https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com

https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com

https://keramatzade.com/3-Steps-To-Start-Small-Businesses

داده شده‌است

3 گام برای راه اندازی کسب و کار کوچک


به نظر می‌رسد که این روزها همه خود را “کارآفرین” می‌نامند. صحبت‌های زیادی درباره‌ی رها کردن شغل فعلی‌تان، دنبال کردن رویاهای‌تان، کسبدرآمد حتی در زمان خواب و زندگی همراه با شور و هیجان می‌شنوید. و گاهی آنچنان مدهوش این داستان‌ها می‌شوید که تصمصم می‌گیرید بعد از نوشیدن فنجان چای‌تان بروید و کسب و کار کوچک خود را راه بیندازید.


گام اول: ارزیابی اولیه 

 

ارزیابی

 

 

- آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟ 

بدیهی است که شروع یک کسب و کار کوچک وجدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی می‌توان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید. 



- آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟ 

این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژه‌ها ، برنامه‌ها و زمان خود را مدیریت کنید. 

 

مقاله مرتبط:اصول موفقیت در کسب و کار


 

- تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون می‌توانید ارتباط برقرار کنید؟ 

صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما می‌توانید با مشتریان، تامین‌کنندگان، کارکنان و ... در جهت منافعکسب و کار کوچک خود ارتباط برقرار کنید؟ 



- تا چه حد قدرت تصمیم‌گیری دارید؟ 

صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیم‌گیری کنند.



- آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار کوچک را دارید؟ 

مالکیت یک کسب و کار کوچک  علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشار کاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی می‌باشد. آیا شما می‌توانید 12 ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟



- تا چه حد می‌توانید برنامه‌ریزی و سازماندهی کنید؟ 

تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از شکستها در صورت برنامه‌ریزی صحیح ، به وجود نمی آمد. 



- آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟‌ 

ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار کوچک  احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که می‌تواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد. 

 

مقاله مرتبط:برای موفقیت در کسب‌وکار کوچک خود از این 5 اشتباه اجتناب کنید


- این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر می‌سازد؟ 

سالهای اولیه شروع یک کسب و کار کوچک می‌تواند سختی‌هایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یککسب و کار دارد. 

این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا" از ریسکهای آن بیشتر است. 

اینکه شما خادم و مخدوم خود می‌شوید! 
زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر!
امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد.
چالش و هیجان کار برای شما افزایش می‌یابد. 
اداره یک کسب و کار کوچک مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم می‌آورد.


گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار 

 

برنامه ریزی کسب وکار

 

شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامه‌ریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرحکسب و کار ( Business Plan ) می‌تواند بسیار مؤثر واقع شود:

- قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که می‌خواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید ، تهیه کنید. مثلاً: 

شما می‌خواهید رئیس خود باشید. 
شما می‌خواهید استقلال مالی داشته باشید.
شما می‌خواهید آزاد باشید. 
شما می‌خواهید آزادانه تمامی تواناییها و دانسته‌های خود را به کار ببرید. 



- سپس بایستی تعیین کنید که اصولا" چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید: 

من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟
چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموخته‌ام؟
به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟ 
من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟ 
آیا من هیچ سرگرمی یا علاقه‌ای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند ، دارم؟

 

مقاله مرتبط:کسب و کارهای خود را برنامه ریزی کنید


 

- پس از تعیین کسب و کار کوچک  مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر به عمل آورید: 


آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟ 
رقبی من چه کسانی خواهند بود؟ 
مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟ 
آیا من می‌توانم خدمت بهتری ارائه دهم؟‌
آیا من می‌توانم برای کسب و کار کوچک خود تقاضا ایجاد کنم؟ 



- آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار کوچک  این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید: 

من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟ 
چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟
چه مهارت و تجربه‌ای برای این کار دارم؟ 
ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و ... ) 
اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟ 
چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟ 
به چه تسهیلات و امکانات بیمه‌ای نیاز خواهم داشت؟ 


پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل جامع یاری می‌کند.


 

گام سوم: تامین منابع مالی 

 

تامین منابع مالی

 

یکی از کلیدهای اساسی موفقیت و پیشرفت در شروع کار ، جذب و تامین منابع مالی کافی برای راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمع‌آوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام ( Loan Prposal ) یاری می‌دهد. منابع زیادی برای جمع‌آوری سرمایه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که قبل از تصمیم‌گیری ، تمامی منابع ممکن را جستجو کنیم : 


- پس‌اندازهای شخصی
- دوستان و افراد خانواده 
- بانکها و مؤسسات اعتباری 
- شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره آمیز

 

دانلودpdf مقاله : 3 گام برای راه اندازی کسب و کارهای کوچک

مطالب مرتبط

دوستانی که این مطلب را مطالعه کرده اند، از محصولات زیر نیز استقبال کرده اند

کتاب صوتی موفقیت نامحدود در20 روز-آنتونی رابینز

کتاب صوتی موفقیت نامحدود در20 روز-آنتونی رابینز

کتاب صوتی موفقیت نامحدود در 20 روز اثر آنتونی رابینز، مدرس – سخنران و مربی موفقیت است که میشه این کتاب رو معروف ترین و بهترین کتاب رابینز در ایران دونست. به جرات می توان گفت که کتاب موفقیت نامحدود در 20 روز بهترین کتابی است که از این نویسنده منتشر شده است


https://keramatzade.com/8-Steps-to-success-in-the-business

داده شده‌است

3 گام برای راه اندازی کسب و کار کوچک


به نظر می‌رسد که این روزها همه خود را “کارآفرین” می‌نامند. صحبت‌های زیادی درباره‌ی رها کردن شغل فعلی‌تان، دنبال کردن رویاهای‌تان، کسبدرآمد حتی در زمان خواب و زندگی همراه با شور و هیجان می‌شنوید. و گاهی آنچنان مدهوش این داستان‌ها می‌شوید که تصمصم می‌گیرید بعد از نوشیدن فنجان چای‌تان بروید و کسب و کار کوچک خود را راه بیندازید.


گام اول: ارزیابی اولیه 

 

ارزیابی

 

 

- آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟ 

بدیهی است که شروع یک کسب و کار کوچک وجدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی می‌توان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید. 



- آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟ 

این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژه‌ها ، برنامه‌ها و زمان خود را مدیریت کنید. 

 

مقاله مرتبط:اصول موفقیت در کسب و کار


 

- تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون می‌توانید ارتباط برقرار کنید؟ 

صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما می‌توانید با مشتریان، تامین‌کنندگان، کارکنان و ... در جهت منافعکسب و کار کوچک خود ارتباط برقرار کنید؟ 



- تا چه حد قدرت تصمیم‌گیری دارید؟ 

صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیم‌گیری کنند.



- آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار کوچک را دارید؟ 

مالکیت یک کسب و کار کوچک  علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشار کاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی می‌باشد. آیا شما می‌توانید 12 ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟



- تا چه حد می‌توانید برنامه‌ریزی و سازماندهی کنید؟ 

تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از شکستها در صورت برنامه‌ریزی صحیح ، به وجود نمی آمد. 



- آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟‌ 

ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار کوچک  احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که می‌تواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد. 

 

مقاله مرتبط:برای موفقیت در کسب‌وکار کوچک خود از این 5 اشتباه اجتناب کنید


- این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر می‌سازد؟ 

سالهای اولیه شروع یک کسب و کار کوچک می‌تواند سختی‌هایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یککسب و کار دارد. 

این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا" از ریسکهای آن بیشتر است. 

اینکه شما خادم و مخدوم خود می‌شوید! 
زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر!
امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد.
چالش و هیجان کار برای شما افزایش می‌یابد. 
اداره یک کسب و کار کوچک مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم می‌آورد.


گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار 

 

برنامه ریزی کسب وکار

 

شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامه‌ریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرحکسب و کار ( Business Plan ) می‌تواند بسیار مؤثر واقع شود:

- قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که می‌خواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید ، تهیه کنید. مثلاً: 

شما می‌خواهید رئیس خود باشید. 
شما می‌خواهید استقلال مالی داشته باشید.
شما می‌خواهید آزاد باشید. 
شما می‌خواهید آزادانه تمامی تواناییها و دانسته‌های خود را به کار ببرید. 



- سپس بایستی تعیین کنید که اصولا" چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید: 

من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟
چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموخته‌ام؟
به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟ 
من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟ 
آیا من هیچ سرگرمی یا علاقه‌ای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند ، دارم؟

 

مقاله مرتبط:کسب و کارهای خود را برنامه ریزی کنید


 

- پس از تعیین کسب و کار کوچک  مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر به عمل آورید: 


آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟ 
رقبی من چه کسانی خواهند بود؟ 
مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟ 
آیا من می‌توانم خدمت بهتری ارائه دهم؟‌
آیا من می‌توانم برای کسب و کار کوچک خود تقاضا ایجاد کنم؟ 



- آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار کوچک  این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید: 

من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟ 
چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟
چه مهارت و تجربه‌ای برای این کار دارم؟ 
ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و ... ) 
اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟ 
چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟ 
به چه تسهیلات و امکانات بیمه‌ای نیاز خواهم داشت؟ 


پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل جامع یاری می‌کند.


 

گام سوم: تامین منابع مالی 

 

تامین منابع مالی

 

یکی از کلیدهای اساسی موفقیت و پیشرفت در شروع کار ، جذب و تامین منابع مالی کافی برای راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمع‌آوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام ( Loan Prposal ) یاری می‌دهد. منابع زیادی برای جمع‌آوری سرمایه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که قبل از تصمیم‌گیری ، تمامی منابع ممکن را جستجو کنیم : 


- پس‌اندازهای شخصی
- دوستان و افراد خانواده 
- بانکها و مؤسسات اعتباری 
- شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره آمیز

 

دانلودpdf مقاله : 3 گام برای راه اندازی کسب و کارهای کوچک

مطالب مرتبط

دوستانی که این مطلب را مطالعه کرده اند، از محصولات زیر نیز استقبال کرده اند

کتاب صوتی موفقیت نامحدود در20 روز-آنتونی رابینز

کتاب صوتی موفقیت نامحدود در20 روز-آنتونی رابینز

کتاب صوتی موفقیت نامحدود در 20 روز اثر آنتونی رابینز، مدرس – سخنران و مربی موفقیت است که میشه این کتاب رو معروف ترین و بهترین کتاب رابینز در ایران دونست. به جرات می توان گفت که کتاب موفقیت نامحدود در 20 روز بهترین کتابی است که از این نویسنده منتشر شده است

https://keramatzade.com/Family-businesses

دارند، اما نباید از قدرت غول‌های تجاری دنیا که مدیریت خانوادگی دارند، غافل شد. 

مزیت کسب و کارهای خانوادگی 

 

برای بسیاری از افراد «کسب و کارهای خانوادگی» معادل یک شرکت کوچک یا شاید متوسط است که به‌صورت محدود فعالیت دارد و با مشکلاتی مانند «چه کسی رئیس باشد؟»، سروکار دارد. اگرچه کسب‌ و کارهایی که «مامان و بابا»ها راه می‌اندازند کم‌وبیش چنین ویژگی‌هایی دارند، اما نباید از قدرت غول‌های تجاری دنیا که مدیریت خانوادگی دارند، غافل شد. پژوهشی در دانشگاه پلی‌تکنیک مونترال مبتنی بر بررسی 149 کسب و کار خانوادگی با درآمدی بیشتر از یک میلیارد دلار، نشان داد: کسب و کارهای خانوادگی در دوران رونق اقتصادی نسبت به کسب‌ و کارهای دیگر درآمد بیشتری خلق نمی‌کنند، اما در دوران رکود و بحران عملکرد بسیار بهتری دارند. همچنین در درازمدت و در چرخه‌ی بین 1997 تا 2009 عملکرد مالی کسب‌ و کارهای خانوادگی بهتر از کسب‌ و کارهای دیگر بوده. با ما همراه باشید تا از دلایلی که منجر به این تفاوت در عملکرد می‌شوند، آگاه شوید.

 


30 درصد از فروش سالانه‌ی شرکت‌هایی که بیش از یک میلیارد دلار فروش دارند، توسط چنین شرکت‌هایی ایجاد می‌شود. از جمله‌ی این شرکت‌ها می‌توان به والمارت، سامسونگ، تاتا (Tata) و شرکت خودروسازی پورشه اشاره کرد که بهتر است بدانید این‌گونه شرکت‌ها در حال گسترش روزافزون هستند. نوع مالکیت منحصربه‌فرد کسب‌ و کارهای خانوادگی در درازمدت، مسیر حرکت مشخص و معینی ایجاد می‌کنند که دیگر کسب‌ و کارهای رایج معمولا از آن بی‌بهره‌اند، اما دانش اندکی درباره‌ی دلیل تفاوت کسب و کارهای خانوادگی با کسب‌ و کارهای دیگر وجود دارد. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند کسب و کارهای خانوادگی در درازمدت بهتر از کسب‌ و کارهای دیگر عمل می‌کنند، درحالی که برخی پژوهش‌ها، عکس این را نشان داده‌اند.برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه دانشگاه پلی‌تکنیک مونترال، پژوهشی روی شرکت‌های خانوادگی در کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده، کانادا، فرانسه، اسپانیا، پرتغال، ایتالیا و مکزیک با درآمد بیش از یک میلیون دلار انجام داد. سهام چشمگیری از این کسب‌ و کارها، نه لزوما اکثریت، متعلق به یک خانواده بود و اعضای خانواده در هیئت مدیره و همچنین در مدیریت شرکت نقش فعالی داشتند. روش‌هایی که این دو نوع از شرکت‌ها برای موفقیت خود استفاده کرده‌اند و عواملی که عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مورد بررسی قرار گرفته است.

این پژوهش به این نتیجه رسید که کسب‌ و کارهای خانوادگی بر استقامت و انعطاف نسبت به عملکرد تمرکز بیشتری دارند. این‌گونه کسب‌ و کارها درآمد چشمگیر دوران رونق را برای افزایش توان‌شان در گذر از روزهای سخت ذخیره می‌کنند. مدیرعامل یک کسب‌ و کار خانوادگی به همان محرک‌های مالی یک مدیر‌عامل کسب‌ و کار غیرخانوادگی اهمیت می‌دهد، اما تعهدات خانوادگی باعث می‌شود تصمیم‌های راهبردی متفاوتی بگیرد. مدیر یک کسب‌ و کار خانوادگی با دید بلندمدت 10 تا 20 ساله و با در نظر گرفتن ثمرات کسب‌ و کار برای نسل بعد، تصمیم‌گیری می‌کند. همچنین این مدیران در زمینه‌ی مدیریت بحران‌ بهتر از حوزه‌ی بهره‌گیری از فرصت‌ها عمل می‌کنند.

کسب‌ و کارهای خانوادگی می‌توانند در برنامه‌ ریزی و مدیریت درازمدت الگو باشند. این پژوهش نشان داد: برخی از کسب‌ و کارهای غیرخانوادگی از روش‌های مدیریتی کسب‌ و کارهای خانوادگی تقلید می‌کنند. همان‌طور که پیش‌تر بیان کردیم کسب‌ و کارهای خانوادگی در دوران خوب اقتصادی ضعیف‌تر از دیگران و در بحران‌ها پیش‌قراول هستند.


