بهرهوریشان را افزایش میدهد
شاید شما نیز به این فکر کرده باشید که چرا اکثر مردم زندگیشان را روی حالت «پرواز خودکار» (AutoPilot) گذاشتهاند و لحظهای درنگ نمیکنند تا الگوهای هر روزهشان را بازنگری کنند. در ادامه 19 مورد از عادتهای کورلی برای موفقیت (9 مورد از کتاب گلچین شده و 10 مورد دیگر از مقالهی اخیر او در سایت «موفقیت» Success)، بهطور خلاصه بررسی شده است. اگر شما نیز به این موارد عمل نمیکنید، پس بهاندازهای که واقعا در توانتان هست، پول درنمیآورید!
هوش، استعداد و جذابیت ویژگیهای خیلی خوبی هستند اما اغلب این موارد نیستند که افراد موفق و ثروتمند را از دیگران متمایز میکنند. موفقیت شانسی نیست و ثروت نیز اتفاقی به دست نمیآید. افرادی که به موفقیت و ثروت دست مییابند، عادتهایی دارند که بازده و بهرهوریشان را افزایش میدهد. «تام کورلی» در کتابی با عنوانِ «عادات ثروتمندان: عادات روازنهی افراد ثروتمند برای موفقیت»، به عادتهایی میپردازد که «دارا»ها را از «نَدار»ها متمایز میکند. در این مقاله شما با 12 تا از این عادتها برای بدست آوردن ثروت و موفقیت آشنا میشوید.
کورلی در کتابش از شما میخواهد که یک برگهی کاغذ بردارید و عادتهای بدتان را در یک ستون بنویسید. سپس آنها را طوری تغییر دهید که به عادتهای خوب تبدیل شوند. به شکل زیر:
عادات خوب
خودم را محدود میکنم که فقط روزی یک ساعت تلویزیون نگاه کنم.
نامها را یادداشت میکنم و به خاطر میسپارم.
عادات بد
زیاد تلویزیون نگاه میکنم.
نام افراد را فراموش میکنم.
سپس برای 30 روز، راهنماییهای فهرست عادتهای خوب و جدیدتان را دنبال کنید. مطمئن باشید از اینکه میتوانید تا چه حد خوب باشید، شگفتزده خواهید شد!
افراد موفق از اهدافشان انگیزه میگیرند. آنها همیشه هدفسازی میکنند. شب قبل از خواب، روز بعد را با فهرستِ «کارهایی که باید انجام دهند» برنامهریزی میکنند.
افرادی که به سمت موفقیت در حرکتند، بلندمدت فکر میکنند. آنها اهداف روزانه، هفتگی، ماهیانه و سالیانه دارند. اما هدف بدون برنامهای برای رسیدن به آن، به چه دردی میخورد؟ در نتیجه افراد موفق نهتنها هدف دارند، بلکه روشهایی برای رسیدن به هدفهایشان نیز پیدا میکنند و خودشان را ملزم به انجام آن میکنند.
افراد موفق همیشه به دنبال راههایی برای رشد و توسعهی خودشان هستند. هر روز مطالعه میکنند و در حرفهی خودشان مانند دانشجویان رفتار میکنند. همیشه وقتشان را صرف فعالیتهایی میکنند که آنها را به اهدافشان نزدیکتر میکند.
اخیرا در رویدادی که با میزبانی «بِرِندن بِرچارد»، نویسندهی آمریکایی، برگزار شد. این نویسنده میگفت همیشه برای خلق امور تازه وقت میگذارد. افراد موفقی مانند بِرچارد میدانند که زمان باارزشتر از آن است که بگذارند هدر برود. آنها وقتشان را صرف کارهایی میکنند که برای کسبوکارشان منفعت ایجاد کند. تعهد داشتن نسبت به رشد و توسعهی فردی به این معنا است که فعالیتهایی داشته باشید که شما را به چالش بکشند.
راههایی را بیابید تا دانشتان را گسترش دهید. این همیشه آسان نیست، اما افراد در مواجهه با عواملی رشد میکنند که آنها را به چالش بکشند. هنگامی که دانشتان افزایش یابد، فرصتها خودشان ظاهر میشوند.
افراد موفق هر روز و همیشه تلاش میکنند که تغذیهی سالم داشته باشند و ورزش کنند. تغذیهی صحیح بیشترین اهمیت را دارد. ورزش روزانه نیز میتواند به یک عادت منظم تبدیل شود، درست مانند دوش گرفتن! افرادی که هر روز ورزش میکنند، انرژی بیشتری برای انجام کارها دارند. وضعیت شما در این مورد چگونه است؟
افراد موفق افرادی اجتماعی هستند. آنها در طول روز زمانی را صرف تقویت پیوندهای دوستانهشان میکنند و با دیگران روابط بلندمدت برقرار میکنند. شبکهسازی کاری است که همیشه انجام میدهند. آنها با آشنایانشان ارتباط برقرار میکنند و راههایی برای کمک به آنها مییابند، بدون اینکه انتظار پاداش و منفعتی داشته باشند.
