خانواده و دختر و پسر به دنبال راهکارهای رفتار در دوران نامزدی هستند تا بتوانند با داشتن رابطه محکم و سالم با طرف مقابل خود ، زندگی مشترک را با کمترین مشکل و چالش آغاز کنند. در این مطالب شما را با رفتار در دوران نامزدی و نحوه برخورد با نامزد آشنا می کنیم.
حتما بخوانید: آموزش اصول و تکنیک های بازاریابی و فروش
توصیه مشاوره دوران نامزدی این است که دوران نامزدی را زیر”ذره بین شناخت” بگذارید تا بتوانید «خود واقعی» نامزد را بشناسید. دوران نامزدیفرصتی برای تفکر و آینده نگری است که ممکن است عواملی مانند : «خواستن» و مورد «تایید» قرار گرفتن از سوی نامزد ، این فرصت را از شما بگیرند.
همه نامزدها به دنبال اطمینان از طرف مقابل هستند زیرا عدم ازدواج و تنهایی را به شکست در ازدواج و چالش های پس از ازدواج ترجیح می دهند.
ملاک انتخاب اگر ظاهر باشد ، افراد آراستگی را به طرز تفکر و روحیات نامزد ترجیح می دهند. انتخاب دختر صرفا به خاطر زیبایی ظاهری یا انتخاب مرد صرف به دلیل خوش اندامی نتایج خوبی برای ازدواج شما ندارد.
بسیاری از مردها برای تصاحب فرد مورد علاقه (که بیشتر ملاک آنها ظاهر است) رفتار هایی را از خود نشان می دهند که قبل از دوران نامزدی به ندرت داشته اند.
در بسیاری از ازدواج ها فریب کاری و وعده های دروغین نامزد ها صرفا به قصد رسیدن به اهداف ظاهری است که افراد را دچار چالش کرده و ازدواج آنها با شکست روبه رو می کند. وقتی که نامزدی پس از ازدواج با حقیقت تلخ این وقایع روبرو می شود باور او نسبت به زندگی و انتخاب هاب بعدی تغییر می کند.
در ازدواج های فامیلی شاهد پیشنهادات یا تصمیم گیری های اقوام مانند خاله یا عمه هستیم که پیشنهاد می شود با هدف جلب رضایت آنها و نگه داشتن حرمت آنها دست به انتخاب نزنید.
به هر صورت دوران نامزدی تازه برای آن ها شروع شده و در حال آزمایش کردن روحیات و اخلاق یکدیگر هستند. بالطبع خانواده های آنان نیز ذره بین به دست منتظر اشتباه و خطایی هستند تا خدایی نکرده زبان عالم لال اگر عیبی، نقصی و ایرادی چیزی بود، زود اعلام خطر کنند و جلوی بدبخت شدن فرزندشان را بگیرند. در هر صورت دوران نامزدی در عین شیرینی و لذت بخش بودنش بسیار حساس و پر تنش هم هست.
حتما بخوانید: چگونه بر استرس خود غلبه کنیم؟
19 عاملی که برای موفقیت نیاز دارید
دختر و پسر در دوران عقد چون هنوز با والدین خود زندگی می کنند خود را بیشتر به آنها متعلق می دانند تا همسر خود . از طرفی ممکن است والدین نیز از فرزندان خویش انتظار داشته باشند که مانند قبل اسرار خود را برای آنها بازگو نمایند. و همین امر سبب گردد که دختر و پسر اسرار همسر خویش را با اعضای خانواده خویش در میان بگذارد . در این صورت مشکلات عدیده ای به وجود خواهد آمد که آینده زندگی مشترک آنها را به مخاطره می اندازد.
البته این نکته را نباید نادیده گرفت که بعضی از اسرار هست که باید در همان دوران عقد با خانواده خود در میان گذاشت مثل اعتیاد ، یا بیماری های روانی یا جسمی حاد. زیرا اینها عواملی هستند که زندگی آینده شما را دچار تزلزل می کند. بهتر است در اولین فرصت مسئله را با خانواده خود مطرح کرد تا آنها مقدمات لازم را فراهم و تصمیم مقتضی را اتخاذ نمایند.در این گونه موارد قطعا سکوت به ضرر شما تمام خواهد شد.
اگر پای صحبت کسانی که زندگی آنها با شکست مواجه شده است بنشینید ، از زبان بسیاری از آنها خواهید شنید که در دوران نامزدی متوجه مشکلات شده اند ولی با این تصور که بعد از ازدواج می توانند همسر خود را تغییر دهند سکوت کرده اند ، حال پشیمانی دیگر برای آنها سودی ندارد.