 

اکنون به دلایل استقامت و انعطاف‌پذیری بیشتر کسب‌ و کارهای خانوادگی می‌پردازیم. این پژوهش 7 دلیل را شناسایی کرد.

1. کسب و کارهای خانوادگی ،در سختی‌ها و در خوشی‌ها مقتصد و صرفه‌جو هستند

 

کسب و کار خانوادگی صرفه‌ جو هستند

یک کسب‌ و کار خانوادگی را می‌توان از دفتر مرکزی آن شناخت! برخلاف بیشتر شرکت‌های بزرگ چندملیتی، این کسب‌ و کارها دفتر لوکسی ندارند. به قول مدیرعامل یکی از کسب‌ و کارهای خانوادگیِ مورد بررسی در این پژوهش: «راحت‌ترین درآمد، پولی است که خرجش نکردیم!» شرکت‌های بسیاری به دنبال اعطای سهام به مدیران و کارکنان هستند تا مشکلات ناشی از رویه‌ی رایج کارفرما-کارمند را کاهش دهند، اما کسب‌ و کارهای خانوادگی چون سرمایه‌ی شرکت را سرمایه‌ی خانواده می‌دانند، تلاش می‌کنند دارایی‌شان را نگاه‌ دارند. با بررسی عملکرد مالی شرکت در یک چرخه‌ی اقتصادی، مشاهده می‌کنید کسب‌ و کارهای خانوادگی که با ساختار مالی ساده‌تری دوران بحران را پشت سر گذاشته‌اند، زیان کمتری متحمل شده‌اند.

 


2. کسب و کارهای خانوادگی ،در صرف هزینه‌های کلان بسیار محتاط هستند

کسب‌ و کارهای خانوادگی نسبت به هزینه‌های کلان بسیار با احتیاط تصمیم می‌گیرند. به قول مدیرعامل یک کسب‌ و کار خانوادگی: «ما یک قانون طلایی داریم! بیشتر از دخل‌مان خرج نمی‌کنیم». این قانون ظاهرا بسیار معقول و منطقی به نظر می‌رسد، اما در واقعیت کمتر مدیرعاملی در کسب‌ و کار غیرخانوادگی به آن توجه می‌کند. به‌طور مثال اگر درآمد خالص یک کسب‌ و کار خانوادگی سالانه، 450 میلیارد تومان باشد، تلاش می‌کنند مخارج سالانه‌شان را زیر 400 میلیارد تومان نگاه دارند و باقی‌مانده‌ی این پول را برای روز مبادا ذخیره کنند.

در بیشتر کسب‌ و کارهای خانوادگی برای تصمیم‌ گیری درباره‌ی پروژه‌های کلان، نخست سودآوری خود پروژه بررسی می‌شود و سپس با پروژه‌های دیگر که از نظر هزینه با معیارهای مالی شرکت هم‌خوانی دارند، مقایسه می‌شود. بنابراین به دلیل این سخت‌گیری و تمایل به سرمایه‌ گذاری در پروژه‌ها بااطمینان بالا، در دوران رونق اقتصادی فرصت‌های خوبی را از دست می‌دهند، اما در مقابل در بحران‌ها کمتر زیان می‌کنند؛ زیرا از پروژه‌های با ریسک بالا که ممکن است تبدیل به «چاه ویل» شوند، اجتناب می‌کنند.


3. کسب و کارهای خانوادگی ،بدهی‌های اندکی دارند

 

کسب و کار خانوادگی به دلیل بدهی کمتر آزادی عمل بیشتری دارند.

 

میزانی از بدهی معقول و متناسب، یک نکته‌ی مثبت به‌شمار می‌رود؛ زیرا باعث می‌شود اهرم‌های مالی، خلق ارزش را بیشینه کنند. درحالی‌ که کسب‌ و کارهای خانوادگی نسبت به بدهی با احتیاط رفتار می‌کنند. بدهی باعث می‌شود در دشواری‌ها آزادی عمل کمتری داشته باشید و به معنای رجوع به سرمایه‌گذارانی خارج از خانواده است. در پژوهش پیش‌گفته در طی سال‌های 2001 تا 2009، بدهی به طور متوسط 37 درصد سرمایه‌ی شرکت‌های خانوادگی را تشکیل می‌دهد. این رقم برای شرکت‌های دیگر 47 درصد است. در نتیجه کسب‌ و کارهای خانوادگی مجبور به پرداخت هزینه‌های هنگفت برای بقا در دوران رکود نشدند. به نقل از یکی از مدیران کسب‌ و کار خانوادگی: «ما با جسارت پولدار نشده‌ایم! در حقیقت ما خیلی محتاطانه پول‌مان را به جای سپردن به بانک‌ها درون شرکت نگه می‌داریم».


4. کسب و کارهای خانوادگی ،زیرمجموعه‌ی کوچک‌تر و کمتری دارند

اجتناب از توسعه و دگرگونی با خرید شرکت‌های مختلف شاید سخت‌ترین کار یک مدیر باشد. کسب مالکیت شرکت‌های جدید و افزودن زیرمجموعه‌ها با مخاطره‌ی بسیار همراه است، اما فرصت‌هایی هم به دنبال دارد. کسب‌ و کارهای خانوادگی بیشتر به شرکت‌های کوچک در نزدیکی پایگاه اصلی‌شان و توسعه‌ی جغرافیایی طی قرادادهایی ساده تمایل دارند. این اصل یک استثنا دارد؛ زمانی که اعضای خانواده به این نتیجه برسند که بخش سنتی نیازمند تغییرات ساختاری و حتی توسعه است یا باور داشته باشند بدون همراهی با بدنه‌ی صنعت، بقای درازمدت آنها به خطر می‌افتد. اما شرکت‌های خانوادگی معمولا معامله‌گرهای فعالی نیستند و رشد طی یک روند طبیعی و شراکت را به خرید شرکت‌های دیگر ترجیح می‌دهند. مدیر منابع انسانی یک کسب‌ و کار موفق خانوادگی به ما گفت: «ما علاقه‌ای به خرید شرکت‌های بزرگ نداریم؛ روند یکپارچه‌شدن‌شان پرمخاطره است و کافی است در زمان اشتباه اقدام کنید تا صاحب یک شرکت در معرض سقوط شوید. علاوه‌بر آن ممکن است مجبور شوید فرهنگ شرکت را جایگزین کنید».


5. کسب و کارهای خانوادگی ،بسیاری از آنها تنوع و گوناگونی شگفت‌انگیزی دارند

 

کسب و کار خانوادگی متنوع‌ تر است.

 

تعداد زیادی از کسب‌ و کارهای خانوادگی مانند میچلین و والمارت در طول سال‌ها بر هسته‌ی نخستین فعالیت‌شان تمرکز کرده‌اند. با اینکه تجربه‌ نشان داده است ایجاد تنوع در سطح فردی ساده‌تر از اقدام آن در سطح کلان مانند شرکت است. بسیاری از کسب‌ و کارهای خانوادگی از جمله کارگیل (Cargill)، تاتا و ال‌جی نسبت به شرکت‌های دیگر زمینه‌ی فعالیت بسیار متنوع‌تری دارند. در مطالعه‌ی انجام شده، 46٪ کسب و کار‌های خانوادگی از تنوع چشمگیر برخوردار بودند ولی تنها 20٪ کسب و کارهای غیرخانوادگی زمینه‌ی فعالیت متنوع داشتند. برخی از آنها طی یک روند طبیعی وارد زمینه‌ی فعالیت جدیدی شده‌اند؛ برخی دیگر شرکت‌های جدید را خریده‌اند و فعالیت‌شان را حول این شرکت (با زمینه‌ی فعالیت متفاوت) جدید توسعه داده‌اند. مدیران کسب‌ و کارهای خانوادگی معتقدند تنوع و گوناگونی در دوران رکود روشی کلیدی برای حفظ سرمایه‌ی خانواده است.

