جذب کردن مردان مثل پازل میمونه چون هر مردی یه خصوصیت اخلاقی داره. ترفندهای بی شماری برای جلب توجه مردها وجود داره که معمولا برای خانوم ها از اهمیت ویژه ای برخورداره که چطور میتونن بهترین ظاهر و رفتار زنان رو برای همسرشون داشته باشن. مطلب زیر شما رو راهنمایی میکنه تا بتونین مرد مورد علاقه تون رو جذب کنین.
یک زن جذاب همیشه مراقب است که چگونه بهنظر میآید. این به آن معنا نیست که به خودتان فشار بیاورید تا همیشه لبخند بزنید. این به آن معناست که همیشه دلنشین و درخشان باشید. رفتار زنان نباید تنها پیش دیگران خوب باشید، بلکه باید وقتی که تنهایید نیز از خودتان لذت ببرید.
مقاله مرتبط: چگونه برای همسر خود زن جذاب باشیم؟
هر اتفاقی بیفتد یک زن نباید خودش را به نهایت خستگی و ناآرامی بکشاند. هرگز نباید برای موفقیت کاری یا خوشحالی دیگران خودتان را بُکشید، زیرا این راه عاقبت خوشی ندارد. همیشه طوری زندگی کنید که احساس آرامش و راحتی داشته باشید. اینگونه میتوانید در محیط کار و با اطرافیانتان بهتر رفتار کنید. همیشه باید باطری درونیتان را شارژ کنید تا درخشان بمانید و نور و شادی را به زندگی اطرافیانتان ببخشید.
این زنان به دنیا توهین نمیکنند و در مقابل اتفاقات بد زندگی موضع نمیگیرند. هیچ چیز احمقانهتر از این نیست که فکر کنید سرنوشتتان سیاه است و همیشه اتفاقات بد برایتان پیش میآید. هرکسی در دنیا دلایلی برای زنده بودن دارد. این بستگی به خودمان دارد که از اتفاقات زندگیمان به بهترین شکل بهره ببریم یا سر هر موضوعی اعصابمان را خرد کنیم.
مقاله مرتبط: چگونه مرد مورد علاقتون را به سمت خودتون جذب کنید؟
زنها همیشه در مرکز توجهات قرار دارند. یک زن باید بداند چگونه نسبت به تعریف و ستایش دیگران واکنش نشان بدهد. زن نباید از تعریف دیگران خجالت بکشد یا بهخاطر آنها کور و مغرور شود. زن باید ارزش خودش را بشناسد. بهعنوان مثال وقتی که یک همکار از لباس شما تعریف میکند، نباید در جواب بگویید: «بیخیال، این مانتو که قدیمی شده است». بلکه باید تعریف را بپذیرید و بابت آن تشکر کنید.
مقاله مرتبط: 8 راه برای جلب توجه با قانون جذب
اگر تصور میکنید هر زنی برای زیبایی باید لاغراندام و کمرباریک باشد، در اشتباه هستید. این کلیشه را کنار بگذارید و فراموش کنید. نمونههای فراوانی ازرفتار زنان جذاب چاق و لاغر وجود دارد. برای اینکه یک زن جذابتر بهنظر بیاید نیازی نیست لباسهای بسیار تنگی که 2 سایز برایش کوچک است، بپوشد. لباس باید با اندام هماهنگ باشد. شاید تپل بودن با الگوهای رایج عالم مد مطابق نباشد، ولی آن هم میتواند نوعی از زیبایی باشد.
دانلودpdf مقاله :ویژگی های رفتاری زنان که برای مردان بیشترین جذابیت را دارد
یکی از خصوصیات انسان تنوع طلبی و نیاز به تغییر مداوم در شکل و نوع محرکات بیرونی است. سازگاری حسی سبب می شود ما از فعالیتهای تکراری به ستوه آییم. سازگاری حسی یعنی: کاهش حساسیت حواس زمانی که در معرض مداوم یک عامل محرک ثابت و تغییر ناپذیر قرار می گیرند.
مثلا پس از خرید یک تلفن همراه نو شوق و ذوق فراوانی داریم اما پس از گذشتیکی دو ماه همان تلفن همراه برایمان تکراری و ملال آور می شود.
همین عامل در روابط زن و مرد نیز مصداق دارد. اما باید آگاه بود که تنوع طلبی یک ویژگی ذاتی انسانها بوده و می بایست در برخی موارد آن را تحت کنترل درآورد و برایش محدودیت قائل شد. حتی اگر مردی همسر زیبایی هم داشته باشد ممکن است خدای ناکرده به زنان دیگر مخفیانه نگاه کند حتی اگر آن زنان نازیبا و زشت باشند. چرا که نزد آن مرد زیبایی همسرش دیگر تکراری و عادی گشته و به عبارتی به چهره وی عادت کرده است. اما همین مرد باید مطلع باشدکه این دور باطل هیچگاه به کمال خشنودی منتهی نمی گردد.
بنابراین باید برای برخی امور در تنوع طلبی محدودیت قائل شویم و گرنه مجبور خواهیم شد همیشه بی حوصله و دلزده باقی بمانیم و طعم رضایت رانچشیم.
مقاله مرتبط: انواع اضطراب که باید آن ها را شناسایی کنید
مانند فیلمی که وقتی ازابتدا تا انتهای آن را مشاهده می کنیم دیگر بندرت پیش می آید که بخواهیم مجددا نگاهش کنیم اما اگر همین فیلم به صورت سریال نمایش داده شود همهیجانش بیشتر می شود و هم کنجکاوی بیننده برای سر درآوردن از ادامه داستان. اما این بدین معنا هم نیست که به طرف مقابلمان دروغ بگوییم وشخصیت اصلی خود را کتمان کنیم بلکه باید به گونه ای پیش برویم که در هر یک از ملاقات هایمان یک سخن، مطلب، خبر یا برنامه تازه در چنته داشته باشیم. خلاصه باید پیش بینی ناپذیر باشیم.