نکته دیگری که باید در بیان اسرار برای همسرتان در نظر داشت این است که او را از نظر راز دار بودن مورد بررسی قرار دهید تا معلوم شود که او نگه دارنده خوبی برای اسرار است یا خیر ؟ فهمیدن این مسئله نیز کار مشکلی نیست زیرا اگر همسرتان به راحتی رازهای دیگران را با شما در میان می گذارد مطمئن باشید که راز نگه دار خوبی نیست..
قبل از این که درگیر مسائل عاطفی با مردی شوید، اطمینان حاصل کنید که با فرد مناسب یا نامناسبی طرف هستید! در اولین ملاقات هاست که شما باید سؤال هایی از همسر آینده خود بپرسید تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا باید درگیر مسائل عاطفی بیش تری بشوید یا خیر؟! قبل از این که با او ازدواج کنید و به قلب شما راه یابد، باید او را مورد ارزیابی و سنجش قراردهید. هر چه اطلاعات بیشتری در مورد نامزدتان داشته باشید، بهتر می توانید قضاوت کنید که آیا او شریک زندگی مناسبی است یا خیر!
- وضعیت خانواده و کیفیت روابط خانوادگی
روابط عاطفی گذشته و دلیل های به هم خوردن آن ها
درس های آموخته شده از تجربه های زندگی
اخلاقیات، ارزش ها و دیدگاه های اخلاقی
دیدگاه های عاطفی، تعهد و روابط
فلسفه ی مذهبی یا روحی
هدف های حرفه ای، شخصی و....
حتما بخوانید: 15 مهارت ارتباطی که برای موفقیت شغلی نیاز دارید
پرسشهایی که زندگیتان را دگرگون میکنند
به طور کلی، ارتباطی موفق است که همیشه دارای صداقت و اساس و پایه باشد. وقتی که شما در روابط تان با دیگران، در ابراز احساسات خود صادق نباشید، آن روابط به هم ریخته، نامطبوع و پیچیده خواهد شد.
اگر کسی صفت و خصوصیتی را در نامزدش مشاهده کند که مورد پسندش نباشد و بخواهد آن را برطرف و یا اصلاح کند ، یا صفت و حالتی را در او ایجاد کند، بهترین دوران برای این « اصلاح و تغییر و تربیت »، دوران نامزدی است. چون هنوز روابطشان عادی نشده و نسبت به هم احترام و محبت خاصی قائلند . در نتیجه پذیرششان از همدیگر بیشتر است و زمینه ی تحول و تغییر و اصلاح ، مساعدتر. ( اما نباید از یاد برد که نمی توان فردی را که سال ها به شیوه و عادت خاصی خو گرفته ، اساساً و به طور کلی تغییر داد و متحول کرد؛ بنابراین ، منظور اصلاح و تغییر در اصول بنیادین فرد نیست)
دو نامزد باید در این دوران شیرین و به یاد ماندنی ، دیدارهای دوستانه داشته باشند. این ملاقات ها ، امید و شور و علاقه را درهر دو تقویت می کند. این کار نه تنها خلاف عفت نیست ، بلکه باعث تقویت عفت در هر دو می شود. در این ملاقات ها ، با یکدیگر صحبت های محبت آمیز داشته باشند و به هم عشق و علاقه و محبت نشان دهند و درباره ی زندگی آینده شان گفت و گو کنند ؛ به هم دل گرمی و امید بدهند و باهم به گردش و تفریح و مسافرت بروند.
نوشتن نامه های پر محبت و با صفا ، تأثیر نکویی در افزایش محبت و استحکام رابطه ی بین نامزدها دارد. حتی اگر دو نامزد به هم نزدیک باشند و همیشه یکدیگر را ببینند، باز هم نوشتن نامه تأثیر خود را دارد. نامزدها می توانند نامه ها را بنویسند و پس از ملاقات و هنگام جدا شدن از هم ، نامه ها را به یکدیگر بدهند. البته هرگاه مسافرتی پیش آمد و از هم دور شدند ، نامه ها باید بیشتر و مفصل تر شود.همسرانی را می شناسم که پس از گذشت سال ها از زمان ازدواجشان ، هنوز نامه های دوران نامزدی را نگه داشته و مطالعه می کنند و برایشان خاطره انگیز و لذت بخش است
حتما بخوانید: 20 دلیل برای حذف شکر در رژیم غذایی
ارز دیجیتال تلگرام
شرایط رفتن به خانه بخت را ندارید اما می خواهید با به رابطه تان رسمیت دهید؟ پیشنهاد می کنیم اگر نمی توانید پس از 6ماه یا نهایتا یک سال از نامزدشد ن به خانه خود بروید، به جای عجله کردن در رسمیت بخشیدن به این رابطه، برای فراهم کردن مقدمات ازدواج تان تلاش کنید. نامزدی طولانی می تواند به رابطه شما آسیب بزند.