 


6. کسب و کارهای خانوادگی ،جهانی‌تر هستند

کسب‌ و کارهای خانوادگی جاه‌طلبی زیادی برای شناخته شدن در خارج از مرزها دارند. آنها نسبت به کسب‌ و کارهای غیرخانوادگی درآمد بیشتری از فروش خارجی‌شان کسب می‌کنند. البته توسعه‌ی این کسب‌ و کارها در خارج از مرزها، روندی طبیعی دارد یا ناشی از خرید شرکت‌های کوچک محلی است که گردش مالی بالایی ندارند. همچنین کسب‌ و کارهای خانوادگی برای نتیجه‌گرفتن از یک بازار جدید بسیار شکیبا هستند. مدیرعامل یکی از کسب و کارهای بزرگ جهانی معتقد است «ما بدون پذیرش زیان داخلی طی 20 سال گذشته، نمی‌توانستیم به یک کسب و کار پیشرو در جهان تبدیل شویم».


7. نیروهای با استعدادشان را بهتر حفظ می‌کنند

 

کسب و کار خانوادگی بهتر از نیروی کارش محافظت می کند.

 

ماندگاری کارکنان در کسب‌ و کارهای خانوادگی بیشتر و بهتر از کسب‌ و کارهای غیرخانوادگی است. رهبران کسب‌ و کارهای خانوادگی برای مزیت‌های همکاری طولانی‌مدت از جمله اعتماد بیشتر، شناخت بهتر کارکنان و تصمیم‌های آنان و فرهنگ قوی‌تر ارزش قائلند. کسب‌ و کارهای خانوادگی ویژگی‌هایی مشابه «سازمان‌های با قابلیت اعتماد بالا» دارند. در این سازمان‌ها همکاری بلندمدت کارکنان متخصص منجر به خلق تیم‌های کاری پویا و کارآمد و یک الگوی فکری جامع می‌شود که به تحقق اهداف کمک می‌کند. مدیرعامل یکی از کسب‌ و کارهای موضوع پژوهش مذکور می‌گوید: «شاید باهوش‌ترین کارکنان را نداشته باشیم، اما آنها کارشان را بهتر از هر کسی بلدند و هنگام بروز مشکلات، کل تیم به سرعت واکنش نشان می‌دهند».

جالب است که کسب‌ و کارهای خانوادگی برای حفظ کارکنان کمتر به محرک‌های مالی تکیه می‌کنند. آنها بر خلق فرهنگ تعهد و تحقق اهداف، اجتناب از تعدیل نیرو در دوران رکود، سپردن جایگاه‌های بالا به اعضای دورن سازمان و سرمایه‌گذاری روی افراد تأکید می‌کنند. کسب‌ و کارهای خانوادگی نسبت به کسب‌ و کارهای دیگر هزینه‌ی بیشتری را صرف آموزش کارکنان می‌کنند.

با آزمون این 7 اصل متوجه هماهنگی و هم‌افزایی آنها خواهید شد. تحقق یکی از آنها، پیگیری بقیه‌ی آن را ساده‌تر می‌کند. صرفه‌جویی و بدهی اندک احتمال تعدیل نیرو را کاهش و در نتیجه ابقای نیروی کار را تقویت می‌کند. توسعه‌ی جهانی منجر به تنوع و کاهش ریسک می‌شود. خرید شرکت‌های کمتر به معنای بدهی کمتر است. پول پس‌انداز‌شده‌ی ناشی از صرفه‌جویی را می‌توان با دقت و احتیاط در صرف هزینه‌های کلان، در موارد مناسب سرمایه‌گذاری کرد. این اصول در خلاء عمل نمی‌کنند، بلکه هر یک دیگری را تقویت می‌کند.

مدیران کسب‌وکارهای خانوادگی از وجود رقبایی که دست به انتخاب‌های شگفت‌انگیز و تصمیم‌گیری‌های مخاطره‌آمیز می‌زنند، آگاهند. آنها می‌دانند که احتیاط بیش از حد باعث می‌شود برخی فرصت‌ها را از دست بدهند، اما امیدوارند در گذر زمان و با تغییر چرخه‌ی اقتصادی و گذر پیوسته از رونق به رکود، درآمد بیشتری خلق کنند.

تکرار این چرخه‌ها سریع‌تر شده است. با ادامه‌ی این روند استراتژی تمرکز بر انعطاف و استقامت که در کسب‌ و کارهای خانوادگی جاری است، هواداران بیشتری پیدا می‌کند. در اقتصاد جهانی امروز که بحران‌ها یکی پس از دیگری رخ می‌دهند، پذیرش درآمد کمتر در دوران رونق برای تضمین بقا در دوران رکود، ترفندی است که مدیران با خشنودی آن را به‌کار می‌بندند.


 

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

Family businesses

منبع : hbr

دانلودpdf مقاله :مزیت کسب و کارهای خانوادگی 

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/What-is-the-secret-of-success-for-small-businesses-

موفقیت کسب و کارهای کوچک برداریم.

 

4 راز موفقیت کسب و کارهای کوچک


سیستم مدیریت کسب و کار در ایالات متحده در سراسر جهان تحسین می‌شود و خیلی از کشورها سعی در تقلید از آن دارند. دو خصوصیت برجسته‌ی این سیستم اشتیاق برای ساختن آینده‌ای بهتر و تمایل به تغییر در راستای رسیدن به آن هدف هستند. هیچ جامعه‌ای به این اندازه‌ در ایجاد کسب و کارهای جدید جرئت و جسارت ندارد. ما گاهی انقدر غرق در ایده‌ها و افکار خودمان می‌شویم که فراموش می‌کنیم باید اصولی ابتدایی را از دیگران بیاموزیم و چه چیزی مهم‌تر از آموختن اصول مدیریت از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین شرکت‌های جهان است.
بسیاری از کارآفرینان حتی بدون آموزش دیدن، از نظر فنی در زمینه‌ی فعالیت خود متخصص هستند و اصول مدیریتی را هم خوب می‌شناسند. در اینجا منظور ما از «مدیریت»، بخشی از کسب و کار است که به تخصص‌های فنی مربوط نمی‌شود، بلکه بیشتر به فعالیت‌های پشت صحنه می‌پردازد. علت ناموفق بودن کسب‌ و کارهای کوچک، در همان سال‌های ابتدایی، عدم‌ مدیریت صحیح است. علت ناموفق بودن آنها ضعف در محصولات یا خدمات نیست، بلکه به نبود مدیریت صحیح در پشت صحنه مربوط می‌شود.
به‌محض اینکه کسب و کاری رشد کرد و به سطح خاصی رسید، تکنیک‌های مدیریتی باید تغییر کند، در غیر این صورت کسب و کار مورد نظر با مشکل مواجه خواهد شد. این سطح برای بسیاری از کسب و کارهای کوچک داشتن حدود 5 تا 15 کارمند و فروش سالانه‌ی 1 تا 3 میلیارد تومان است. گاهی این مبلغ بیشتر و گاهی هم کمتر است، با این حال، وقتی کسب و کارهای کوچک به این مرحله می‌رسند، صاحب آن کسب و کار باید تغییر کند و به جای مدیریت محصولات، مدیریت انسان‌ها را بر عهده بگیرد و از متخصص فنی به متفکر راهبردی تبدیل شود. این امر یعنی ایجاد تغییر در بسیاری از عادات و همه می‌دانیم این کار آسان نیست، اما اگر مدیر نتواند رشد کند، باید شاهد عدم موفقیت در کسب و کارهای کوچک خود باشد.

