حتما برای شما هم پیش آمده که در میان خانواده یا دوستان خود افرادی را می بینید که همیشه و در هر حال از شرایط خود ناراضی هستند و یک احساس نارضایتی دائمی همواره با آن هاست. جالب تر آن است که وقتی به شرایط مالی و اقتصادی آن ها خوب دقت می کنی، می بینی که از این لحاظ کمترین مشکل را نسبت به بقیه افراد دارند. ماجرای احساس فقر دائمی و نارضایتی همیشگی از اوضاع زندگی، قصه ای است که سال هاست گریبان گیر ایرانی ها شده و گویی با افزایش رفاه و بهبود شرایط نیز اوضاع برای آنها تغییری نمی کند. این موضوع همان علت گفتگوی ما با دکتر جلال الدین یونسی روان شناس و استاد دانشگاه است که در ادامه می خوانید.
نارضایتی از زندگی را در چهره و مکالمات بسیاری از افراد در جامعه به وضوح میتوان مشاهده نمود گله و شکایت مداوم از اوضاع و شرایط اعم از اجتماعی، اقتصادی، شغلی و زندگی شخصی همراه با صورتهای افسرده و دلزده انسانهای بسیاری که حتی حوصله همصحبتی با یکدیگر را ندارند و ترجیح میدهند در تنهایی خود فرو روند و یا افرادی که مدام با خود و دنیای اطرافشان در جنگ بوده و ابراز ناراحتی میکنند که چرا؟ چرا من در جایی که میخواهم نیستم؟ چرا خانهای را که میخواهم ندارم؟ چرا در رشتهای درس میخوانم که دوست ندارم؟ چرا شغلم آزارم میدهد؟ و مهمتر از همه چرا من خوشحال و شاد نیستم عده بسیاری فارغ ازدغدغههای عامه مردم در رفاه کامل زندگی میکنند ولی برخی از آنان نیز بسیاری از این چراها را هر روز برای خود مطرح میکنند.
این همه نارضایتی از کجا میآید؟ شاید شما منشاء آن را، نداشتن شانس می دانید و فکر می کنید، شانس حتی آدرس خانه شما را نمی داند. اما غافلید از این موضوع که به دلیل رفتارهایتان، منفی نگری آدرس خانه شما را، خوب می شناسد و هر روز به سراغ تان می آید.
معمولا آدمهای ناراضی چند دلیل عمده در ذهنشان دارند و متأسفانه باید گفت اگر درمان نشوند، این امر درخت پربار زندگی شان را خشک می کند.
دو روانشناس آمریکایی در تحقیقات خود کشف کردند که انسانها نزدیک به 47 درصد از زمان بیداری خود را به چیزی غیر از آن کاری که در حال انجام آن هستند فکر می کنند.
به گزارش مهر، آموزه های فلسفه سنتی و مذهبی نشان می دهد که خوشبختی می تواند با زندگی کردن در لحظه پیدا شود به طوریکه بسیاری از بزرگان دین اسلام نیز تاکید کرده اند که "فرزند زمان حال خود باشید" و یا "در زمان حال زندگی کنید".
اکنون دو روانشناس دانشگاه هاروارد به نامهای "متیو کیلینگزورث" و "دنیل تی. گیلبرت" در تحقیقاتی نشان دادند که حق با این فلسفه سنتی است.درحقیقت این محققان دریافتند که انسانها 9/46 درصد از زمان بیداری خود را به چیزی متفاوت از کاری که انجام می دهند فکر می کنند و به دلیل این "پرسه زنی ذهن" افراد به شدت احساس نارضایتی می کنند.
این دو روانشناس اظهار داشتند: "ذهن انسان سرگردان است و یک ذهن سرگردان، بدبخت است."
برخلاف حیوانات، انسانها می توانند زمان بسیاری را به فکر کردن درباره چیزی بگذرانند که در اطراف آنها وجود ندارد.این فکر کردن می تواند درمورد حوادثی باشد که در گذشته رخ داده اند و یا حوادثی که می توانند در آینده اتفاق بیفتند و یا هرگز رخ ندهند حتی در برخی از این افراد، پرسی زنی ذهن آنچنان توسعه یافته است که به نظر می رسد یک حالت پیش فرض در مغز آنها باشد.