نامزدی تنها دوره شناخت است نه بخشی از دوران متاهل شدن شما. اجازه ندهید تعهدی که در این دوره ایجاد می شود، بر تفاهم میان شما مقدم شود و حق تصمیم گیری درست و منطقی را از شما بگیرد. چشم های تان را باز کنید. چه تفاوت ها و چه مشابهت هایی دارید؟ این تفاوت ها تا چه اندازه می توانند باعث زیر پا گذاشته شدن خطوط قرمز شما شوند؟ در برابر کدام شان می توانید چشم های تان را ببندید و کدام شان اگر یک عمر در زندگی تان تکرار شوند، می توانند آرامش شما را بگیرند؟ نباید به خاطر ترس از حرف دیگران یا نگرانی در مورد احساسات فرد مقابل تان خود را موظف به نشستن پای سفره عقد بدانید. شاید اگر نامزد بودن تان را فریاد نزنید و آن را تنها به اطلاع آشنایان نزدیک برسانید، برهم زدن این قرارداد در صورت نبود تفاهم برای تان آسان تر باشد.
حتی اگر صیغه محرمیت میان تان جاری شده، باز هم تا گرفتن جشن عروسی و رفتن به خانه خودتان، فاصله ها را حفظ کنید تا بخاطر درگیر شدن بیش از اندازه احساسات تان چشم های شما بر واقعیت ها بسته نشود. ممکن است به خاطر آغاز کردن رابطه زناشویی در این دوره، احساس کنید که امکانی برای قطع این ارتباط، به هم زدن نامزدی و ازدواج در آینده با فردی دیگر وجود ندارد. از آنجا که قرار نیست نامزدی شما زیاد طول بکشد، به خودتان این مجال را بدهید که بدون وجود عواملی از این دست، با چشم باز یکی از مهم ترین تصمیم های زندگی تان را بگیرید.
درست است که شما نباید جز حقیقت چیزی را به زبان بیاورید اما می توانید گاهی در مورد برخی حقایق سکوت کنید. اگر رازی در خانواده شما هست که گفتن یا نگفتنش تاثیری روی زندگی نامزد شما و حتی زندگی مشترک تان نمی گذارد، می توانید آن را به زبان نیاورید. تصور نکنید زندگی مشترک یعنی داشتن اطلاعات مشترک در مورد گذشته و احساساتی که سراغ تان می آید. گاهی شکستن این سکوت می تواند کام رابطه شیرین شما را تلخ کند.
نامزدتان چقدر دوست تان دارد؟ برای داشتن شما حاضر است تا کجا پیش برود و از چه چیزهایی بگذرد؟ شاید چنین سوال هایی که در ذهن اغلب ما چرخ می خورد، خیال راه انداختن چند آزمون عشق را به ذهن شما بیندازد. «اگر من را دوست داری با فلانی قطع رابطه کن!»، «اگر من را دوست داری نباید هیچ محدوده خصوصی داشته باشی و باید رمز عبور حساب های اینترنتی ات را در اختیار من بگذاری و اجازه دهی گوشی ات را وارسی کنم» و...؛ اینها خواسته هایی است که از نظر برخی خانم ها و حتی آقایان، به عنوان آزمونی برای سنجیدن میزان عشق طرف مقابل به آنها، معرفی می شود اما اگر شما هم اهل برگزار کردن چنین آزمون هایی هستید، دست نگه دارید. هرگز به حریم شخصی نامزدتان وارد نشوید و اجازه ندهید او هم حریم شما را زیر پا بگذارد. سعی کنید میزان عشق همسرتان را در وفاداری به قول هایش، احترام گذاشتن به شما و کسانی که دوست شان دارید و تلاشش برای ساختن آینده ای بهتر بسنجید، نه ویران کردن پل های پشت سرش برای جلب رضایت شما.