 


کسب و کارهای کوچک موفق چه تفاوتی با کسب و کارهایی ناموفق دارند؟

 

راز موفقیت کسب و کارهای کوچک

مهم‌ترین مزیت آنها نسبت به کسب و کارهای کوچک ناموفق این است که مدیران‌شان خصوصیات فردی خود را به هدف پیشرفت در کسب و کارشان تغییر داده‌‌ و بهبود بخشیده‌اند. در کل، آنها نگاه مثبتی به کسب و کارشان و زندگی در معنای کلی آن دارند.

 

بیست سال دیگر از کارهایی که در زندگی انجام نداده‌اید بیشتر پشیمان خواهید شد تا از کارهایی که انجام داده‌اید. پس بادبان‌ها را بکشید و از بندر امن دور شوید. کشتی خود را به دل باد بسپارید تا سرزمین‌های جدید کشف کنید و رؤیا‌ها در سر بپرورانید.

– مارک تواین

موفقیت در کسب و کارهای کوچک ناشی از ثابت قدم بودن مدیران آنهاست.

اگر بدون کار و تلاش به‌دنبال موفقیت می‌گردید، به فرهنگ لغات مراجعه کنید.

– ماری بی. اسمیت

آنها مدیران صبوری هستند.

کارآفرینان موفق افرادی هستند که بین مانع و فرصت تفاوتی قائل نمی‌شوند، بلکه از هر دوی آنها به نفع خود استفاده می‌کنند.

– ویکتور کیام

آنها پشتکار دارند.

بسیاری از شکست‌های دنیا به این دلیل است که افراد هنگام تسلیم شدن نمی‌دانستند چقدر به موفقیت نزدیک شده بودند.

– توماس ادیسون

 

دومین نکته این است که صاحبان کسب و کارهای کوچک موفق، از ابتدا طرحی تجاری و راهبردی‌ برای کسب و کارشان طراحی می‌کنند که به‌وضوح مفهوم کسب و کار، رسالت و فلسفه‌‌‌اش را توضیح می‌دهد. در این سندِ مکتوب، آنها اهداف شخصی را در کنار اهداف تجاری تعیین می‌کنند و زمان مشخص و استراتژی‌هایی برای رسیدن به آن اهداف در نظر می‌گیرند.

سومین راز موفقیت کسب و کارهای کوچک این است که صاحبان آنها ساختاری سازمانی توسعه داده‌‌اند که مانند دستگاهی کار می‌کند که به خوبی روغن‌کاری شده‌ است. این ساختار، به‌همراه تمامی سیاست‌ها و روال‌هایش، تمام افرادی را که نقشی در کار دارند، تشویق می‌کند تا نهایت تلاش‌شان را انجام دهند و برای افرادی که کارشان را به بهترین نحو انجام می‌‌دهند پاداش در نظر می‌گیرد و افرادی که رفتارهای مورد انتظار را از خود نشان نمی‌‌دهند، تنبیه می‌کند. جایگاه‌، وظایف و مسئولیت‌ها کاملا مشخص و به افراد مورد نظر منتقل شده‌اند و عملکرد آنها به‌طور منظم بررسی می‌شود. آموزش، برنامه‌های توسعه‌ی شغلی و طرح‌های مربوط به پاداش‌ها به شکلی طراحی شده‌ است که تمامی افراد را به بالاترین حد مشارکت تشویق می‌کند. مدیران کسب و کارهای کوچک موفق، کارمندان و شرکایشان را ارزشمندترین دارایی خود می‌‌دانند.

 


 

چهارمین و آخرین راز موفقیت کسب و کارهای کوچک، توسعه‌ی سیستم‌های پشتیبانی عملیاتی است. این سیستم‌ها می‌توانند مالی یا غیرمالی، دستی یا خودکار باشند و هدف آنها، پشتیبانی از تمامی فعالیت‌های سازمان و کارآمد کردن آنهاست. اگر این سیستم‌ها خوب طراحی شده باشند، می‌توانند مدیران را از بار بسیاری از فعالیت‌های روزانه خلاص کنند و به آنها زمان بیشتری برای رسیدگی به طرح‌های راهبردی بدهند. اطلاعات به دست آمده از این سیستم‌های ردیابی، اطلاعاتی حیاتی درباره‌ی فروش، نقدینگی و دیگر اطلاعات مالی هستند که به مدیران مربوطه برای گرفتن بهترین تصمیمات در اسرع وقت کمک می‌کنند. آنها قبل از اینکه خطری در سیستم دیده شود، به مدیران اخطارهای لازم را می‌دهند.

به‌طور خلاصه، چهار راز موفقیت کسب و کارهای کوچک به شرح زیر هستند:

1. صاحبان کسب و کارهای موفق، رفتارهای مثبت، تعهد، صبر و پشتکار را در خود ایجاد کرده‌اند.

2. یک طرح تجاریِ صحیح و راهبردی‌ وجود دارد.

3. ساختاری سازمانی ایجاد شده است که افراد را تشویق می‌کند نهایت تلاش‌شان را در وظایف محوله‌ی خود انجام دهند.

4. از سیستم پشتیبانی عملیاتی‌ استفاده می‌شود که عملکردها را ردیابی و مدیران ارشد را از بار فعالیت‌های کوچک روزانه خلاص می‌کند، در حالی که اطلاعات مهمی برای مدیریت صحیح کسب و کار در اختیارشان قرار می‌دهد.

 


طرح تجاری موفق چیست؟

 

برای موفقیت در کسب و کار کوچک باید از طرح تجاری مناسبی استفاده کنیم

کسب و کارهای موفق در چارچوب برنامه‌ریزی‌شده‌ای فعالیت می‌‌کنند. طرح تجاری‌ که به موفقیت در کسب و کارهای کوچک منجر می‌شود، معمولا برای دو یا سه سال نوشته می‌شود. این طرح، رسالت شرکت را در خدمات‌رسانی به مشتریانش توضیح می‌دهد. نقاط‌ قوت شرکت را در تجارت و بازاریابی تجزیه و تحلیل می‌کند. نقاط‌ ضعف را پیدا و راه‌های غلبه بر آنها را شناسایی می‌کند. بازار هدف و استراتژی‌های قیمت‌گذاری را مشخص می‌کند. همچنین استراتژی‌های همکاری یا مشارکت با دیگر کسب و کارها را شناسایی می‌کند که برای رسیدن به موفقیت حیاتی هستند. این طرح دیگر موقعیت‌های حیاتی برای سلامت و موفقیت در کسب و کارهای کوچک در بلندمدت را نیز به خوبی توضیح می‌دهد.

با داشتن طرح تجاری دقیق و حساب‌شده، شانس رسیدن به موفقیت در کسب و کارهای کوچک بسیار زیاد است. بدون داشتن یک طرحی تجاری‌ مؤثر، کسب و کار شما به سمت شکست پیش می‌رود. یک ضرب‌المثل آمریکایی می‌گوید: «شکست در برنامه‌ریزی به معنای برنامه‌ریزی برای شکست است».

 


ساختار سازمانی چیست؟

 

اجازه دهید در اینجا نگاه دقیق‌تری به ساختار سازمانی بیندازیم.

