد مغذی موجود در پسته تازه به مهار این فرآیند و در نتیجه کنترل علائم دیابت کمک میکنند.
ترکیب این خاصیت با دیگر مکانیزمهای افزایش انرژی ، پسته را به بهترین گزینه برای افرادی که به دنبال کاهش وزن و انرژی زیاد هستند تبدیل میکند.
پسته یکی از مفیدترین خوراکیها برای افرادی که قصد کاهش وزن دارند محسوب میشود. زیرا اندازه آن کوچک است و میانوعده خوبی – بدون افزایش وزن – برای طول روز به شمار میآید.
اگر زیادهروی کرده و پسته زیادی بخورید، بازهم میبینید که کالری پایین و مواد مغذی بالا دارد.
از 100 گرم پسته تازه، 562 کالری دریافت میکنید که اکثر ما این مقدار را در یک وعده نمیخوریم!
مثال دیگری در مورد توانایی پسته تازه در افزایش انرژی میخواهید؟ خوب به سیستم عصبی نگاه کنید. پسته تازه به دلیل داشتن ویتامین B6 برای سیستم عصبی بسیار مفید است. آمینها موادی هستند که سیستم عصبی به عنوان ملوکولهای پیامرسان خود استفاده میکند و این آمینها برای ساخته شدن، به ویتامین B6 احتیاج دارند.
این ویتامین برای ساخت غلاف میلین در اطراف فیبرهای عصبی به کار میرود و این مسئله به افزایش ارتباط میان این عصبها کمک میکند.
پسته از این طریق نیز میتواند به افزایش توان ورزشکار و همچنین تقویت قلب کمک کند.
پسته، منبعی عالی از پروتئین است. اگر 100 گرم پسته مصرف کنید، 20 گرم پروتئین دریافت میکنید که مقدار زیادی است.
پروتئین به دلایل زیادی، ماده مهمی برای رژیم غذایی ما محسوب میشود. پروتئین چیزی است که بدن، اسیدهای آمینه مورد نیاز خود را از آن دریافت میکند که این اسیدهای آمینه به بافت عضله، بافت همبند و غیره تبدیل میشوند.
از این مهمتر، پروتئین منبع خوبی از انرژی است که کالری پایینی دارد (4 کالری در هر گرم، در برابر 9 کالری در هر گرم چربی) و به مقداری انرژی برای گوارش و ایجاد اثر گرمازایی نیاز دارد.
به همین دلیل، پسته یک میانوعده خوب برای افرادی که قصد کاهش وزن دارند محسوب میشود. پسته به دلیل داشتن پروتئین، فرد را سیر نگه میدارد.
دیدیم که پسته به فرآیند یادگیری در مغز کمک میکند و به دلیل داشتن منیزیم و لوتئین، انعطافپذیری مغز را افزایش میدهد.
اما پسته از طریق دیگری نیز یادگیری را بهبود میبخشد و آن داشتن ویتامین B6 است. دیدیم که ویتامین B6 برای تولید غلاف میلین به کار رفته و از سیستم عصبی پشتیبانی میکند.
این ویتامین برای مغز نیز مفید است که در آنجا میلین برای تقویت پیوندهای قدیمی به کار رفته و در به یاد آوردن سریع خاطرات به ما کمک میکند.
یکی دیگر از خواص منیزیم این است که به بهبود خواب کمک میکند.
زیرا منیزیم میتواند باعث آرامش عضلات شده و با عمل به عنوان بازدارنده پیام رسان عصبی، نقش مسکن را در مغز ایفا میکند.
به همین دلیل است که بسیاری از ما از نوشیدن یک لیوان شیر گرم قبل از خواب لذت میبریم.
منیزیم موجود در پسته تازه، آن را برای جذب کلسیم مفید میکند. پسته تازه دارای کلسیم است ( 10٪ ارزش روزانه از 100 گرم) و منبع خوبی از پروتئین نیز به شمار میآید.
همه اینها باعث میشوند پسته تازه به تقویت استخوانها، جلوگیری از شکستگی و دیگر جراحات کمک کند.
پسته تازه به دلایل زیادی، یک خوراکی عالی برای بعد از تمرینات ورزشی محسوب میشود. مثلا ویتامین B6 و آهن موجود در آن به جریان خون سالم – برای سوخت رسانی به عضلات و ترمیم آنها – کمک میکند و بدن نیز میتواند از پروتئین برای بازیابی رشتههای عضلانی استفاده کند.