رایجترین تعریف بیحوصلگی در فرهنگ غرب، نداشتنِ کاری برای انجام دادن است. بهطورکلی بیحوصلگی یک حالت احساسی ناخوشایند است که در آن فرد به کاری که انجام میدهد، علاقهای ندارد و نمیتواند روی آن تمرکز کند.
بیحوصلگی یک تجربهی همگانی است. تقریبا همهی ما در طول زندگی آن را تجربه میکنیم. برآوردهای بهدستآمده از نظرسنجیها نشان میدهد که 30 تا 90 درصدِ بزرگسالان آمریکایی، در مقاطعی از زندگیشان بیحوصلگی را تجربه میکنند. این رقم در بین جوانان آمریکایی بین 91 تا 98 درصد است. بهطورکلی مردان بیشتر از زنان بیحوصلگی را تجربه میکنند. همچنین رابطهی مستقیمی میان تحصیلات بسیار پایین و بیحوصلگی وجود دارد. در این مقاله هشت دلیل اصلی بیحوصلگی را معرفی میکنیم.
بیحوصلگی میتواند زمینهساز احساسات دیگری از قبیل تنهایی، خشم، غم و نگرانی باشد. همانطور که فیلسوف مسیحی دانمارکی، سورن کییرکگور، گفته است: «بیحوصلگی ریشهی تمام بدیهاست.» کسانی که دچار بیحوصلگی میشوند برای رهایی از آن دست به هر کاری میزنند. گرایش به مواد مخدر، مشروبات الکلی و قمار وسواسگونه در افرادی که از بیحوصلگیهای مزمن رنج میبرند، بسیار بالاست.
مقاله مرتبط: جذب انرژی مثبت
بیحوصلگی شبیه خستگی ذهنی است که علت آن تکرار و عدمعلاقه به جزئیات کار یا زندگی است، برای مثال کسانی که کارشان به تمرکز دائمی نیاز دارد، زندانیان و کسانی که در فرودگاه انتظار میکشند، بیحوصلگی را تجربه میکنند. هر تجربهای که قابلپیشبینی و تکراری شود، ما را بیحوصله میکند. بهطورکلی، انجام یک کار مشابه و انگیزهی بسیار پایین، سبب بیمیلی و ایجاد احساس اسارت در فرد میشود.
مقاله مرتبط: دلایل احساس نارضایتی در زندگی چیست
کارهایی که انجامشان بسیار آسان باشد، کسلکننده میشوند. برعکس، کارهای بسیار سخت منجر به اضطراب میشوند. اما تچان یک حالت ذهنی است که در آن فرد با گیرایی کامل کاری را انجام میدهد که چالشبرانگیز است اما با تواناییهای او همخوانی دارد.
تچان زمانی اتفاق میافتد که مهارتهای فرد با سطح چالش ارائهشده از سوی محیط، همخوانی داشته باشد و کار فرد، دربرگیرندهی اهداف روشن و بازخورد آنی باشد. بنابراین با فقدان تچان، احتمال بیحوصلگی بیشتر میشود.
احتمال بیحوصله شدنِ برخی افراد، بیشتر از دیگران است. کسانی که تمایل زیادی به تنوع، هیجان و تازگی دارند، بیشتر در معرض بیحوصلگی قرار میگیرند. از نظرِ این جستوجوگران احساس (مثلا چتربازها)، سرعت حرکت دنیای پیرامون بسیار کُند است. نیاز به انگیزش بیرونی شاید دلیلِ گرایش برونگرایان به بیحوصلگی باشد. این افراد برای برطرف کردن بیحوصلگیشان به تنوعطلبی و ریسکپذیری گرایش پیدا میکنند.
بیحوصلگی میتواند با مشکل کمتوجهی در ارتباط باشد. چیزی که حوصلهی ما را سر ببرد، هرگز توجه کاملمان را جلب نخواهد کرد. از طرفی، زمانی که نتوانید تمرکز کنید، علاقهمند شدن به کاری که انجام میدهید، دشوار میشود. کسانی که بهصورت مزمن از مشکلِ عدمتمرکز رنج میبرند (یا بهعبارتی به اختلال کمتوجهی – بیشفعالی مبتلا هستند)، بیشتر بیحوصله میشوند.
افرادی که فاقد خودآگاهی هستند، بیشتر در معرضِ بیحوصلگی قرار میگیرند. فرد بیحوصله قادر نیست کاری را که به آن تمایل یا نیاز دارد، بیان کند. این افراد در توصیفِ احساساتشان مشکل دارند. ناتوانی فرد در شناخت چیزهایی که باعث شادیاش میشوند، میتواند به بیحوصلگی عمیقتری منجر شود. اینکه ندانیم در زندگی بهدنبال چه چیزی هستیم، به این معناست که قادر به انتخاب اهداف مناسب برای اشتغال و سرگرمی در دنیا نیستیم.
کسانی که برای برطرف کردن بیحوصلگی شان از منابع درونی مؤثری برخوردار نیستند، بهناچار از محرکهای بیرونی کمک میگیرند. در صورت نداشتن آرامش درونی، همیشه نمیتوان از دنیای بیرونی انتظار هیجان و تازگی داشت.
زمانی که افراد احساس اسارت کنند، بیشتر دچار بیحوصلگی میشوند. احساس اسارت بخش بزرگی از تجربهی بیحوصلگی است. به عبارت دقیقتر، فرد احساس میکند در تنگاست، در پیِ این احساس تصور میکند اراده و خواستهاش هرگز عملی نخواهد شد. والدین اختیار انجام بسیاری از کارها را به کودکانشان نمیدهند، درنتیجه مشکل بیحوصلگی در نوجوانی به اوج خود میرسد.