درست است که سازگاری بعد از ازدواج، می تواند به نفع شما و رابطه تان تمام شود، اما این سازگاری به معنی زیر پا گذاشتن خودتان و اولویت های تان نیست. هرگز بخشی از خودتان را زیرپا نگذارید که بعدها به خاطر از دست دادنش حسرت بکشید یا اینکه به فرد مقابل تان فشار بیاورید. قرار نیست زندگی بعد از ازدواج شما دقیقا مثل دوران مجردی تان باشد و هیچ محدودیتی به زندگی شما پا نگذارد، اما قرار نیست خودتان هم به فرد دیگری تبدیل شوید که نمی شناسیدش و نمی توانید در قالب او زندگی کنید.
اینکه آدم ها بعد از تشکیل خانواده تغییر می کنند عجیب نیست. همه ما با قرار گرفتن در موقعیت های تازه اندکی تغییر می کنیم و به خاطر سازگار شدن با شرایط تازه، برخی خواسته های مان را کنار می گذاریم و خواسته های جدیدی را جایگزین آن می کنیم اما اگر با خیال تغییر کردن شریک زندگی تان پس از وارد شدن به خانه مشترک، می خواهید با وجود همه ایرادهایی که از نظر شما دارد پای سفره عقد بنشینید، مطمئن باشید که آینده خوبی در انتظارتان نیست.
کار آفرین-لیستی ازعلایق خود ، مهارت های خودتهیه کرده سپس لیستی از کارهای روزمره یا مشاغلی که با آنها آشنا هستید را بنویسید و لیستی از نیاز های جامعه ، مهارت هایی که باید کسب کنید را تهیه کنید و به 15 تا از دوستان و آشنایان خود تماس بگیرید و بپرسید که آنها برای خدمات و کالای شما چه پولی پرداخت خواهند کرد3 ایده کسب و کار خوب را که به آنها علاقه دارید و از همه سود آور تر است را انتخاب کنید.کار آفرین
کار آفرین-لیستی از مشاوران و افراد موفق تهیه کنید سپس فهرستی از وظایف و مسئولیت های هر فرد تهیه کنید تصمیم بگیرید آیا شما می خواهید صاحب آن کسب و کار باشید یا شرکایی هم می خواهید داشته باشید با یک وکیل در باره ی مالکیت قانونی کسب و کارتان صحبت کنید.
فهرستی از تجهیزات برای تولید محصول تهیه کرده. سپس نمونه ای از محصول تهیه کنیدو لیستی از هزینه های لازم برای کسب وکارتان، رقبای بالقوه و شیوه کارشان تهیه کنید کسب و کارتان را شرح دهید و هزینه ی کل تبلیغات را برآورد کنید.
لیستی از منابع ممکن پول اولیه تهیه کنید.
اصول تبلیغات را رعایت کنید. کالای شما باید در زمان ،پول و یا کار مشتری صرفه جویی کند.
سیستم ثبت اطلاعات برای پی گیری همه هزینه ها و درآمد هایتان فراهم کنید.
مواردی که برای راه اندازی کسب و کار نیاز است و می توانید خود را با آنها بیازمایید در زیر آورده ام آیا این موارد شامل شما می شود؟صاحبان کسب و کارکوچک نیازمند تصمیم گیریهای سریع و پایدار هستند صاحبان کسب و کارنیازمند توسعه روابط کاری با افراد زیادی از جمله مصرف کنندگان، فروشندگان، کارمندان،بانکداران و افراد حرفه ای مانند وکلا، حساب داران و مشاوران هستند.راه اندازی کسب وکار نیازمند استقامت روحی و جسمی کافی است.نیازمند برنامه ریزی و سازمان دهی است نیازمند یک طرح و نقشه ای برای کار است شما باید نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید نیازمندقدرت تصمیم گیری سریع و متمرکز نیز می باشد نیازمند جسارت و ریسک پذیری می باشد.کار آفرین
مقاله مرتبط : کسب و کار
1. عدم وجود تجربه
2. نداشتن سرمایه کافی
3. نداشتن جایگاهی مناسب
4. عدم وجود کنترل قوی
. سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت
6. قراردادهای اعتباری ضعیف
7. استفاده شخصی از سرمایه های تجاری
8. رشد بدون انتظار.
کار آفرین-با استفاده از این نکات در مقاله 6 گام طلائی برای شروع کسب و کار می توانید ، عوامل تاثیر گذار در روند کسب و کارتان را بررسی کنید و قبل از شروع کسب و کار موانع خود را شناسائی و از آنها در روند کار خود استفاده کنید .