به نظر شما ثروتمندان و فقرا چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ هرگاه خود را سرزنش یا از شرایط شکایت میکنید، درواقع نتیجهی شرایط مالی خود را میبینید. شما میتوانید فقیر یا ثروتمند باشید، اما نمیتوانید هردوی آنها باشید. ثروتمندان عاداتی دارند که موجب موفقیت آنها شده است. در ادامهی این مقاله، به 13 تفاوت مهم ثروتمندان و فقرا اشاره میکنیم.
هدف ثروتمندان این است که دارایی زیادی داشته باشند. بسیاری از ثروتمندان، از داراییهایشان برای کمک به دیگران نیز استفاده میکنند. یکی ازاصول کسب موفقیت که به مردم آموزش داده میشود این است: «اگر ستارهها را هدف بگیرید، دستکم میتوانید ماه را بزنید.» فقرا حتی تلاش نمیکنند سقف خانهشان را هدف بگیرند و تعجب میکنند که چرا نمیتوانند موفق باشند.
دلیل اصلی اینکه بیشتر افراد نمیتوانند به چیزی که میخواهند دست پیدا کنند، این است که نمیدانند دقیقا چه چیزی میخواهند. ثروتمندان به روشنی میدانند که میخواهند ثروتمند باشند و تردیدی در این خواستهشان راه نمیدهند. آنها کاملا خودشان را متعهد کردهاند ثروت زیادی بهدست آورند. تا زمانی که کارهایشان قانونی و اخلاقی باشد، هرکاری میکنند تا دارایی زیادی به دست آورند. ثروتمندان پیامهای مغشوش به جهان ارسال نمیکنند اما فقرا این کار را انجام میدهند.
موارد زیر، سطوح مختلفِ «خواستن» هستند:
من میخواهم ثروتمند شوم.
من ثروتمند شدن را انتخاب میکنم.
من متعهد میشوم که ثروتمند شوم.
معنای واژهی متعهد شدن این است که «خود را بیقید و شرط وقف کنیم». درنتیجه نباید هیچ تردیدی داشته باشید. باید از همهی چیزهایی که در اختیار دارید استفاده کنید تا ثروتمند شوید. باید هر کاری که لازم است، انجام بدهید. این روشی است که جنگجوها استفاده میکنند. هیچ عذر، اگر، اما و شایدی قابل قبول نیست و شکست پذیرفته نمیشود. شیوهی جنگجوها بسیار ساده است: «یا ثروتمند خواهم شد یا در حال تلاش برای ثروتمند شدن خواهم مُرد.»
باتوجه به چیزی که من به تجربه دریافتهام، ثروتمند شدن نیازمند تمرکز، شجاعت، دانش، تخصص، بهکار بستن همهی تلاشها، رها نکردن کار و البته یک ذهنیت غنی است. آیا حاضرید روزی 16 ساعت کار کنید؟ ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید هفت روز هفته را کار کنید و گاهی وقتها بیشترِ آخر هفتهها را نیز سرکار باشید؟
ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید مدتی خانواده و دوستانتان را نبینید و سرگرمیها و عاداتتان را کنار بگذارید؟ ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید تمام وقت، انرژی و سرمایهی اولیهتان را بدون هیچگونه تضمینی برای بازگشت بهکار بگیرید؟ ثروتمندان حاضرند.
بسیار ساده است، باتوجه به ارزشی که در بازار ایجاد کردهاید، سهم شما بهطور مستقیم پرداخت میشود.
میخواهید چگونه زندگی کنید؟ میخواهید چگونه بازی کنید؟
میخواهید در لیگهای بزرگ بازی کنید یا در لیگهای کوچک؟ در تیمهای اصلی یا تیمهای فرعی؟ میخواهید در بازیهای بزرگ شرکت کنید یا بازیهای بیاهمیت؟
این تصمیمی است که شما باید بگیرید.
بیشتر افراد آنچنان مشغول به خود هستند که همه چیز در اطرافشان در حال چرخیدن است. اما اگر واقعا میخواهید ثروتمند شوید همه چیز فقط به شما مربوط نمیشود. لازمهی ثروتمند شدن این است که به زندگی دیگران نیز ارزش اضافه کنید. به این ترتیب بخشی از زندگی شما شامل این میشود که داشتههایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. معنای این حرف این است که میخواهید بازیهای بزرگی انجام بدهید.