بیحوصلگی از بسیاری جهات، مشکل عصر کنونی است. در آغاز بشریت که اجداد ما بیشترِ وقت خود را برای تأمین غذا و سرپناه سپری میکردند، تا اواخر قرن هجدهم، چیزی به نام بیحوصلگی وجود نداشت و درواقع همزمان با ظهور عصر روشنگری که زمینهساز انقلاب صنعتی بود، بهوجود آمد.
احساس بیحوصلگی یک زنگ بیداری است. به نقل از نیچه، انسانهایی که بهندرت دچار بیحوصلگی میشوند، بهمحض بروز چنین احساسی، آن را بهعنوان انگیزهای برای تلاش بیشتر تلقی میکنند. بیحوصلگی میتواند واسطهای باشد که ما را به حرکت و تلاش بیشتر ترغیب کند. این احساس میتواند فرصتی برای اندیشیدن باشد. همچنین میتواند نشانهی این باشد صرف زمان برای کاری که موجب بیحوصلگیمان شده، بیهوده است.
دانلودpdf مقاله :دلایل بی حوصلگی چیست؟
چگونه صبور و آرام باشیم؟
این احساس ناخوشایند است و عصبانیت از کنترل خارج می شود. ولی با از دست دادن کنترل می توانیم یاد بگیریم که احساساتمان را کنترل کنیم. یادگیری اینکه صبورتر باشیم بعضاً بستگی به این دارد که چند مهارت را بکار گیریم در مواقعی که داریم کنترل خود را از دست میدهیم...
صبر یکی از ویژگیهای اخلاقی پسندیدهای است که باعث میشود بیشتر احساس آرامش و خوشبختی کنیم. این روزها اکثر ما بدون اینکه متوجه باشیم، دائم عجله داریم و آنقدر به این وضعیت پرشتاب عادت کردهایم که تقریبا بدون عجله نمیتوانیم زندگی کنیم. اما بیصبری و کمحوصلگی ضعف بزرگی بهحساب میآید. بیصبری ممکن است شما را مضطرب و عصبی کند، باعث شود در دستیابی به اهداف طولانیمدتتان ناکام بمانید و حتی با عزیزان و اطرافیانتان هم، رفتاری پرخاشگرانه داشته باشید. اما خبر خوب این است که شما هم میتوانید به فردی صبور تبدیل شوید. البته این امر یکشبه اتفاق نمیافتد و مستلزم تمرین و پشتکار شماست، اما مطمئن باشید کاملا ممکن است. در مطلب زیر، راهکارهایی برای تمرین صبر و شکیبایی به شما معرفی خواهیم کرد.
صبور بودن هرگز کار راحتی نبوده است، اما احتمالا امروزه، سختتر از هر زمان دیگری در تاریخ است. در دنیایی که پیامها و اطلاعات را میتوان فورا به سراسر دنیا ارسال کرد و تنها با چند کلیک موس، به هرچیزی دسترسی داشت، اکثر ما آنقدر که لازم است، صبر و حوصله نداریم. خوشبختانه صبر، فضیلتی است که میتوان آن را بهمرورزمان بهدست آورد و پرورش داد. وقتی بفهمید آسودگی و آرامشخاطر چقدر میتواند بر کیفیت زندگی شما اثر بگذارد، واقعا تعجب خواهید کرد.
مقاله مرتبط: انواع اضطراب که باید آن ها را شناسایی کنید
بهعنوانمثال، منتظرماندن برای شروع جلسهای مهم: معمولا هنگامی که چند کار را همزمان انجام میدهیم یا هنگامی که برنامهی زمانی فشردهای داریم، صبر و شکیباییمان را از دست میدهیم. این آشوب و شلوغی، کل روزمان را تحتالشعاع قرار میدهد و دوست داریم آن روز زودتر سپری شود.
اگر کارهای زیادی را همزمان انجام میدهید و سرتان بیشازحد شلوغ است، باید قبل از اینکه سعی کنید واکنش طبیعیتان را به واکنشی اضطراری تغییر دهید، فهرست کارهایتان را مجددا بررسی کنید.
سعی کنید وظایفتان را طوری پخش کنید که در هر موقعیتی فقط یک کار برای انجامدادن داشته باشید. البته اینطور نباشد که در برخی موقعیتها هیچ کاری نداشته باشید و بیصبرانه منتظر چیزی برای مشغولکردن خودتان باشید.
اگر میتوانید، بعضی مسئولیتها را به دیگران واگذار کنید. این بهخودیخود میتواند صبر شما را محک بزند، اما گذشتهازاین، شما اساسا باید یاد بگیرید مسئولیتها را تقسیم کنید.
بهعنوانمثال، هنگامی که هیچ کاری نمیکنید، بیصبری بهتدریج بر شما اثر میگذارد. اگر احساس اضطراب، نگرانی یا ناراحتی میکنید، ممکن است اصلا متوجه نشوید بیصبریتان علت زمینهایِ این احساسات است. برای کاهش میزان بیصبری، ابتدا باید سعی کنید از آن آگاه باشید.
از نظر شما کدام حوادث، افراد، عبارات یا شرایط، همیشه باعث میشوند خونسردیتان را از دست بدهید؟ بنشینید و لیستی تهیه کنید از تمام چیزهایی که باعث اضطراب، تنش یا ناامیدی شما میشوند. در ذات اکثر محرکها واقعیتی وجود دارد که بهسختی میتوانید آن را بپذیرید. آن واقعیتها برای شما چه هستند؟
آگاهبودن از بیصبریتان به شما فرصت میدهد از آن درس بگیرید و حتی شاید رابطه یا موقعیتی را کشف کنید که سالم یا سازنده نیست و قدرت تغییر آن را دارید. این موارد را کشف کنید و سپس بهطور منطقی دربارهی آنها فکر کنید و تصمیم بگیرید: آیا بیصبری شما موجه و مفید است یا خیر. معمولا اینطور نیست، اما اگر باشد، آنگاه شما میتوانید بهجای استرسداشتن درمورد آن مسئله، راههایی برای حل مشکلات ریشهای پیدا کنید.