این دانشمندان به منظور ردیابی این رفتار، برای تلفن همراه "آی- فن" یک نرم افراز را توسعه دادند که به صورت تصادفی با دو هزار و 250 داوطلب تماس می گرفت و از آنها می پرسید که در آن لحظه چقدر احساس خوشبختی می کنند، مشغول انجام چه کاری هستند، آیا مشغول فکر کردن به کاری هستند که در آن لحظه انجام می دهند و یا به یک چیز مورد علاقه، یا ناخوشایند یا خنثی فکر می کنند.داوطلبان می توانستند بین 22 فعالیت با ویژگیهای کلی مثل راه رفتن، خوردن، خرید کردن، تماشای تلویزیون و ... یکی را انتخاب کنند.
نتایج این بررسی ها نشان داد که ذهن مصاحبه شوندگان به طور متوسط 9/46 درصد از دفعات تماس نرم افزار را مشغول پرسه زنی در افکار متفاوت بود و این پرسه زنی ذهن هرگز به زیر 30 درصد نرسید.براساس گزارش ساینس، این محققان در این خصوص توضیح دادند: "پرسه زنی ذهن در طول تمام فعالیتها موجب می شود زندگی ما بسیار ناخوشایند باشد."
این تحقیقات همچنین نشان داد افراد زمانی احساس خوشبختی می کنند که مشغول انجام تمرینات فیزیکی و یا گفتگو هستند درحالیکه زمانی که استراحت می کنند، در زمان کار و زمانی که در خانه از رایانه استفاده می کنند بسیار ناراضی و ناخرسند هستند.
بیتفاوتی، احساس افت عملکرد و گاهی اضطراب به صورت دائمی موجب نارضایتی فرد از زندگی میشود.
همچنین افرادی که هدف مشخصی در زندگی ندارند یا علایق و استعدادهای خود را پیگیری نمیکنند، دچار عدم رضایت از زندگی و در نهایت افسردگی میشوند.
برخی افراد دیدگاه مشخصی در زندگی ندارند و نداشتن عقیده و انتخاب مسیری مشخص برای زندگی منجر به عدم رضایت از زندگی میشود.
همچنین گاهی عدم رضایت از زندگی مربوط به ناخودآگاه فرد است. برخی براساس ناخودآگاه خود با موفق شدن مشکل دارند زیرا موفقیت برای فرد، مسئولیت به همراه دارد، بنابراین آنها ترجیح میدهند در مسیری قرار گیرند که آسانتر است.
این افراد در درازمدت به دلیل در جا زدن و عدم رشد تواناییهای مغز، دچار اضطراب و بیانگیزگی میشوند، همانطور که جسم رشد پیدا میکند مغز نیز در طول زمان نیاز به رشد دارد و این رشد ناشی از پیگیری نگرش و مسیری مشخص از سوی فرد است. وقتی فرد رشد نمیکند، به دلیل تکراری شدن و عدم حل مسائل جدید، احساس ناتوانی در گذران زندگی میکند.
* آیا عدم رضایت از زندگی ژنتیکی است؟
باید از این افراد شرححال دقیق گرفته شده و علل بیرونی و درونی بررسی شود؛ گاهی مشکلات روانشناختی ناشی از مسائل ژنتیکی است، همچنین رویکرد فرد به مسئله و هیجان او نیاز به بررسی دارد.
درمانهای دارویی و رواندرمانی در بهبودی این افراد مؤثر است. در موارد متوسط تا شدید، درمان دارویی بسیار کمککننده است.
افراد باید به این دیدگاه برسند که برای زندگی سالم باید ذهن رو به رشدی داشته باشند، بنابراین هر چند وقت یکبار خود را ارزیابی کنند و به خود روحیه بدهند، همچنین پیگیری
علایق و استعدادها و واقف شدن به اینکه سلامت روان منوط به داشتن سلامت جسمانی، اجتماعی و رشد معنوی است، میتواند در سلامت آنها و رضایت از زندگی مؤثر باشد.
* شیوههای فکری خود را تغییر دهید
باید از شیوههای متفاوت فکری برای پیگیری مسائل استفاده کنیم. افرادی که همیشه با یک شیوه مسائل خود را حل میکنند دچار رکود میشوند، ما باید تولیدات فکری داشته باشیم. افرادی که اندیشه تولید میکنند، احساس رضایت از زندگی دارند.