نتیجهی فرعی این کار این است که هرچه از نظر ذهنی، احساسی، روحی و مالی ثروتمندتر شوید، افراد بیشتری به شما کمک میکنند.
فقرا شکستهای بالقوه را؛ ثروتمندان بر روی پاداشها تمرکز میکنند، فقرا بر روی خطرها ثروتمندان مسئولیت اتفاقاتی را که در زندگیشان میافتد، برعهده میگیرند و با این ذهنیت عمل میکنند: «این بهخوبی کار خواهد چون وادارش میکنم درست کار کند.» یک کار هرقدر هم که به طول بینجامد،ثروتمندان خود را متعهد به انجام آن میدانند. آنها درنهایت میگویند: «اگر تو این کار را انجام ندهی، پس چه کسی میتواند انجامش بدهد؟»
آیا میدانید که هیچ مسیر مستقیمی در این دنیا وجود ندارد؟ زندگی بر روی خطوط مستقیم و بیعیب حرکت نمیکند. حرکت آن بیشتر شبیه یک رودخانهی پُرپیچ و خم است. در بیشتر موارد تنها میتوانید انحنای پیشِ رو را ببینید و تا زمانی که به پیچ بعدی نرسید، نمیتوانید ادامهی مسیر را مشاهده کنید.
هرگاه افرادی را دیدید که به آنچه شما آرزو دارید، رسیدهاند، برایشان دعا کنید. اگر فردی را میبینید که خانهی زیبایی دارد، از آن خانه تعریف کنید و به آن فرد تبریک بگویید. اگر ماشین زیبایی میبینید، از آن ماشین تعریف کنید و به صاحبش تبریک بگویید. اگر فردی را میبینید که خانوادهای دوستداشتنی دارد، برای آن فرد و خانوادهاش دعای خیر کنید.
از همین الان از شما میخواهم تمرین کنید دیدگاههای منفی دیگران را به خاطر بسپارید و هرگز مانند آنها نباشید. انرژی مثبت و منفی، هردو مُسریاند. من باور دارم که افکار منفی آفت ذهن هستند. آنها باعث میشوند بهجای اینکه تلاش کنید، شکایت کنید؛ بهجای اینکه کار مؤثری بکنید، دستپاچه شوید و بهجای اینکه به انجام کاری ترغیب بشوید، ناامید شوید. به این ترتیب آیا واقعا میخواهید به افراد منفیگرا نزدیک شوید؟!
آنها مشتاق هستند که محصولات، خدمات و ایدههایشان را با اشتیاق و هیجان ارتقا بدهند. تنفر از توسعه و پیشرفت، یکی از بزرگترین موانع در برابر موفقیت است. افرادی که با فروش و گسترش دادن ایدهها و محصولاتشان مشکل دارند، معمولا ورشکسته میشوند.
فقرا هنگامی که با یک چالش مواجه میشوند، از آن فرار میکنند. رمز موفقیت در فرار کردن از مشکلات نیست، شما باید بهاندازهای رشد کنید که از مشکلاتتان بزرگتر شوید. اگر در زندگیتان با مشکل بزرگی روبهرو هستید، تنها معنیاش این است که فرد بزرگی نیستید. اگر میخواهید یک تغییر پایدار ایجاد کنید، بر بزرگیِ مشکلتان تمرکز نکنید، بلکه روی بزرگیِ خودتان تمرکز کنید.
ثروتمندان وقت و انرژیشان را صرف میکنند تا برای چالشهای پیشِ رو پاسخهایی پیدا و سیستمهایی خلق کنند و مطمئن شوند آن مشکل دیگر اتفاق نمیافتد. تصور کنید ظرفی برای نگهداری ثروتتان دارید. اگر ظرف شما کوچک باشد و پول زیادی داشته باشید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ظرف شما سرریز خواهد شد، پول مازاد بیرون میریزد و پولتان را از دست خواهید داد. شما نمیتوانید بیشتر از ظرفتان پول داشته باشید. درنتیجه باید ظرف بزرگتری داشته باشید. در این صورت نهتنها ثروت بیشتری خواهید داشت، بلکه میتوانید ثروت دیگران را نیز به خود جذب کنید.