مقاله مرتبط: 15 ویژگی افرادی که مقتدر و عاطفی دارند
برای یک تا دو هفته هرزمانی که احساس کردید عجله دارید و بیصبرید، هرچیزی را که بهنظرتان با حس عجله و بیصبری شما در ارتباط است، یادداشت کنید، بهعنوانمثال: «اول آبان: کلاس ریاضی». حتما این کار را مرتب و پیوسته انجام دهید.
با این کار متوجه خواهید شد که از احساس بیصبریتان آگاهتر شدهاید و درنتیجه آمادگی بیشتری برای مقابله با آن دارید. همچنین قادر خواهید بود حس بیصبری را بهطور عینی مشاهده کنید و بفهمید کدام رویدادها باعث آن میشوند.
ممکن است به این نتیجه برسید که شرایط پیرامونِ این احساس باعث اضطراب شما نمیشوند، بلکه خود این احساس باعث نگرانیتان است. بهاینترتیب قادر خواهید بود در مواجه با بیصبری، آن را بهتر کنترل کنید.
غلبه بر بیصبری و صبور نبودن
در درازمدت، ایجاد صبور بودن و صبر و شکیبایی مستلزم تغییر در نگرش شما به زندگی است، اما میتوانید با یادگیری ریلکسکردن، در زمان بیقراری، بلافاصله حس بهتری داشته باشید. چند نفس عمیق بکشید و فقط سعی کنید ذهنتان را پاک کنید. روی تنفستان تمرکز کنید تا صبر و تحملتان را دوباره بهدست آورید.
اگر نمیتوانید برای برطرفکردن مسبب صبور نبودن و بیصبریتان کاری بکنید، فقط آن را رها کنید. درست است که حرفزدن درمورد این کار، راحتتر از انجامدادنش است، اما غیرممکن نیست و تنها کار درستی است که از دستتان برمیآید.
اگر آن مسئله برایتان مهم باشد، مثل منتظرماندن برای جواب مصاحبهی شغلی، احتمالا درابتدا متوجه خواهید شد که رهاکردن آن دشوار است. اما بیقراری ناشی از مسائل کماهمیتتر، مثل انتظار در صف فروشگاه مواد غذایی را باید بتوانید بهراحتی نادیده بگیرید.
اگر تمام تلاشتان را برای صبورتربودن در وضعیتهای کوتاهمدت و تقریبا کماهمیت بهکار ببرید، بهتدریج قدرت صبورماندن حتی در موقعیتهای بسیار سخت و پایدار را نیز در خودتان ایجاد خواهید کرد.
مقاله مرتبط: چگونه تمرکز خود را بالا ببریم؟
افراد بیصبر معمولا کسانی هستند که اصرار دارند کارها در همان لحظه انجام شود و دوست ندارند وقتشان را هدر دهند. بااینحال برخی کارها با عجله به نتیجه نمیرسند.
درمورد شادترین خاطراتتان فکر کنید. احتمالا آنها مواردی بودهاند که صبر شما نتیجهی مطلوبی داشته است، مانند زمانی که بهطور مداوم برای رسیدن به هدفی تلاش کردید و فعالیتتان فورا نتیجهبخش نبود یا برای ماندن در کنار یکی از عزیزانتان، کمی بیشتر وقت گذاشتید. اگر صبر و حوصله بهخرج نمیدادید، آیا میتوانستید چنین خاطراتی داشته باشید؟
تقریبا هرچیز واقعا خوب در زندگی، مستلزم صرف وقت و فداکاری است. اگر بیصبر باشید، بیشتر احتمال دارد از روابط، اهداف و سایر چیزهایی که برایتان مهماند، دست بکشید. شاید چیزهای خوب همیشه برای کسانی که صبور هستند و صبر میکنند، پیش نیایند، اما اکثر چیزهای خوبی که پیش میآیند، فورا اتفاق نمیافتند.
توجهنکردن به چیزهایی که در زندگی از همه مهمترند، به بیصبری شما دامن میزند. بهوسیلهی مهربانبودن با دیگران، بخشندهبودن دربرابر خطای آنها، سپاسگزاربودن برای داشتهها و بهرهبردن از چیزهای مهم، جهان را بهسوی صلح ببرید. هنگامی که سایر چیزهای کماهمیتتر باعث بیقراری شما می شوند، برای بهیادآوردن هریک از این موارد، وقت بگذارید. این کار تمایل شما به خواستن چیز دیگری درحالحاضر را کاهش میدهد.
درککردن و پذیرفتن این مسئله، مستلزم صبور بودن و صبر و بلوغ فکری شماست. اگر برای هدفی بهسختی تلاش کنید، بهاحتمالزیاد به آن دست پیدا خواهید کرد، اما در اغلب موارد، برای رسیدن به آن باید صبور باشید.
شاید در حرف ساده باشد، اما درحقیقت تنها چیزی که در رسیدن به خواستههایتان واقعا اهمیت دارد، شیوهی برنامهریزی و بهرهبردن از زمان است. برای رسیدن به آنچه واقعا طالب آن هستید، توجه به مدیریت زمانهای مرده نیز بسیار مؤثر و مفید است.
فقط بهیاد داشته باشید صبر و شکیبایی، مهارتی ذهنی است که هرگز فراموش نخواهید کرد. بنابراین آن را قدمی مهم برای بهبود زندگیتان در نظر بگیرید. کمصبری، چیزی است که نباید به آن افتخار کنید، بلکه باید سعی کنید قبل از اینکه زندگی شما را برهم بزند، از شر آن خلاص شوید.