متقاعد کردن-اگر بخواهیم بدانیم چگونه دیگران را متقاعد کنیم لازم است دلایلی را که باعث میشود دیگران به ما پاسخ
منفی بدهند راشناسایی و در پی راهی برای حل این مشکل باشیم.متقاعد شدن
متقاعد کردن-معمولا پاسخ منفی یک واکنش ناخودآگاه و لحظه ای ست و دلیل قانع کننده ای ندارد،معمولا افراد با خاطره
بدی که از کلمه”بله” دارند جواب” نه” میدهند و چون میدانند که کم خطرتریت و کم ریسک ترین جواب است
از آن استفاده میکنند و دلیل خاصی هم ندارند.متقاعد کردن-
متقاعد کردن-بیشتر انسان ها به طور واقع نمیدانند کلمه “نه” از کجا منشا میگیرد.به طوری که وقتی به آنها پیشنهاد جدیدی
داده میشود در اوج سردرگمی به پاسخ نه پناه میبرند.
پس چگونه دیگران را متقاعد کنیم؟
وقتی که میخواهید کسی را در مذاکره ای متقاعد کنید،از جواب منفی ناامید نشوید.
جواب “نه” واکنش طبیعی همه انسانها به پیشنهاد جدید است.و نباید پشت این پاسخها حتما دلیل خاصی
وجود داشته باشد.
متقاعد کردن-
متقاعد کردن-برای درک این موضوع که چرا دیگران در پاسخ به پیشنهاد جدید از “نه” استفاده میکنند.باید بدانید که به
چه شکل تصمیم
میگیرند،چگونه آینده را میبینند و چطور گذشته را به خاطر می آورند.
انسانها چگونه آینده را میبینند؟
معمولا افراد با توجه به تجربه های تلخ گذشته و ترس از آینده نمیدانند قرار است چه اتفاقی بیافتد.آینده از
نظر این افراد ترسناک و
مبهم است.و تاوقتی که تصور به این گونه باشد در مورد هر تغییری در آینده پاسخ “نه” خواهد بود!
متقاعد کردن-
متقاعد کردن- شما باید با کمک تصویری الهام بخش آنها را از این فضا خارج کنید.
مثلا غرق شدن کشتی تایتانیک باعث نشد دیگر کسی سوار کشتی نشود و یا تصادف ماشینی باعث نمیشود
کسی دیگر سوار ماشین نشود.
اینها را باید همیشه به خاطر داشته باشید و این گونه پیام ها را به مخاطبی که از آینده ترس دارد وشاید
تجربه ای ناخوشایند داشته
باشد و به شما پاسخ منفی بدهد انتقال دهید.
متقاعد کردن- انسانها چگونه گذشته را به خاطر می آورند:
انسانها از خاطره هایی که به جا میماند تنها لحظات پایانی آن را به یاد می آورند،خاطره به هرگونه که تمام شده باشد به همان شکل
در ذهن ما یاداوری میشود.متقاعد کردن- اگر دقت کرده باشید کارگردانهای سینما این موضوع را به خوبی درک کرده اند و از آن به عنوان
متقاعد کردن-مهمترین بخش برای بیننده یاد میکنند.معمولا آخر فیلمها یا با تصویر بسیار غم انگیز تمام میشود یا با تصویر شاد و بعد از آن اگر از
بیننده در مورد چگونگی فیلم سوال کنید ،اولین صحنه ای که به یاد می آورد صحنه پایانی فیلم است.
پس همیشه به لحظات پایانی توجه داشته باشید و این لحظات را به بهترین شکل کنترول کنید.متقاعد کردن-
همه انسان ها به تدریج می توانند ثروتمند و بی نیاز شوند .ثروت همه ی انسانها، حتی بدون داشتن استعدادی خاص و یا شانس می توانند به تدریجثروت کسب کنند. می توانند بخشی از دستمزد خود را ذخیره کنند و نهایتا بازنشسته شوند.
شما می توانید فقط با پس انداز کردن پول خود، بدون آنکه نیاز به سرمایه گذاری و ریسک کردن داشته باشید، در کمال رفاه بازنشسته شوید.ثروت-حتی نیاز به خریدن دوره آموزشی من یا تحصیل در علم اقتصاد هم نخواهید داشت.ثروت
دانلود ویدیو رایگان مرتبط : چگونه با قانون جذب ثروتمند شویم؟
ثروت-کافی است که هرماه 10 درصد از درآمد خود را پس انداز کنید. البته شاید بگویید که تورم در نهایت باعث از بین رفتن ارزش پول پس انداز شده می شود. این درست است.