مهم‌ترین بلوک‌های سازنده‌ی ساختار سازمانی به شرح زیر هستند:

  • نمودار سازمانی که کاربردهای اصلی عملیات سازمان را به تصویر می‌کشد و ارتباطات بین این کاربردها را گزارش می‌دهد؛
  • شرح وظایفِ مدیران، ناظران و کارکنان متخصص به همراه گزارشی دقیق از روابط و ملزومات ذهنی و جسمی مورد نیاز در انجام هر کار، مهارت، وظیفه و مسئولیت‌، به‌علاوه‌ی استاندارد‌های اجرایی هر کدام از این کارهاست؛
  • فهرست وظایف و کارها برای کارگران کارخانه یا بخش‌های تدارکات و خدمات که روابط بین آنها را گزارش می‌دهد و ملزومات ذهنی و جسمی، مهارت‌ها و مسئولیت‌های شغلی‌شان و استانداردهای اجرایی آنها را مشخص می‌کند؛
  • سیستم ارزیابی عملکرد شغلی، عملکرد تمامی کارکنان را بررسی و آنها را به پیشرفت مداوم تشویق می‌کند؛
  • دستورالعمل‌های اطلاعاتی شامل کتاب راهنمای کارکنان و راهنمای سیاست‌ها و روال‌های کاری که مرزهای قابل قبول را مشخص می‌کند و توقعات از کارکنان را معرفی می‌کند؛
  • سیستم پاداش برای تمامی کارمندان که به آنها در ازای عملکرد خوب‌شان با در نظر گرفتن سهمی از سود شرکت پاداش می‌دهد.

وقتی تمامی اجزای سازمانی در جای خود قرار داشته باشند و به‌صورت روزانه مورد استفاده قرار بگیرند، سازمان از ساختار و هدف برخوردار خواهد بود. کارمندان می‌دانند شرکت به کدام سمت حرکت می‌کند و دقیقا نقش خودشان را در این حرکت خواهند شناخت. ایشان می‌‌دانند مرز رفتارهایی که از آنها انتظار می‌رود چیست و در ازای عملکرد خوب‌شان پاداش دریافت خواهند کرد.

 


سیستم پشتیبانی عملیاتی چیست؟

 

نرم‌افزارهای پشتیبانی برای موفقیت در کسب و کار کوچک حیاتی هستند

ساده‌ترین نوع سیستم، فرمی است مانند فرم درخواست استخدام یا اعتبار، مجوز برگشت محصول یا سند اجازه‌ی حمل‌و‌نقل. مثال‌های دیگر از سیستم شامل پیش‌بینی و مدیریت نقدینگی، برنامه‌ی بودجه، گزارش مغایرت و توزیع پاداش‌ها هستند. بسیاری از این سیستم‌ها معمولا با روش‌های پشتیبانی کامپیوتری مانند مایکروسافت اکسل یا نرم‌افزارهای تخصصی دیگری همراه هستند.

یکی از مهم‌ترین سیستم‌ها برای کسب‌ و کارهای کوچک، سیستم حسابداری است که می‌تواند سیستم ساده‌ای مانند QuickBooks یا Peachtree باشد. این سیستم‌های ساده معمولا برای کسب و کارهای غیرتولیدی مناسب هستند که فعالیت‌شان در حد خرید و فروش است. آنها همچنین می‌توانند مشتریان، فروشنده‌ها، حساب‌های پرداختی و دریافتی را به خوبی مدیریت کنند. در نهایت، این قابلیت را دارند که گزارش‌های عالیِ مدیریتی تهیه کنند.

برای کسب و کارهایی که تولیدی هستند و بعد از خرید مواد اولیه محصولی را تغییر می‌دهند یا تولید می‌کنند یا برای کسب و کارهای خرده‌فروشی در مقیاس بزرگ، نرم‌افزار‌های خاصِ این صنایع شاید مناسب‌تر باشند. قبل از خرید این سیستم‌ها باید دقت شود، چون این سیستم‌ها برای استفاده‌ی بلند‌مدت خیلی گران‌تر از سیستم‌های ساده هستند، محاسبه‌ی هزینه‌ی محصولات را به خوبی انجام می‌‌دهند، ولی معمولا از عهده حسابرسی‌های معمولی به خوبی بر نمی‌آیند و فرمت مشخصی برای تهیه‌ی گزارش دارند که معمولا به سختی می‌توان آن را تغییر داد.

فرقی نمی‌کند چه نوع کسب و کاری داشته باشید، به هر حال، داشتن بسته‌ی نرم‌افزاری حسابداری برای محاسبه‌ی معاملات روزانه در زمان واقعی که استفاده‌ی آن برای کارمندان راحت باشد، بخشی از نیازهای اولیه‌تان است. در دنیای کسب و کار امروز که به سرعت در حال تغییر است، نمی‌توان منتظر حسابدارها ماند تا هفته‌ها و حتی ماه‌ها برای تهیه‌ی گزارش وقت صرف کنند.

دیگر سیستم‌هایی مورد نیاز برای کسب و کارهای کوچک به شرح زیر هستند:

  • مدیریت نقدینگی: از این سیستم برای پیش‌بینی استفاده می‌شود که حساب‌های قابل دریافت و دیگر مبالغ ورودی را در مقابل حساب‌های پرداختی و دیگر مبالغ خروجی قرار و به مدیران اجازه می‌دهد کمبودها را پیش‌بینی کنند و قبل از اینکه بحران از راه برسد، جلوی آن را بگیرند. این پیش‌نمایی‌ها حداقل باید شش هفته زودتر صورت بگیرند. اگر این سیستم به خوبی اجرا شود، یکی از کارمندان اداری می‌تواند در کمتر از 15 تا 30 دقیقه در هفته گزارشی برای مدیران آماده کند.
  • بودجه: این برنامه‌ی سود یک ساله و در مدیریت کنترل بسیار حیاتی است. این سیستم باید به پیشینه‌ی ساختار هزینه‌ای سازمان مرتبط باشد، اما بودجه‌بندی باید بر مبنای صفر باشد و تمامی هزینه‌ها (نه تنها کاهش یا افزایش) باید توجیه شوند. این سیستم به‌صورت خودکار بودجه‌ی ماهیانه ایجاد می‌کند که مستقیما به حجم فروش مرتبط است. اگر این سیستم به خوبی تنظیم شده باشد، فقط چند ساعت برای مدیریت داده‌‌ها نیاز دارد.
  • گزارش مغایرت: این سیستم مکمل سیستم بودجه است. باید به‌صورت خودکار کار کند تا بتواند نتایج واقعی را با بودجه مقایسه و به‌صورت ماهیانه گزارش تهیه کند. این گزارش باید قسمت‌هایی را که با مشکل روبه‌رو هستند و مدیریت باید سریعا در مورد آنها اقدام کند، مشخص کند. این سیستم هم اگر به‌ خوبی تنظیم شده باشد، 10 تا 15 دقیقه در ماه زمان برای آماده کردن گزارش نیاز دارد.
  • گزارش شاخص کلیدی: این گزارش در یک صفحه تغییرات هفتگی در نقدینگی، حساب‌های قابل‌دریافت، حساب‌های قابل‌پرداخت، فروش و لیست موجودی کالاها را نشان می‌دهد. 10 تا 15 دقیقه در هفته برای تهیه‌ی این گزارش‌ها زمان نیاز است.
  • کاربرگ هزینه‌ی نیروی کار: این کاربرگ، ردِ هزینه‌‌‌های مربوط به کارمندان و بخش‌های سازمان را دنبال می‌کند. هزینه‌ی کامل هر کارمند در ساعت یا در سال به دقت محاسبه و گزارش می‌شود. این گزارش می‌تواند در استراتژی و محاسبه‌ی قیمت‌گذاری استفاده شود. برگه‌ی دیگری برای سود هر کارمند به آن اضافه و به هر کارمند داده می‌شود تا بسته‌ی پاداش خود را محاسبه کند. این سیستم 15 تا 30 دقیقه در هر فصل کاری برای به‌روز کردن اطلاعات زمان نیاز دارد.
  • سیستم قیمت‌گذاری محصولات: این سیستم با توجه به بودجه و هزینه‌های انجام شده، قیمت محصولات را به‌صورت خودکار محاسبه می‌کند. همچنین می‌‌تواند سود خالصِ قبل از پرداخت مالیات را نیز بر حسب قیمت‌های پیش‌بینی شده محاسبه کند. این سیستم با توجه به نیاز سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • کاربرگ برنامه‌ی پاداش: این سیستمی برای توزیع عادلانه‌ی سود بین کارمندان با توجه به میزان وفاداری‌شان به سازمان، عملکرد و میزان مسئولیت‌ها است. اگر به خوبی اجرا شود، 10 تا 15 دقیقه در هر فصل کاری برای به‌روزرسانیِ داده‌ها زمان نیاز دارد.
  • محاسبه‌کننده‌ی نقطه‌ی سر‌به‌سر: این سیستم، فروش سر‌به‌سر شرکت را با توجه به حجم فروش در روز، هفته یا سال محاسبه می‌کند. همچنین تصمیمات مهمی را که تأثیر اساسی در ساختار هزینه‌ای سازمان دارند، قبل از اینکه به مرحله‌ی عمل درآیند تجزیه و تحلیل می‌کند. این سیستم به میزان نیاز شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • گزارش فروش هفتگی: این سیستم برای تهیه‌ی گزارش‌هایی است که به حساب فروش‌، با توجه به گروه محصولات و فروشنده‌ها به صورت هفتگی، ماهیانه و سالانه رسیدگی می‌کند. 15 تا 30 دقیقه در هفته برای به‌روزرسانی زمان نیاز دارد.