داشتن محیط ذهنی مثبت، در افزایش توانایی شما برای تمرین صبر و شکیبایی، نقش مهمی ایفا میکند. بهیاد داشته باشید زندگی، مسابقه نیست، بلکه سفری است که باید از هر قدمش لذت ببرید.
1. انتظار اتفاقات غیرمنتظره را داشته باشید تا صبور شوید
مطمئنا در زندگیتان برنامههایی دارید، اما کارها همیشه طبق برنامه پیش نمیروند. پیچوخمهای زندگی را با متانت بپذیرید و انتظاراتتان را واقعبینانه نگهدارید. این موضوع نهتنها دربارهی شرایط، بلکه درمورد رفتار اطرافیانتان نیز صدق میکند.
اگر متوجه شدید بهخاطر ریختن سهوی نوشیدنی دارید سر همسر یا فرزندتان فریاد میکشید، یعنی این حقیقت را نادیده گرفتهاید که مردم کامل نیستند. حتی اگر این مورد حادثه نباشد و فقط بهخاطر بیدقتی و اهمال مکرر آنها اتفاق بیفتد، ازدستدادن صبر و کنترلتان وضعیت را بهتر نخواهد کرد. این چیزی است که باید با خودکنترلی و در صورت امکان با گفتوگو، حلوفصلش کنید.
2. به خودتان استراحت بدهید تا صبور شوید
این مورد، دو معنی دارد:
اول، چند دقیقه را به هیچکارینکردن اختصاص بدهید. فقط آرام بنشینید و فکر کنید. تلویزیون نبینید و حتی مطالعه نکنید. هیچکاری نکنید. ممکن است در ابتدا سخت باشد و حتی شاید پس از یک یا دو دقیقه احساس بیقراری کنید، اما میتوانید با چند دقیقه استراحت، دنیایتان را آرام کنید و این به ایجاد نگرش لازم برای افزایش صبور بودن و صبر و شکیبایی کمک میکند.
دوم، خودتان و دنیای اطرافتان را از شر استانداردهای غیرقابلدستیابی خلاص کنید. مطمئنا اگر بچهها گریه نمیکردند، ظرفها نمیشکستند، کامپیوترها خراب نمیشدند و مردم اشتباه نمیکردند، همهی شما صبورتر بودید، اما هرگز اینگونه نخواهد شد. انتظارات غیرواقعبینانهای مانند داشتن دنیایی بیعیبونقص فقط وقت و انرژی شما را هدر میدهد. به خودتان و بچههایتان استراحت بدهید، از خانه بیرون بزنید و بازی کنید، این کار به شما کمک میکند نگران صبوربودن نباشید.
دانلودpdf مقاله :چگونه صبور و آرام باشیم؟
شاید دیدگاه زنان و مردان نسبت به ثروتاندوزی و جوانب دیگرش چون خرج کردن و پسانداز کردن متفاوت باشد، اما این تفاوت صرفا در چگونگی رساندن پیغام آنها به مردم است؛ آن هم احتمالا به این خاطر که زنان در مقایسه با مردان نسبت به تجربههای شخصی خود احساساتیتر عمل میکنند و بنابراین دیدگاهی احساسی دارند؛ اما در نهایت هم زنان و هم مردان روی یک نکته توافق نظر دارند و آن هم این است که:
یکی از مسائل مهم دنیا پول است. بله پول که ما آن را چرک کف دست مینامیم؛ اما بدون همین پول در واقع نمیتوانیم قدم از قدم برداریم. مخصوصا در این زمانه که انسان تقریبا تمام قدمهایش را برای رسیدن به پول و در نهایت قدرت برمیدارد. البته تمام انسانها از این مسیری که آغاز کردهاند، موفق بیرون نمیآیند؛ افرادی که شاید برای طی راه موفقیت نیاز به کمک دیگران یا شاید مشاوره و نصحیت نمونههای موفق دنیا داشته باشند.
به هر حال الگوبرداری از موفقترین افراد دنیا شاد بتواند تاثیری روی کسانی که بلندپروازند و میل به موفقیت دارند، داشته باشد. اگر این الگوها از میانزنان موفق دنیا انتخاب شوند، شاید این تاثیر چندبرابر شود؛ چرا که کسب موفقیت برای زنها در مقایسه با مردها کار چندان آسانی نیست.
وقتی قرار است که تجربیات یک زن، حاصل کارکردناش در محیطی کاملا جدی و مردانه مثل افبیآی، و بدون وجود حتی یک همکار زن باشد بهطور حتم توجه ویژه به تصمیمات و نگرش خود برای تجربهی موفقیت اجتنابناپذیر است.
من به عنوان یک افسر زن افبیآی یادگرفتم که کامیابی و موفقیت با تصمیمات و رویکرد کاریام ارتباط مستقیمی دارد، و اینکه رشد و پیشرفت من، با اقدامات سنجیده و انتخابهای درستم ارتباط دارد نه با تکیه بر همیاری از سوی دیگران. این طبیعی است که هر زنی با توجه به موقعیت زمانی و مکانی خویش، تعریف منحصربهفرد و امضادار خود را از موفقیت داشته باشد ولی باور قلبی من این است که زنان موفق، بیگمان رشد و موفقیت خود را با رعایت 9 مورد مهم زیر بهدست آوردهاند:
مقاله مرتبط: رازهای موفقیت ترانه علیدوستی چیست؟
1. زنان موفق هرگز ترسشان را نادیده نمیگیرند
اگر میخواهیم پیشرفت کنیم باید از همان اول با ترس و هراس خود روبهرو شویم. هرگز انرژی خود را برای اجتناب از آن ترسها هدر ندهیم؛ در عوض، با اتکا به قدرت ذهنی خود، افکار، احساسات و رفتار خود را به شیوهای مدیریت کنیم که ما را برای موفقیت در کار و زندگی آماده کند.