به همین خاطر پیشنهاد می کنم که پول پس انداز شده را صرف خریدن اوراق قرضه ی دولتی کنید. اوراق قرضه سود ثابت و مشخصی دارند. از طرفی هم دولت هیچ وقت ورشکست نمی شود. درنتیجه شما هر سال مقدار مشخصی را به عنوان سود، بدون هیچ ریسکی دریافت خواهید کرد.حال اگر واقعا باهوش باشید، سود پرداخت شده از طرف دولت را دوباره صرف خریدن اوراق قرضه خواهید کرد.ثروت
در نتیجه میزان ثروت پس انداز شده ی خود را بازهم بالاتر خواهید برد.اما اگر نمی توانید 20 سال تا بازنشسته شدن صبر کنید، اشکالی ندارد. راه های دیگری هم هست اما همیشه یادتان باشد که به دنبال تدریجی کسب پول باشید نه یک شبه #ثروتمند شدن.ثروت
تجربه به من نشان داده که اکثر مردم به طور ناخودآگاه دنبال چنین راهی می گردند. و اگر روزی فکر کنند که واقعا روشی سریع آن ها را پولدار میکند، بعضی ازاوقات در عرض چند ثانیه کل سیستم باورهای خود را عوض خواهند کرد تا جایی که حتی برایشان مهم نباشد که این کار ” بزن در رو” ممکن است باعث ضایع شدن حق انسانهای بیگناه زیادی شود.
ثروت-البته شاید خواننده ی گرامی با خود فکر کند که وی با دیگران فرق دارد و یا اینکه فرصت طلایی وی با دیگران فرق خواهد کرد. در این صورت من برای شما آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم که شانس تان را امتحان کنید. بعضی از ما کمتر از اشتباه دیگران درس می گیریم و فکر می کنیم که با بقیه متفاوت هستیم. من این را کاملادرک می کنم. اما به نظر من نتیجه ای که در نهایت به آن خواهید رسید این است من و شما با هم هیچ فرقی نداریم و همه در اشتباه کردن به یک انداره استعداد داریم. و دیگران نیز با ما فرقی ندارند.
اما اگر قانع شده اید که فرصت های طلایی و بزن در رو باب میلتان نیست، همانطور که من از آن ها متنفر هستم، حال آماده اید که راه درست کسب ثروت را یاد بگیرید.
و اصل بعدی، شاید یکی از مهمترین قوانینی است که من از”وارن بافیت” یاد گرفتم . فقط کاری را انجام دهید که می فهمید، اما در آن حرفه آن قدر مهارت پیدا کنید که هیچ کس نتواند با شما رقابت کند. و بعد تنها کاری که باید بکنید این است که آن کار را مرتب تکرار کنید.
ثروت -وارن بافیت ثروتمند ترین فرد روی زمین است، وی بیش از 80 سال سن دارد و در طول دهه ی گذشته رتبه ی اول ثروتمند ترین مرد دنیا بین وی و “بیل گیتس”،رئیس کمپانی مایکروسافت به دست شده است.وارن بافت صاحب یک شرکت سرمایه گذاری است که در کمپانی های مختلف سهام دارد.وارن بافیت فرمول اصلی سرمایه گذاری خود را از استاد خودش “بنجامین گراهام” یاد گرفت که در دانشگاه سر کلاس های وی می نشست. قسمت اعظم آن فرمول برای همه قابل یاد گیری است. جالب است بدانید که خود من آن را از شاگردِ شاگردِ شاگردِ وی آموختم!ثروت
به این می گویند آموزش سینه به سینه! البته فرمول ها و شیوه ی سرمایه گذاری وی برای تشخیص سهام موفق در کتاب های زیادی منتشر شده است. اما چه کسی حوصله ی خواندن و یاد گرفتن آن ها را دارد؟ تقریبا هیچ کس!
ثروت-من نیز به این اصل وارن ایمان کامل دارم. البته معنای این حرف آن نیست که آدم باید فقط کار سابقش را ادامه دهد و تجارت های جدید را تجربه نکند.
نه، به هیچ وجه ! اما مهم است که پیش از آغاز یک تجارت جدید اول درباره ی آن یاد بگیرید، و اصول حاکم بر آن را بفهمید. و کاملا اهمیت دارد که شخص “خودتان”بفهمید، اینکه دوست یا همکارتان آن را می فهمد کافی نیست.پس شما هم سعی کنید که در درجه ی اول در کار فعلی تان استاد شوید. دانش و تجربه ی خود را در آن عمیق کنید. تقریبا تا حدی پیشرفت کنید که کسی توان رقابت با مهارت شما را نداشته باشد.ثروت
1-علمی به نام ثروت اندوزی
علمی وجود دارد که همانند علوم ریاضی و جبر، علمی دقیق است و طبق قوانین خاصی فرآیند دستیابی به ثروت را هدایت میکند. انسان به محض قرارگرفتن در به کار بستن این قوانین، میتواند با دقتِ ریاضیوار ثروتمند شود. تملک اشیاء و پول در نتیجهی انجام کارها به شیوهای خاص رخ میدهد. آنهاییکه کارها را دانسته یا ندانسته به این شیوهی خاص انجام میدهند به یقین ثروتمند خواهند شد.