ثروتمندان جنگجویان مالی هستند. اگر شما در مدیریت مشکلات و غلبه بر موانع استاد باشید، چه چیزی میتواند جلوی موفقیتتان را بگیرد؟ بله درست است، هیچ چیز! اگر چیزی نتواند جلوی شما را بگیرد، مهارنشدنی خواهید بود.
فقرا نیز سخت کار میکنند اما چون احساس بیارزش بودن میکنند، بر این باورند که برای تلاششان شایستهی دریافت پاداش زیادی نیستند.
تلاش کنید واقعا ثروتمند شوید و به افرادی که فرصتهای چندانی در زندگیشان نداشتهاند، کمک کنید. اگر وسیلهای دارید که میتوان از آن پول زیادی بهدست آورد، از آن استفاده کنید. دریافت یک حقوق ثابت هیچ اشکالی ندارد، به شرط اینکه متناسب با توانایی و ارزشآفرینی شما باشد.
اما افراد فقیر اینگونه نیستند و به این دلیل همواره بهدنبال تضمین هستند. تنها راه برای اینکه متناسب با ارزش واقعیتان به شما پول داده شود، این است که براساس نتایج کارتان به شما پول بدهند.
آیا بهدنبال یک شغل موفق هستید یا میخواهید رابطهی نزدیکی با خانوادهتان داشته باشید؟ هردو! آیا میخواهید بر روی کسبوکارتان تمرکز کنید یا تفریح و سرگرمی داشته باشید؟ هردو! آیا میخواهید پول داشته باشید یا زندگیتان معنادار باشد؟ هردو! آیا میخواهید پول زیادی بهدست بیاورید یا کاری را که عاشقش هستید انجام بدهید؟ هردو! فقرا معمولا یکی از این دو را انتخاب میکنند اما ثروتمندان هردو را.
بگذارید صریح حرف بزنم، پول مهم است. گفتن اینکه پول بهاندازهی چیزهای دیگر مهم نیست، حرف خندهداری است. مثل این است که بگوییم دستهایتان مهمترند یا پاهایتان؟! آیا نمیشود هردویشان مهم باشند؟!
پول آزادی به همراه میآورد، آزادی برای خرید چیزهایی که میخواهید و آزادی برای انجام کارهایی که دوست دارید. پول به شما اجازه میدهد از سادهترین چیزها در زندگی لذت ببرید و نیز برای شما این فرصت را فراهم میکند که به دیگران کمک کنید تا نیازهای ضروریشان را تأمین کنند. مهمتر از همه اینکه اگر پول داشته باشید، انرژیتان صرف نگرانی بابت بیپولی نمیشود.
شما را نمیدانم اما در جایی که من در آن درس خواندم مدیریت مالی بهعنوان یکی از دروس اصلی ارائه نمیشد. در عوض، مطالبی دربارهی جنگهای تاریخی به من آموزش داده شد، چیزی که هرگز در زندگیام از آن استفاده نکردهام! بزرگترین تفاوت میان موفقیت مالی و شکست مالی در چگونگی مدیریت مالی است. بسیار ساده است، برای اینکه پولدار شوید باید پولتان را بهخوبی مدیریت کنید.
گفتن اینکه «به محض اینکه پول کافی بهدست بیاورم، مدیریت مالی را آغاز میکنم» درست مثل گفتن این است: «به محض اینکه 10 کیلوگرم وزن کم کنم، ورزش و رژیم غذایی را شروع میکنم.»
پیش از اینکه پول زیادی بهدست بیاورید، لازم است مهارتها و عادتهای مدیریت پول کم را یاد بگیرید. پول بخش بسیار مهمی از زندگی شماست و زمانی که بتوانید امور مالی را تحت کنترل خود بگیرید، در همهی بخشهای زندگیتان پیشرفت خواهید کرد. این نکته را میتوان به این صورت بیان کرد: «پولتان را کنترل کنید در غیر این صورت، پول شما را کنترل میکند.» برای کنترل کردن پول، باید آن را مدیریت کنید.
ثروتمندان هر دلار را همچون دانهای در نظر میگیرند که میتوانند آن را بکارند و صد دلار برداشت کنند، سپس آن را دوباره بکارند و هزار دلار دیگر بهدست آورند. فقرا پولشان را سرمایهگذاری نمیکنند و تمام طول زندگیشان مشغول کار کردن هستند تا پول بهدست بیاورند.