سرکوب کردن یک حس منفی فقط باعث تشدید آن میشود که حاصل آن فقط ترس بیشتر است و رسیدن به نقطهی سکون. پس، مهار ترس و اضطراب یعنی شدت بخشیدن به احتمال رویارویی با آن.
من هم به عنوان یک افسر زن افبیآی در رویارویی با مشاجرات، انتقادها و بیعدالتیهای بیشماری که در کار به تلخی تجربه کردم مستثنی نبودم. تفاوت من با دیگران در این بود که هرگز برای فرار از آن احساسات منفی در جا نزدم و رهایی از آن را در همراهی با دیگران ندیدم.
به خیال افرادی که از رویارویی با مشکلات پرهیز میکنند، تعارضات همواره سلطهجویانه، خشن و توهینآمیزند. این درست نیست چراکه تعارضات به اشکال مختلفی نمود پیدا میکند. واکنش ما باید در مقابل رفتار دیگران هوشیارانه باشد تا احساسات و اندیشهی ما را مورد سوءاستفاده قرار ندهند. وقتی درک درستی از تعارضات داشته باشیم و از واقعیت وجودی آن گریزان نباشیم، واکنش ما نسبت به آن مبتنی بر انتخاب و تصمیم خواهد بود، نه از روی ترس و ناآگاهی.
مقاله مرتبط: 6 داستان از موفق ترین افراد که با شکست جنگیدند
در ابتدا لازم بود که ریشهی انتقادهای درونیام را از بیخوبن دربیاورم و نسبت به صداهای تردید و اضطراب موجود در ذهنم بیتوجه باشم. و مجبور بودم که هرچند محدود ولی این کار را با تمرکز بر بازخورد مثبت و انتقاد سازنده انجام دهم.
قدرت ذهن یعنی توانایی مهار اندیشهها بهجای تسلط و اشراف ذهن بر ما؛ تنها راه تقویت قدرت ذهنی این است که یاد بگیریم برای مدیریت و مهار افکار، عواطف و هیجاناتمان با بهکار بردن واژگان مثبت و تأثیرگذار همواره گفتوگوی درونی داشته باشیم.
دستیابی به شغل عالی و انتظار شرایط مطلوب، هرگز بدون تلاش و حرکت امکانپذیر نیست. میبایست آموخت که بین مشقت از برای رشد و رنج از زیان و زحمت، تفاوتهایی وجود دارد.
گفتن اینکه شرایط خوب نیست، اوضاع به وفق مراد نیست یا به شما بیعدالتی شده، خیلی راحت است. اینها همه بهانهای است که مسیر حرکت ما را دستآخر به بنبست میکشاند.
باید با بهرهگیری از موقعیت و شرایط موجود، از آنچه در چنته داریم برای پیشرفت در زندگی استفاده کنیم. قدرت ذهن یعنی به جای اینکه به استقبال شکست و سکون برویم، در مواجهه با شرایط مختلف، نگاه و رویکرد مناسبی داشته باشیم.
در اوایل کار، اشتباهات زیادی را تجربه کردم. گاهی از این اشتباهات خجالت زده میشدم، اما یک روز با خودم عهد بستم که به جای خجل بودن از هرکدام آنها درس بگیرم.
برخی اشتباهات گذشته میتواند بد یا ناخوشایند باشد اما باید بهجای اینکه زانوی غم بغل بگیریم باید به آنها به چشم فرصتهایی برای یادگیری چیزهای نو نگاه کنیم؛ فراگرفتن چیزهایی که پیشتر هیچ چیزی از آنها نمیدانستیم. یقینا بودن در کنار دوستان و همکارانی که مثل ما مرتکب اشتباه میشوند، فرصت فراوانی را برای آموختن چیزهای نو بهوجود میآورد.
بارها تجربه کردم که راه موفقیت انجام کارهایی است که دیگران تمایلی به انجام دادن آن امور ندارند.باید کارهایی را که دیگران در انجام دادن آن تعلل میکنند بهدرستی شناسایی کرد؛ هر چند که شاید ساده و کوچک به نظر برسند، ولی باید در انجام آنها تردید نداشت. بیشک، مسیر متمایز راهی نیست جز انجام آن کارها به شایستهترین شکل ممکن.
سپس به راهتان ادامه دهید چرا که با طی کردن تا به انتهای مسیر است که میتوانیم به فرصتها نزدیک شویم و ظرفیتهای نهفتهی آنها را با موفقیت به نتیجه تبدیل کنیم.
مقاله مرتبط: راز موفقیت ادیسون
از همان اول هم میدانستم که در مدیریت زندگی خود توانمندم.
عبارتی هست که من خیلی به آن اعتقاد دارم : دعا کنید و توکلتان به خدا باشد؛ اما دست از تلاش هم بر ندارید.
توجیه بسیاری از افراد این است که بخت و اقبال تعیین کنندهی موفقیت یا شکست آنها در زندگی است. رهبران متفکر خودشان بخت و اقبال خویش را رقممیزنند و به باور آنها موفقیت و شکست فقط تحت سیطرهی آنهاست. هر چند که شاید بخت و اقبال نقش اندکی در شرایط جاری آنها بازی کند ولی آنها هیچگاه توان ذهنی خود را معطوف به نگرانی برای پیشآمدهای احتمالی نمیکنند.
بهدست آوردن فرصت با تسلط بر بخت و اقبال میتواند سبب بهبود در زندگی و شرایط ما شود؛ حاصل آن، بهتر است یک ناکامی خوش یمن باشد تا حسرت و ملامت بهره نبردن از فرصتهای تجربه نکرده.
من هروقت میخواستم از یک متهم بازجویی کنم حتما از قبل خودم را با آگاهی از اطلاعات مورد نیاز آماده میکردم.پیشآگاهی از محور گفتوگو قبل از مذاکره با هر سرمایهگذار و مشتری احتمالی یک ضرورت است؛ عدم احاطه روی موضوع مورد مذاکره به هنگام گفتوگو یعنی راه رفتن روی زمین پر از مین بدون بههمراه داشتن مینیاب.