به‌طور خلاصه، اصول مدیریتی برای موفقیت در کسب و کارهای کوچک که در این مقاله مطرح شدند، می‌توانند به‌عنوان چهار پایه‌ی یک صندلی در نظر گرفته شوند. صندلی‌ای که یک یا دو پایه داشته باشد کاملا بی‌ثبات است. صندلیِ سه‌پایه کمی ثباتش بیشتر است، ولی اگر وزن زیادی روی آن قرار بگیرد، واژگون می‌شود. باثبات‌ترین صندلی باید چهار پایه داشته باشد.

یک بار دیگر چهار راز که موفقیت کسب و کارهای کوچک شما را تضمین می‌کنند یادآوری می‌کنیم:

  1. مدیریت ارشد مثبت، متعهد و باپشتکار؛
  2. مفهوم مشخصی از کسب و کار و برنامه‌ی کسب و کار راهبردی؛
  3. سازمانی کارآمد و سازمان‌یافته؛
  4. سیستم‌های ابتدایی و خودکار برای پشتیبانی از سازمان و اطمینان از عملکرد خوب آن.

کسب و کاری که از این چهار رکن اصلی برخوردار باشد، شانس بیشتری برای موفقیت دارد.

 

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

What is the secret of success for small businesses?

منبع : businessknowhow

 

دانلودpdf مقاله :راز موفقیت کسب و کارهای کوچک چیست؟

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/What-is-a-marketing-plan-

می‌دارد.

برنامه بازاریابی


 

برای رشدِ کسب‌وکار خودتان، به برنامه‌ بازاریابی احتیاج دارید. یک برنامه‌ی درستِ بازاریابی به پرسش‌های زیر پاسخ می‌دهد:

  1. مشتریانِ هدف شما چه کسانی هستند؟
  2. چگونه این مشتریان هدف را جذب کنید؟
  3. چگونه مشتریان‌ خود را حفظ ‌کنید تا خریدار همیشگی شما باشند؟

در صورتی که برنامه‌ بازاریابی شما به درستی تنظیم شود، نقشه‌ی راهی خواهد بود که می‌توانید به کمک آن، مشتریان بی‌شماری را جذب کنید و به طور چشمگیری موفقیت سازمان‌ خود را بهبود ببخشید. در ادامه، 15 بخش کلیدی یک برنامه‌ بازاریابی‌ را معرفی می‌کنیم.


1- خلاصه‌ مدیریتی در برنامه بازاریابی

خلاصه‌ی مدیریتی خود را آخر کار بنویسید. همان‌طور که از نام آن پیداست، این بخش صرفا خلاصه‌ای از هر یک از بخش‌های برنامه‌ بازاریابی شماست. خلاصه‌ی مدیریتی یک نمای کلی از برنامه‌ی شما را در اختیار خودتان و اعضای دیگر از قبیل کارمندان، مشاوران و غیره، قرار می‌دهد.


2-ابزار برنامه بازاریابی

ابزار بازاریابی، وثیقه‌هایی هستند که شما برای افزوده شدن به میزان مشتریان کنونی و مشتریان احتمالی به کسب‌وکارتان، از آنها استفاده می‌کنید. وب‌سایت، بروشورهای چاپی، کارت‌های ویزیت و کاتالوگ‌ها، بخشی از ابزار بازاریابی هستند. بررسی کنید کدام‌یک از ابزار بازاریابی را در اختیار دارید، کدام‌یک را باید به دست بیاورید یا کدام‌یک را باید در این بخش از برنامه‌تان، اصلاح کنید.


3- مشتریان هدف برنامه بازاریابی

این بخش درباره‌ی مشتریانی است که هدف شما هستند. در این بخش، شرح جمعیت‌شناختی (سن، جنسیت)، شرح روان‌شناختی (علایق آنها) و خواسته‌ها و نیازهای دقیق آنها از محصولات و خدماتی که ارائه می‌کنید، توصیف می‌شود.

توانایی شناساییِ روشن‌ترِ مشتریان هدف، هم در مشخص کردنِ دقیقِ تبلیغات (در نتیجه دریافت بازده‌ی سرمایه‌گذاری بیشتر) و هم در هم‌فکری بهتر با مشتریان احتمالی مفید خواهد بود.

 


 5-پیشنهادهای شما

پیشنهادها، معاملات خاصی هستند که شما از ترکیب آنها با هم برای جذب مشتریان جدید و بازگرداندن مشتریان قدیمی به سوی خودتان استفاده می‌کنید. پیشنهادها می‌توانند شامل تست رایگان، تضمین بازگشت وجه در صورت نارضایتی، بسته‌ها (ترکیب محصولات یا خدمات مختلف در یک بسته) و پیشنهاد تخفیف ‌شوند. شاید کسب‌وکار شما نیازی به ارائه‌ی چنین پیشنهادهایی نداشته باشد، اما به طور کلی استفاده از آنها سبب بالا رفتن سریع‌تر شمار مشتریان همیشگی شما خواهد شد.


6- پیشنهاد فروش منحصر به فرد (USP) برنامه بازاریابی

داشتن یک پیشنهاد فروش منحصربه‌فرد (USP=Unique Selling Proposition) اهمیت زیادی دارد، زیرا شرکت شما را از رقبایتان متمایز می‌کند. ویژگی بارزِ بسیاری از شرکت‌های بزرگ، USP آنهاست. برای مثال، USP‌ شرکت FedEx این است: «بسته باید بی برو برگرد ظرف یک شب تحویل داده شود». این پیشنهاد فروش، برای مشتریانی که قابلیت اعتماد و تحویل سریع برای‌شان مهم است، بسیار جذابیت دارد.


7- استراتژی قیمت‌گذاری در برنامه بازاریابی

استراتژی قیمت‌گذاری و موضع‌گیریِ شما باید همسو باشند. برای مثال، اگر می‌خواهید شرکت شما به عنوان یک برند برتر در صنعت شناخته شود، قیمت‌ بیش از حد پایین ممکن است مشتریان را از خرید بازدارد. در این بخش از برنامه‌ بازاریابی‌، موضع‌گیری دلخواه خودتان و نحوه‌ی پشتیبانیِ قیمت‌گذاری از آن را به تفصیل شرح دهید.