باید بدانید که لازم نیست برای رسیدن به موفقیت، از ترسها خلاص شوید. ثروتمندان و افراد موفق نیز ترسها، شکها و نگرانیهای خودشان را دارند، اما اجازه نمیدهند که این احساسات جلویشان را بگیرند. افراد ناموفق ترسها، شکها و نگرانیهایی دارند و بهخاطر آنها از ادامهی مسیر باز میمانند.
لازم است تمرین کنید که با وجود ترس، شک، نگرانی، عدم قطعیت و ناراحتی، مسیرتان را ادامه بدهید و حتی هنگامی که حوصلهی انجام هیچ کاری ندارید، دست به کار شوید. اگر فقط بخواهید کارهای ساده را انجام بدهید، زندگی سختی خواهید داشت، اما اگر برای انجام کارهای دشوار اشتیاق داشته باشید، زندگی سادهای در انتظارتان خواهد بود.
اینکه در مواجهه با سختیها متوقف شوید یا به راهتان ادامه بدهید، کاملا به تصمیم خودتان بستگی دارد. اگر میخواهید ثروتمند شوید، کاری را انجام بدهید که ثروتمندان انجام میدهند
خواب یکی از نیازهای اصلی و ضروری انسان است که فواید روحی و جسمی بسیاری دارد، ازجمله تقویت حافظه، کاهش استرس، افزایش تمرکز، کمک به ثابت نگه داشتن وزن و… . بعضی از مردم بهمحض آنکه سرشان را روی بالش میگذارند، خوابشان میبرد، اما بهخواب رفتن بقیه چندین ساعت طول میکشد یا در طول شب چندبار از خواب بیدار میشوند.
داشتن یک خواب شبانهی خوب و کافی یکی از مهمترین کارهایی است که میتوانید در جهت حفظ سلامتی بدن و همچنین آرامش فکر و ذهنتان انجام دهید. خواب کافی زمان و انرژی لازم را در اختیار بدنتان قرار میدهد تا از اضطرابها و نگرانیهای روز گذشته جدا شود و برای روز آینده بازیابی و بازسازی گردد.
اما مسئله اینجاست که هنگامی که پای خواب در میان باشد، تنها کمّیت آن نیست که اهمیت دارد، بلکه کیفیت هم مهم است! اینکه در زمان بیداری چه احساسی دارید، به شدت به این بستگی دارد که چگونه میخوابید. به طور مشابه، درمان مسائلی مانند خستگی در طول روز و مشکلات خواب، معمولا در برنامهی روزانه و سبک زندگیتان نهفته است.
پس اگر شما هم چنین مسائلی را تجربه کردهاید، نکات زیر را امتحان کنید و از میانشان، آنهایی را پیدا کنید که بیشترین کمک را به بهبود خوابتان میکنند، باعث میشوند که احساس بهرهوری بیشتری کنید، از نظر ذهنی آماده باشید، هیجاناتتان را متعادل سازید و در طول روز پرانرژی باشید. پس در این مقاله ببینید چطور میتوانید خواب راحتی داشته باشید.
نداشتن خواب کافی یا باکیفیت، میتواند عوارض جبرانناپذیری روی بدن داشته باشد. شاید شما بتوانید اثرات ظاهری یک یا چند شب بیخوابی را با چرت زدن در وسط روز و چند لیوان قهوه ازبین ببرید، اما اگر این مشکل دائمی یا مزمن شود، آنگاه اوضاع واقعا از کنترلتان خارج خواهد شد.
درصد زیادی از مردم با نوعی اختلال خواب دست و پنجه نرم میکنند. اگر شما هم جزء این افراد هستید یا کسی را میشناسید که مدتهاست از بی خوابی و اختلالات خواب شکایت میکند، مطلب زیر را ازدست ندهید!
اکثر افراد گاهی اوقات بهعلت استرس، برنامههای فشرده و سایر عوامل بیرونی، مشکلات خواب را تجربه میکنند. بااینحال هنگامیکه این مشکلات بهطور منظم اتفاق میافتند و در زندگی روزمره اختلال ایجاد میکنند، ممکن است نشاندهندهی اختلال خواب باشند.
بسته به نوع اختلال خواب، افراد ممکن است بهسختی بهخواب بروند و در طول روز بهشدت احساس خستگی کنند. کمبود خواب میتواند روی انرژی، خلق و خو، تمرکز و سلامت کلی تأثیر منفی بگذارد.