در حالیکه آنهاییکه از این شیوهی خاص بهره نمیگیرند، بدون توجه به میزان سختکوشی و تواناییهایشان فقیر باقی میمانند. طبق یک قانون طبیعی، علل یکسان نتایج یکسان به بار میآورد. بر اساس این قانون، هر زن و مردی که انجام کارها را به شیوهای خاص فرا گرفته و به کار بسته باشد، قطعاً میتواند ثروتمند شود. درستی عبارت فوق را میتوان با استفاده از حقایق زیر ثابت کرد.
زیرا در غیر اینصورت تمامی ساکنان یک محله یا یک شهر باید ثروتمند میشدند. در حالیکه ساکنان شهرهای دیگر همگی فقیر باقی میماندند، یا ساکنان شهری باید غرق ثروت میبودند، در حالیکه ساکنان شهر همجوار در فقر به سر میبردند.
در همه جا فقیر و غنی را در کنار یکدیگر میبینید و این در حالی است که در یک محیط زندگی میکنند و اغلب به یک حرفه هم مشغول هستند. وجود دو نفر با تجارتی یکسان در یک محله در حالیکه یکی فقیر و دیگری ثروتمند است، نشان میدهد که ثروتاندوزی اساساً به محیط پیرامونی وابسته نیست.
البته برخی فضاها در مقایسه با محیطهای دیگر ممکن است مطلوبتر باشند. اما هنگامیکه دو نفر در یک تجارت و در یک محله فعالیت میکنند، یکی ثروتمند میشود در حالیکه دیگری ورشکست شده است. نتیجهی ثروتاندوزی، نتیجهی انجام کارها به شیوهای خاص است.
منظور از شیوهای خاص این است که به تمام مواردی که در این کتاب گفته شده عمل شود. یعنی با تغییر کلی عقاید و باورها در مورد ثروت و اقدام به موقع میتوان ثروتمند شد. برای درک بهتر شیوهای خاص، کتاب را یک بار مطالعه کرده و فصل آخر را بارها و بارها بخوانید تا تبدیل به باورها و اعتقادات شما شود.
در آن صورت ثروت و فراوانی از آنجاییکه فکرش را نمیکنید وارد زندگیتان میشود. علاوه بر این، توانایی انجام کارها به شیوهای خاص صرفاً نیازمند داشتن استعدادی خاص نیست. بسیاری از افراد مستعد، فقیر هستند. در حالیکه افراد کم استعداد زیادی ثروتمند میشوند
با بررسی زندگی افراد ثروتمند در مییابید که آنها از هر لحاظ انسانهای متوسط و میانهرویی بودهاند و در مقایسه با دیگر افراد، مستعدتر و تواناتر نبودهاند. روشن است که علت ثروتاندوزی این افراد، داشتن استعدادها و تواناییهای متفاوت از سایر مردم نبوده است، بلکه علت این بوده است که این افراد کارها را به شیوهای خاص انجام دادهاند. با پسانداز کردن و خساست به خرج دادن ثروتمند نخواهید شد. بسیاری از افراد خسیس فقیر هستند، در حالیکه ولخرجها اغلب ثروتمند میشوند.
انجام کارهای خارقالعاده و کارهایی که دیگران از انجام آن عاجزند شما را ثروتمند نخواهد کرد. زیرا دو نفری که به یک تجارت مشغولاند اغلب کارهای مشابهی را انجام میدهند. با این وجود، یکی ثروتمند و دیگری ورشکسته و فقیر میشود. با در نظر گرفتن تمامی موارد فوق به این نتیجه میرسیم که ثروتاندوزی نتیجهی انجام کارها به شیوهای خاص است. اگر با انجام کارها به شیوهای خاص میتوان ثروتمند شد و اگر علل یکسان نتایج یکسانی به بار میآورد، پس هر مرد و زنی که بتواند کارهای خود را به شیوهای خاص انجام دهد، میتواند ثروتمند شود.