8-استراتژی تبلیغات

بخش تبلیغات یکی از مهم‌ترین بخش‌های برنامه‌ بازاریابی است و به شرح چگونگی دسترسی شما به مشتریان جدید می‌پردازد. روش‌های تبلیغاتی متعددی وجود دارند که برخی از آنها عبارتند از:

  • تبلیغات تلویزیونی؛
  • بازاریابی نمایشگاه تجاری؛
  • اعلامیه‌ی مطبوعاتی؛
  • تبلیغات آنلاین؛
  • بازاریابی رویدادی.

در این بخش از برنامه‌ بازاریابی، هر یک از این گزینه‌ها را در نظر بگیرید و تصمیم بگیرید کدام‌یک از آنها به نحو مؤثرتری دسترسی شما را به مشتریان هدف ممکن خواهد ساخت.


9-پیش‌بینی‌های مالی

بخش نهایی برنامه‌‌ بازاریابی شما، پیش‌بینی‌های ما‌لی است. در این پیش‌بینی‌ها، تمام اطلاعاتی را که تا پیش از این در برنامه‌ بازاریابی‌ خود گنجانده‌اید، در نظر بگیرید. برای مثال، هزینه‌های تبلیغاتی که انتظار دارید متحمل شوید، نتایج مورد انتظار در خصوص مشتریان جدید، فروش و سود، همچنین، نتایج مورد انتظار درباره‌ی استراتژی جدید حفظ مشتری را به حساب بیاورید.

با اینکه پیش‌بینی‌های مالی شما هرگز 100 درصد دقیق نخواهند بود، برای شناسایی اینکه کدام هزینه‌های تبلیغاتی و کدام استراتژی‌ها بالاترین بازده‌ی سرمایه‌گذاری را برای شما خواهند داشت، از آنها استفاده کنید. همچنین، با انجام پیش‌بینی‌های مالی، اهدافی را تعیین خواهید کرد (مثلا، اهداف شما برای برنامه‌ی ارجاع) که شرکت شما برای رسیدن به آنها باید تلاش کند.

برای کامل کردن هر یک از 15 بخش برنامه‌ بازاریابی، باید حوصله به خرج دهید. اما پس از تکمیل این برنامه، خواهید دید که ارزش تلاش شما را داشته است، چون نتیجه‌ی داشتن چنین برنامه‌ای، صعود فروش و سود شماست.


10- برنامه‌ توزیع

برنامه‌ی توزیع به جزئیاتِ نحوه‌ی خرید مشتریان از شما می‌پردازد. برای مثال، آیا مشتریان مستقیما از طریق وب‌سایت‌تان از شما خرید خواهند کرد؟ آیا آنها از توزیع‌کنندگان یا خرده‌فروشان دیگر خرید می‌کنند؟ و پرسش‌هایی از این دست. به راه‌هایی فکر کنید که به کمک آنها بتوانید به مشتریان دسترسی پیدا کنید و این راه‌ها را در این بخش از برنامه‌ بازاریابی‌تان ثبت کنید.


11- استراتژی بازاریابی اینترنتی

چه بخواهید، چه نخواهید، امروزه اغلب مشتریان خرید اینترنتی را برای یافتن محصولات یا خدمات جدید ترجیح می‌دهند. به معنای دقیق کلمه، داشتنِ یک استراتژی بازاریابی آنلاینِ درست، به جذب مشتریان جدید و کسب مزایای رقابتی کمک می‌کند.

چهار بخش کلیدی استراتژی و برنامه بازاریابی آنلاین عبارتند از:

  1. استراتژی کلیدواژه: کلیدواژگانی را شناسایی کنید که دوست دارید وب‌سایت خود را با آنها بهینه‌سازی کنید.
  2. استراتژی بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو: اسنادی را در وب‌سایت خود قرار دهید که کلیدواژگان برتر را به نحو بارزتری نمایش بدهند.
  3. استراتژی تبلیغات آنلاین پولی: برنامه‌های تبلیغاتی آنلاینی را که می‌خواهید برای دستیابی به مشتریان هدف از آنها استفاده کنید، بنویسید.
  4. استراتژی رسانه‌های اجتماعی: درباره‌ی چگونگی استفاده از وب‌سایت‌های رسانه‌های اجتماعی برای جذب مشتریان، مطالبی بنویسید.

12- استراتژی تبدیل برنامه بازاریابی

استراتژی‌های تبدیل به ر‌وش‌هایی اشاره دارند که شما برای تبدیل مشتریان احتمالی به مشتریان سودآور از آنها استفاده می‌کنید. برای مثال بهبود توضیحات فروش می‌تواند کار تبدیل را بهتر کند. همچنین، افزایش مستندات اجتماعی (مثلا، نشان دادن رضایت مشتریان قدیمی از شرکت‌تان) تقریبا همیشه می‌تواند سبب تقویتِ کار تبدیل‌ و فروش شما شود. در این بخش از برنامه، مشخص کنید که از کدام استراتژی‌های تقویت‌کننده‌ی تبدیل استفاده خواهید کرد.


13- سرمایه‌گذاری‌ مشترک 

سرمایه‌گذاری‌های مشترک و شراکت‌ها، توافق‌هایی هستند که شما با سازمان‌های دیگر ایجاد می‌کنید تا به مشتریان جدید برسید یا از مشتریان موجود، سود بیشتری کسب کنید. برای مثال اگر کار شما فروش سیم‌های گیتار است، تصمیم کاملا سودآوری که می‌توانید بگیرید این است که با یک تولیدکننده‌ی گیتار شریک شوید که فهرستی از هزاران مشتری خریدار گیتار را در اختیار دارد و بدون‌شک در آینده به سیتم گیتار احتیاج خواهند داشت.

قبل، حین و پس از خرید مشتریان از شرکت شما، به نیازهای آنها خوب فکر کنید. بسیاری از شرکت‌هایی که محصولات و خدمات مورد نیاز مشتریان شما را می‌فروشند، می‌توانند شرکای خوبی برای شما باشند. فهرست چنین شرکت‌هایی را در این بخش از برنامه‌ بازاریابی خود ثبت کنید و سپس برای شراکت با آنها وارد عمل شوید.


14-استراتژی حفظ مشتری برنامه بازاریابی

بسیاری از سازمان‌ها به جای سرمایه‌گذاری روی ترغیب مشتریان فعلی برای خرید بیشتر، وقت و انرژی زیادی را صرف جذب مشتریان جدید می‌کنند. با استفاده از استراتژی‌های حفظ مشتری از قبیل خبرنامه‌های ماهانه یا برنامه‌ی وفاداری مشتری، می‌توانید مشتریان فعلی‌تان را به خرید بیشتر ترغیب کنید و درآمد و سود خود را افزایش دهید. در این بخش، به شناسایی شیوه‌هایی بپردازید که بتوانید از آنها برای حفظ مشتری استفاده کنید.


15-استراتژی ارجاع

یک برنامه‌ی ارجاع مشتریِ قوی می‌تواند در موفقیت شما تحول اساسی ایجاد کند. برای مثال اگر هر یک از مشتریان شما یک مشتری جدید را به شما ارجاع بدهند، دائما بر شمار مشتریان شما افزوده خواهد شد. با وجود این، اگر یک استراتژی ارجاعِ رسمی‌ نداشته باشید، بعید است که بتوانید به چنین رشدی دست یابید. برای مثال، باید تعیین کنید که چه زمانی از مشتریان تقاضای ارجاع خواهید کرد؟ برای این کار چطور به آنها پاداش می‌دهید؟ به بهترین استراتژی ارجاع برای سازمان خودتان فکر کنید و آن را در برنامه‌ بازاریابی خود بگنجانید.


برگرفته از: Forbes

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

 

دانلود pdf مقاله: برنامه بازاریابی

مطالب مرتبط