در برخی موارد، اختلالات خواب میتوانند نشانهای از یک مشکل سلامتی جسمی یا روحی باشند. اینگونه مشکلات خواب معمولا با درمانِ علت زمینهای برطرف میشوند. هنگامیکه اختلالات خواب در اثر یک بیماری دیگر ایجاد نشده باشند، درمان معمولا شامل ترکیبی از درمانهای پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.
اگر حدس میزنید که ممکن است یک نوع اختلال خواب داشته باشید، لازم است فورا برای تشخیص و درمان آن به پزشک مراجعه کنید. اختلالات خوابدرصورتیکه درمان نشوند،
عوارض منفی ایجاد میکنند که میتوانند به مشکلات سلامتی بیشتر منجر شوند. آنها میتوانند بر عملکرد شما در محل کار تأثیر بگذارند، باعث تنش و کشمکش در روابط شوند و در توانایی شما برای انجام فعالیتهای روزمره اختلال ایجاد کنند.
علائم میتوانند بسته به شدت و نوع اختلال خواب، متفاوت باشند. همچنین اگر اختلالات خواب درنتیجهی یک بیماری دیگر بهوجود آمده باشند، ممکن است علائم مختلف و متنوعی از خود بروز دهند. بااینحال علائم کلی اختلالات خواب عبارتاند از:
شرایط، بیماریها و اختلالات بسیاری وجود دارند که میتوانند باعث بروز اختلالات خواب شوند. در بسیاری از موارد، اختلالات خواب درنتیجهی یک مشکل سلامتی زمینهای بهوجود میآیند.
آلرژیها، سرماخوردگی ها و عفونتهای دستگاه تنفسی فوقانی میتوانند تنفس را در شب دشوار کنند. ناتوانی در تنفس ازطریق بینی نیز میتواند باعثمشکلات خواب شود.
نوکتوریا یا تکرر ادرار شبانه ممکن است باعث شود چندین بار در طول شب از خواب بیدار شوید که همین در خوابتان اختلال ایجاد میکند. عدم تعادل هورمونی و بیماریهای دستگاه ادراری میتوانند در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند. اگر تکرر ادرار شما با خونریزی یا درد همراه است، حتما بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.
درد ثابت و دائمی میتواند بهخواب رفتن را دشوار کند. حتی ممکن است پس از بهخواب رفتن، شما را از خواب بیدار کند. برخی از شایعترین علل درد مزمن عبارتاند از:
در برخی موارد، درد مزمن ممکن است با اختلالات خواب تشدید شود. بهعنوان مثال پزشکان بر این باورند که پیشرفت فیبرومیالژیا ممکن است بامشکلات خواب مرتبط باشد.
استرس و اضطراب، اغلب بر کیفیت خواب تأثیر منفی میگذارند. در این شرایط بهخواب رفتن یا در خواب ماندن برای شما دشوار میشود. کابوس دیدن، حرف زدن در خواب یا راه رفتن در خواب نیز ممکن است خوابتان را برهم بزند.
انواع بسیار مختلفی از اختلالات خواب وجود دارند که برخی از آنها ممکن است بهدلیلِ مشکلات سلامتی زمینهای ایجاد شوند.
بیخوابی عبارت است از ناتوانی در بهخواب رفتن یا در خواب ماندن. بیخوابی میتواند بهخاطر پرواززدگی (jet leg)، استرس و اضطراب و هورمونها یا مشکلات گوارشی ایجاد شود؛ همچنین ممکن است نشانهای از یک بیماری دیگر باشد. بیخوابی برای سلامت کلی و کیفیت زندگی شما بسیار مضر است و میتواند باعث بروز مشکلات زیر شود:
متأسفانه بیخوابی در ایالاتمتحده، بسیار شایع است. تقریبا 50 درصد از بزرگسالان آمریکایی در برههای از زندگیشان دچار بیخوابی میشوند. این اختلال بیشتر از همه در میان سالمندان و زنان دیده میشود.
سه نوع بی خوابی وجود دارد:
مزمن: هنگامیکه بیخوابی بهطور منظم برای حداقل یک ماه ادامه دارد.
متناوب: هنگامیکه بیخوابی بهصورت دورهای اتفاق میافتد.
گذرا: هنگامیکه بیخوابی در هر بار فقط برای چند روز طول میکشد.