باید خود را برای انجام هر کاری از قبل آماده کنید؛ بیعیب و نقص، متعادل و مسلط و کاملا آماده باشید.
فارغ از اینکه تا چه اندازه تحقیق و تفحص سخت یا مسئولیت سنگینی را به عهده داشتم، هرگز در طول 24 سال خدمتام در افبیآی دست از تلاش برنداشتم.
درست زمانی که دست از تلاش برمیداریم و به کلمهی «نمیتونم» روی خوش نشان میدهیم، تسلط ما روی رفتار و نگرشمان از دست میرود. این یعنی کشیدن حصار محدودیت به دور توانمندیها. وقتی جا میزنیم٬ در واقع داریم به ترس خویش از شکست اعتراف میکنیم و نشان میدهیم که جسارت لازم را برای محک و شناخت محدودیتهای خود نداریم.
دانلودpdf مقاله :زنان موفق چه کارهایی را انجام نمی دهند؟
شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم؟ اگر پاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل، برخوردار هستید، اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل نشوید، می تون گفت که شما دارای من ضعیفی هستید.
مع الو صف، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او دریک موقعیت خودش را خوب و قوی بپندارد، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد.
مقاله مرتبط: اعتماد به نفس چیست؟
اغلب ما بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم
چیزی که تاسف آور است، این است که اغلب ما، معمولا" بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم و تمام توجه امان را بر روی نکته ضعفهایمان متمرکز می کنیم نه بر وی امتیازاتمان.
چاره کار اعتماد به نفس در خانم ها چیست؟
به این ترتیب، اگر در این مقایسه شما خودتان را کمتر از دیگران بدانید، مسلما" خود پنداریتان رو به نقصان خواهد نهاد. به طور کلی، هنگامی که شما خودتان را با فرد دیگری مقایسه می کنید، این فرد، چه یک هنرمند باشد، و چه یک ورزشکار، یک وکیل، یک پزشک، یک تاجر، و یک دانشجو، اگر آن فرد را در برخی خصوصیتها بهتر از خودتان بدانید، خود پنداری شما تضعیف خواهد گشت.
اعتماد به نفس در خانم ها، تأثیر زیادی در لذتبردن از زندگی دارد. کسانی که اعتماد به نفس دارند از زندگی خود راضیاند. بهطور ناخودآگاه دیگران را تحت تأثیر قرار میدهند. اگر میخواهید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، باید عاداتی جدید به رفتارهای خود اضافه کنید. برای افزایش اعتماد به نفس باید عادتهایی جدید کسب کنیم.
یکی از این عادات مفید تغییر در استفاده از زبان بدن است. همیشه بایستید و با دیگران ارتباط چشمی برقرار کنید. سعی کنید همیشه راحت باشید. در این مقاله مخاطب ما زنان هستند. به هر دلیلی اگر احساس میکنید در تصمیمگیریها و یا رفتارهایتان اعتماد به نفس کافی ندارید، سبک زندگیتان را تغییر دهید؛ شروع به تغییر در سبک زندگیتان کنید. شما میتوانید با افزایش قدرت خطرپذیریتان، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. با ما باشید تا با راهکارهای افزایش اعتماد به نفس در زنان آشنا شوید.
برای افزایش اعتماد به نفس در خانم ها ، زنان باید زبان بدنشان را بشناسند
اگر میخواهید با اعتماد به نفس بهنظر بیایید، محکم و صاف بایستید و شانههایتان را افتاده نگیرید. خمیده و بیانرژی راه نروید. سرتان را بالا بگیرید. وقتی راه میروید، پاهایتان را به هم نزدیک کنید و قدمهای محکم و منظم بردارید.
مقاله مرتبط: اعتماد به نفس چقدر اهمیت دارد؟
افراد دارای اعتماد به نفس، شور و هیجان درونی بیشتری را در گفتگوهایشان با دیگران از خود بروز میدهند. اگر شما میخواهید فردی با اعتماد به نفس بالا جلوه کنید، باید در هنگام صحبت با دیگران ارتباط چشمی خود را با او حفظ کنید. وقتی با دیگران حرف میزنید، در چشمهایشان نگاه کنید. ارتباط چشمی را در هر دو حالت، زمانی که دیگران صحبت میکنند و زمانی که خودتان متکلم هستید، داشتهباشید. در زمانی که با دیگران صحبت میکنید با تلفن خود بازی نکنید. حواستان صددرصد به فرد مقابل باشد.
وقتی از دستان خود در صحبتکردن کمک میگیرید، ناخودآگاه احساس اشتیاق و هیجان شما به دیگران نیز منتقل میشود. البته زیادهروی نکنید. استفاده افراطی از حرکات بدن مثل دستها میتواند اعصاب مخاطب را خرد کند. روانشناسان معتقدند وقتی با کسی صحبت میکنید، حرکات دستها به طوری که کف دست قابل مشاهده باشد، اعتماد افراد را بیشتر جلب میکند. دست خود را در هنگام حرفزدن پنهان نکنید. البته بدانید دست به سینه ایستادن هم زیاد جذاب نیست.
تغییر نگرش در افزایش اعتماد به نفس خانم ها مهم است
شاید عجیب به نظر برسد، اما افرادی که نقصها و ایرادات خود را بهتر میپذیرند و به آنها اعتراف میکنند، افرادی با اعتماد به نفس بیشتری به نظر میرسند. هیچ کس کامل نیست، پس چرا سعی میکنیم با ماسک، مشکلات و نواقص خود را بپوشانیم؟ در عوض سعی کنیم آنها را بپذیرید و درصدد رفعشان برآییم. اگر خود را همانطور که هستیم، بپذیریم نیاز به مخفیکاری کمتر میشود. با خودمان کنار میآییم.