دانلود ویدیو رایگان مرتبط : چگونه با قانون جذب ثروتمند شویم؟
این تعریف نشان میدهد که علم دقیقی وجود دارد. مسئلهای که در اینجا مطرح میشود این است که شاید این شیوهی خاص آنقدر مشکل باشد که تنها تعداد اندکی از مردم بتوانند از آن استفاده کنند. این مطلب صحت ندارد، زیرا همانطور که دیدیم و تا آنجاییکه به توانائیهای طبیعی انسان مربوط میشود، همانقدر که افرادِ با استعداد ثروتمند میشوند، به همان اندازه نیز افراد کندذهن ثروتمند شده و نوابغ و انسانهای بسیار باهوش هم ثروتمند میشوند.
البته برای ثروتمند شدن سطوحی از توانایی فکری و شناخت لازم است. اما تا آنجاییکه به تواناییهای طبیعی انسان مربوط میشود، هر مرد یا هر زنی که توانایی مطالعه و فهم این کتاب را داشته باشد، به طور قطع ثروتمند خواهد شد.
میدانیم که ثروتاندوزی هیچ رابطهای با محیط پیرامون ندارد. با اینحال موقعیت مکانی در برخی موارد مهم است. هیچکس نمیتواند به اعماق صحرا برود و انتظار داشته باشد تجارت موفقی را راه اندازی کند. ثروتاندوزی در معامله با مردم و حضور در مکانهایی که انسانها زندگی میکنند، امکانپذیرتر است و خیلی بهتر است که بافت جمعیتی به گونهای باشد که در معامله، موفقیت بیشتری انتظار برود.
اگر در شهر شما ثروتمندی وجود دارد یا در استان شما ثروتمندی زندگی میکند، شما هم میتوانید ثروتمند شوید. تکرار میکنم که ثروتاندوزی مسئلهی انتخاب تجارت و یا حرفهای خاص نیست. افراد در هر تجارت و یا هر حرفهای میتوانند ثروتمند شوند. درحالیکه ممکن است همسایگان کناری آنها در همان حرفه و شغل فقیر و بیچیز باقی بمانند.
واقعیت این است که شما در تجارت مورد علاقهی خود و کاری که با خصوصیات ذاتیتان هماهنگتر باشد، بهتر عمل میکنید. در صورتیکه استعداد خاصی دارید که به درستی شکوفا شده است، در تجارتی که به آن استعداد نیاز دارد موفقتر خواهید بود.
همچنین در تجارتی که در محل سکونت شما مناسبتر باشد بهتر نتیجه خواهید گرفت. مثلاً یک مغازهی بستنی فروشی در آب و هوای گرم بهتر نتیجه میدهد تا اینکه در مناطق سردسیر شما را ثروتمندتر کند. اما علیرغم این محدویتهای کلی، ثروتاندوزی مختص به انجام تجارتی خاص نیست. بلکه بستگی تام به فراگیری و انجام کارها به شیوهای خاص دارد.
اگر هم اکنون به تجارتی مشغول هستید و فردی در محل شما از این تجارت ثروتمند شده است و شما نتوانستهاید ثروتمند شوید، علت این است که شما کارها را به آن شیوهی خاصی که آن فرد انجام میدهد، انجام ندادهاید.
فقرِ شما اهمیتی ندارد. اگر شروع کنید به انجام کارها به شیوهای خاص، فرآیند ثروتاندوزی آغاز خواهد شد و سرمایهدار میشوید. سرمایهدار شدن بخشی از فرآیند ثروتاندوزی است که خود بخشی از آن نتیجهای است که به طور قطع در پی انجام کارها به شیوهای خاص به دست میآید.
ممکن است فقیرترین فردِ ساکن در یک قاره باشید و شدیداً مقروض باشید. شاید هیچ دوست، نفوذ و یا منبعی در اختیار نداشته باشید. اما به محض آغاز به انجام کارها به شیوهای خاص به طور قطع فرآیند ثروتاندوزی آغاز خواهد شد. چرا که علل یکسان نتایج یکسانی به بار میآورند.
در صورت نداشتن سرمایه میتوانید سرمایهدار شوید. اگر تجارت کنونی شما نامناسب است، میتوانید تجارت مناسبی را آغاز کنید. اگر در موقعیت مکانی نامناسبی هستید، به مکان مناسبی نقل مکان کنید و یا اینکه انجام کارها را به شیوهای خاص در همان تجارت فعلی و موقعیت جغرافیایی کنونی خود آغاز کنید و به موفقیت برسید.
ثروتمندی ، علم ثروت ، چگونه پولدار شویم؟ ، قانون جذب ثروت google