آپنهی خواب بروز وقفههای تنفسی در طول خواب است. این یک وضعیت پزشکی جدی است که باعث میشود، بدن اکسیژن کمتری دریافت کند و همچنین میتواند شما را در طول شب از خواب بیدار کند.
پاراسومنیاها، گروهی از اختلالات خواب هستند که باعث حرکات و رفتارهای غیرطبیعی در هنگام خواب میشوند. آنها عبارتاند از:
سندروم پای بیقرار (RLS) یعنی نیاز شدید به تکان دادن پاها. این نیاز گاهیاوقات با حس مورمور شدن و سوزش در پاها همراه است. درحالیکه این علائم میتوانند در طول روز اتفاق بیفتند، اما در شب بسیار شایعتر هستند. RLS اغلب با مشکلات سلامتی خاص ازجمله ADHD و بیماری پارکینسون مرتبط است، اما علت دقیق آن مشخص نیست.
نارکولپسی حملات خوابی است که در طول روز اتفاق میافتند. این بدان معناست که شما ناگهان احساس خستگی میکنید و بدون اطلاع بهخواب میروید. این اختلال اغلب میتواند به فلج خواب نیز منجر شود؛ وضعیتی که باعث میشود شما قادر نباشید بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، بدنتان را حرکت دهید.
هرچند نارکولپسی ممکن است بهخودیخود رخ دهد، اما معمولا به اختلالات عصبی خاصی مانند اسکلروز چندگانه یا ام اس (MS) مربوط است.
پزشک شما اول یک معاینهی فیزیکی انجام خواهد داد و اطلاعاتی در مورد علائم و سابقهی پزشکی شما جمعآوری میکند. همچنین ممکن است آزمایشهای مختلفی را برای شما تجویز کند، ازجمله:
مطالعهای مربوط به خواب است که سطوح اکسیژن، حرکات بدن و امواج مغزی را ارزیابی میکند تا مشخص کند که آنها چگونه باعث اختلال در خواب میشوند.
آزمایشی که فعالیت الکتریکی را در مغز بررسی میکند و هرگونه مشکلات احتمالی مربوط به این فعالیت را شناسایی میکند.
یک آزمایش خون که معمولا برای تشخیص نارکولپسی و سایر مشکلات سلامتی زمینهای بهکار میرود که ممکن است موجب بروز مشکلات خواب شوند.
این آزمایشها میتوانند در تعیین دورهی درمان مناسب برای اختلالات خواب، بسیار ضروری باشند.
درمان اختلالات خواب میتواند بسته به نوع و علت زمینهای آنها متفاوت باشد و بهطور کلی شامل ترکیبی از درمانهای پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.
درمانهای پزشکی
درمان پزشکی برای اختلالات خواب ممکن است شامل هر یک از موارد زیر باشد:
ایجاد تغییراتی در سبک زندگی میتواند کیفیت خواب شما را تا حد زیادی بهبود ببخشد؛ بهخصوص هنگامیکه به همراه درمانهای پزشکی انجام شود. اینها برخی از تغییراتی هستند که باید درنظر بگیرید:
خوابیدن و بیدار شدن در یک ساعت مشخص در هر روز نیز میتواند کیفیت خواب شما را بهطور قابل توجهی افزایش دهد. درحالیکه ممکن است در آخر هفتهها وسوسه شوید تا دیرتر از خواب بیدار شوید، اما این کار میتواند بیدار شدن و بهخواب رفتن را در طول هفتهی کاری برای شما دشوارتر سازد.
اثرات اختلالات خواب میتوانند آن قدر مخرب باشند که شما به کمک فوری نیاز پیدا کنید. متأسفانه حل مشکلات خواب طولانی مدت به زمان بیشتری نیاز دارد. بااینحال اگر برنامهی درمانیتان را بهدقت دنبال کنید و بهطور منظم با پزشکتان در ارتباط باشید، درنهایت میتوانید راهی برای غلبه بر این مشکل و داشتن خوابی بهتر پیدا کنید. همچنین ممکن است لازم باشد برای بهدست آوردن اطلاعات بیشتر و در میان گذاشتن آن با پزشکتان، به وبسایت انجمن پزشکی خواب ایران مراجعه کنید.
منبع: کرامت زاده
دانلود PDF مقاله :اختلالات و مشکلات خوابیدن و روش های درمان آن را بشناسید