مقاله مرتبط: با این7 راه بمب اعتماد به نفس شوید
افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، برای اشتباههای خود دلیلتراشی میکنند و سعی دارند روی آنها سرپوش بگذارند. باید پذیرفت که همه اشتباه میکنند. نکته مهم این است که مسئولیت آنچه انجام دادهایم را بپذیریم، چه کارهای درست و چه اشتباه؛ این کار باعث میشود شما برای اطرافیانتان با اعتماد به نفس بیشتری جلوه کنید. به یاد داشته باشید شما تنها فردی هستید که میتوانید اتفاقات زندگی خود را بسازید. شما میتوانید از این قدرت برای هدایت زندگی خود به سمت بهتر یا بدترشدن استفاده کنید. وقتی اشتباه خود را بپذیرید، دفعهی بعد آن را تکرار نمیکنید. این نکته ساده باعث موفقیت و کامیابی در زندگی میشود.
خیلی از مواقع اضطراب و نگرانی ما به این خاطر است که چشمانداز دقیقی از آنچه رخ خواهد داد، در اختیار نداریم. مثلا خود را از سخنرانیکردن میترسانیم و با افکار مغشوش، وحشت خود را از این کار بیشتر میکنیم. اما کافی است از خود بپرسیم: «چرا نگران هستم؟» یا «نگرانی من به چه علت است؟». با تعریفکردن دلایل خود از نگرانی، درمییابید که نهایتا چه اتفاقی میافتد؟ متوجه میشوید که در بیشتر موارد اصلا دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. مثلا به خودتان بگویید اگر به مهمانی بروم و هیچکسی را در آنجا نشناسم چه اتفاقی میافتد؟ در ادامه باید برای نگرانی خود، دلیلی منطقی بیاورید. در پاسخ به نگرانی خود بپرسید: «در این موقعیت چه میشود؟». با این کار به افزایش اعتماد به نفس خود کمک کنید.
مقاله مرتبط: زنان موفق چه کارهایی را انجام نمی دهند؟
شیوه حرفزدن تأثیر زیادی در اعتماد به نفس شما دارد. افراد خجالتی، کمرو و کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، در هنگام حرفزدن مدام تردید دارند و از عباراتی استفاده میکنند که نشانهی عدم قطعیت و اطمینان است. مثلا با وجود اینکه بهطور کامل در خصوص موضوعی اطلاعات دارند و به آن واقفاند، میگویند «شک دارم»، «نمیدانم»، «شاید» و… . کلماتی مانند «فقط» در هنگام صحبتکردن ضروری نیست؛ این کلمه در هنگام صحبت، شما را عصبی جلوه میدهد. همچنین سعی نکنید صحبتتان را با سوأل به پایان برسانید. این کار حس عصبیبودن شما را به دیگران منتقل میکند و اعتماد به نفستان را پایین نشان میدهد.
سبک زندگی در افزایش اعتماد به نفس زنان تاثیر دارد
برای افزایش اعتماد به نفس در خانم ها باید دقیقا بدانید که قرار است چه کاری انجام دهید و به کجا برسید. نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی شناسایی کنید و تلاش کنید با تمرکز، گام به گام مواردی را که نیاز به بهبود دارند، تغییر و توسعه دهید. برای خود بازهی زمانی تعیین کنید، مثلا بگویید تا آخر تابستان باید رانندگی یاد بگیرم و برای رسیدن به اهدافتان تمام تلاش خود را به کار بگیرید. حتی قدمهای کوچک هم بسیار مفید خواهند بود. موفقیت در هر قدم باعث افزایش اعتماد به نفس در خانم ها میشود.
کسانی که اعتماد به نفس بالایی دارند، الگوی مناسبی برای تغییر هستند. در رفتارشان دقیق شوید و از آنها الگو بگیرید. سعی کنید عادات و حالات آنها را بشناسید. خودتان را به این افراد نزدیک کنید و از آنها مشورت بگیرید. معاشرت با چنین افرادی روی شما نیز تأثیرات بسیار مثبتی در جهت افزایش اعتماد به نفس میگذارد.
سلامتی و آرامش شما از هر چیز دیگری مهمتر است. گاهی اوقات افراد اهمیتدادن به خود را با خودخواهی یکسان میدانند. این تصور بسیار اشتباهی است، حتی برای کمک به دیگران، اول از هر چیز باید خودتان را قوی و شایسته تربیت کنید. برای خودتان ارزش قائل باشید و در طول روز زمانی را به ورزش اختصاص دهید. خواب کافی، تغذیهی سالم و تفریح را فراموش نکنید.
ورزشکردن منظم، مزیتهای بسیار زیادی را به همراه دارد. ورزشکردن علاوه بر اینکه اندام شما را زیبا میکند، انرژی و شادابی شما را نیز دوچندان کرده و باعث میشود شما نسبت به خودتان احساس بهتری داشته باشید. فردی که ورزش میکند، علاوه بر داشتن اندامی متناسب، روحیه ای شاد نیز خواهد داشت.
از منطقه امن خود خارج شوید. اگر در زندگی به دنبال تغییر و موفقیت بیشتری هستید، باید کمی خطر کنید. با هر قدمی که برای خارجشدن از منطقه امنتان انجام میدهید، اعتماد به نفستان بیشتر و بیشتر میشود. میتوانید از کارهای ساده شروع کنید. مثلا تنهایی به رستوران بروید، دوست جدیدی در پارک یا باشگاه ورزشی پیدا کنید. تفریحات تازه برای خود دستوپا کنید. شروع کنید و از هیچکس و هیچچیز نترسید. کتاب بخوانید. اخبار را دنبال کنید و در جریان اوضاع در جامعه باشید.
دانلودpdf مقاله :افزایش اعتماد به نفس در خانم ها