وی خاطرنشان کرد: پایبندی به رشد ذهنی باید در بین افراد رواج پیدا کند و به آن اهمیت و اولویت دهند. افرادی که به این عامل توجه میکنند، درنهایت به حس رضایت از زندگی دست مییابند.
برای حل مشکل باید دقیقاً از زمان دقیق بروز نارضایتیها آگاه باشیم. حتی جزئیترین دغدغهها را نیز باید مشخص کرده و از زمان بروز واکنش منفی در مورد آن مطلع باشیم. آگاهی دقیق از تعداد دفعات ابراز نارضایتی، انگیزهی بیشتری برای برطرف کردن آن به ما میدهد.
در هرلحظهای که مشکلات و مسائل آزاردهنده به ذهن شما خطور میکند، فوراً با تمرکز بر نکات مثبت و شادیبخش افکار خود را منحرف کنید. در این مرحله نیز تعداد دفعاتی که مجبور شدهاید با تکیه بر افکار مثبت، مسائل ناخوشایند را از ذهن خارج کنید، دقیقاً به خاطر داشته باشید زیرا تنها راه برای مؤثر بودن این راهکار، ثبت این اعداد و سعی در کاهش آن است.
شناسایی دقیق علت نارضایتی بسیار مهم است. ممکن است راهی عملی برای حل کامل مشکل وجود داشته باشد و دیگر نیازی به مدیریت و کنترل عوارض آن نداشته باشید. بهعنوانمثال اگر بیدار شدن در صبح باعث بروز نارضایتی میشود، ممکن است علت کمخوابی باشد و خوابیدن بهموقع و کافی طبیعتاً علت اصلی ناراحتی را برطرف خواهد کرد و دیگر دلیلی برای ابراز آن وجود نخواهد داشت.
این افراد به معنای واقعی همهی انرژی مثبت شمارا گرفته و موجی از نارضایتی، نگرانی و ناخشنودی با خود به همراه میآورند. معاشرت با این افراد به معنای استقبال از احساسات منفی و بروز شرایط ناخوشایند است.
کلماتی مثل اگر و اما زمینهساز نارضایتی هستند و بیشتر توسط افرادی به کار میروند که کنترلی بر زندگی خود ندارند. با به کار بردن این نوع کلمات خود را برای توجیه و پذیرش مسائل ناخوشایند آماده میکنید و دیگر هیچ تلاشی برای تغییر شرایط نخواهید کرد.
افراد خوشبخت همیشه امیدوار هستند و سعی میکنند که کنترل همهی جنبههای زندگی را در دست بگیرند و این تلاش را با به کار بردن کلمات مثبت به نمایش میگذارند.
بهطورکلی تغییر هر عادتی به زمان زیادی نیاز دارد و اگر انتظار دارید که بعد از یک ماه عادت ابراز نارضایتی و گلایه کردن را کنار بگذارید، باید پشتکار زیادی داشته باشید و ناامید نشوید. اگر این کار مشکل به نظر میرسد میتوانید ابتدا این کار را در یک روز انجام دهید و بعد به بررسی تغییرات خود بپردازید. در مرحلهی بعد دور روز را بدون ابراز نارضایتی بگذرانید و بعدازآن یک هفته. بهمرورزمان و با مشاهده تغییرات مثبت به ادامهی این کار برای مدتهای طولانیتر ترغیب خواهید شد.
تلاش برای ترک عادت مانند هر کاری دیگری بهصورت گروهی موفقیت بیشتری به دنبال دارد. با شروع اقدام برای ترک عادت ابراز نارضایتی، به دوستان و خانوادهی خود اطلاع بدهید و از آنها بخواهید بر پیشرفتتان نظارت کنند. مطالعه بازخورد اطرافیان کمک بزرگی در این کار است و به شما نشان خواهد داد که کدامیک از جنبههای منفی گلایههایتان، بیشترین تأثیر منفی را در اطرافیان دارد و شما میتوانید بر حل آن تمرکز بیشتری داشته باشید.
thirdpartyinsurance.ir
|