جملهی معروفی وجود دارد که زیباترین صدای روی زمین، شنیدن نامتان است. پس یادگیری نام تمام افرادی را که ملاقات میکنید، جزو اهدافتان قرار دهید. آیا وقتی کسی نام شما را به یاد دارد، خوشحال نمیشوید؟ افراد زیادی هستند که خوشحال میشوند! پس متفاوت باشید و نام افراد را به خاطر بسپارید.
6. میانهروی در کارها
اگر در فعالیتهایتان میانهرو باشید، آنگاه زندگیتان تعادل خواهد یافت. این به معنای متعادل بودن در کار، خوردوخوراک، ورزش، مصرف نوشیدنیها، تلویزیون نگاه کردن، استفاده از اینترنت و سایر کارها است. در نتیجهی این کار، افراد از همنشینی با شما لذت میبرند. اگر افراد در کنارِ شما بودن را دوست داشته باشند، آنگاه شما به همکاری با دیگران یا یافتن شریک کاری جدیدی برای توسعهی کسبوکارتان، تمایل بیشتری پیدا خواهید کرد.
7. به انجام رساندن کارها
کار امروز را به فردا نیندازید و همین حالا تمامش کنید! همهی افراد ترسهایی دارند، اما افراد موفق ترسهایشان را پشت سر میگذارند. آنها کارها را به تعویق نمیاندازند و به هر قیمتی، کارهای مهم را انجام میدهند.
کورلی در کتابِ «عادات ثروتمندان»، توضیح میدهد که هنگامی که فکر عقب انداختن کاری به ذهنتان میآید، با گفتن جملهی «همین حالا انجامش بده!» فورا از ذهنتان بیرونش کنید. اگر ضروری است، 100 بار هم که شده، این جمله را تکرار کنید. اما تا زمانی که کارتان تمام نشده است، از آن دست نکشید.
8. مثبت به نظر رسیدن
موفقترین فردی را که میشناسید، درنظر بگیرید. این فرد مثبت است یا منفی؟ به احتمال زیاد او فردی مثبت، مشتاق، پرانرژی و شاد است. چنین فردی تصمیم گرفته است که خوبیها را در خودش و در دیگران ببیند. برای این شخص، مشکلات فقط فرصتهایی هستند که باید کشف شوند.
مردم هر روز با اخبارِ رویدادها و اعمال ناگوار بمباران میشوند. افراد موفق تا جایی که بتوانند خودشان را در معرض چنین خبرهایی قرار نمیدهند و در عوض تصمیم میگیرند که ذهنشان را با ایدههای مثبتِ کتابها و مجلهها پر کنند.
9. به طور منظم پسانداز کردن
طبق گفتههای کورلی، افراد موفق 10 تا 20 درصدِ درآمد ناخالصشان را پسانداز یا سرمایهگذاری میکنند یا برای بازنشستگیشان برنامهریزی میکنند. همهی افراد توانایی این کار را ندارند، اما مهم این است شما چند درصد کنار میگذارید؟
10. کنار گذاشتن افکار محدودکننده
افراد موفق بر افکار و هیجاناتشان مسلط هستند و بهمحض اینکه افکار بد وارد ذهنشان میشوند، آنها هر چیزی را که تواناییشان را برای موفقیت در وظیفهی کنونی به چالش میکشد، از سرشان بیرون میکنند. آنها خودشان را با افکار منفی معطل نمیکنند. با خودشان مثبت حرف میزنند و از خودشان خیلی انتقاد نمیکنند. آنها افکار منفی را با اندیشههای خوب جایگزین میکنند.
از آنجا که افراد موفق به توسعهی فردیِ روزانه متعهدند و همیشه درگیر کارهای مثبت هستند، به خودشان فرصت غرق شدن در احساسات منفی را نمیدهند.
11. به اندازه خرج کردن
افراد ثروتمند از ولخرجی اجتناب میکنند. اما در میان افرادی که با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکنند، برخی افراد بیش از «دخل»شان «خرج» میکنند. چنین افرادی پشت سر هم چِک میکشند و قرض میگیرند. اگر شما نیز اینگونه هستید، همین امروز عزمتان را جزم کنید که وضعیتتان را تغییر دهید.
12. مطالعهی روزانه
افراد موفق روزانه دستکم 30 دقیقه مطالعه میکنند. مطالعه، دانش و مهارت شما را افزایش میدهد. هنگامی که مطالعه میکنید، اغلب به دنبال پیشرفت خودتان هستید. پس این کار بهطور خودکار شما را از همقطارانتان متمایز میکند و درنتیجه شما برتر از آنها خواهید بود.
منبع : https://keramatzade.com/Confident-ways-to-achieve-wealth-and-success-that-you-did-not-know-until-now
دوست داشتن و عشق از آن مفاهیم غریبی است که در نظر هر کس ممکن است به گونه ای متفاوت تعبیر شود.گروهی دوست داشتن را در تسلیم محض بودن می بینند و عده ای دوست داشتن را در رضایت قلبی و آرامش درونی که در زندگی شان سایه افکنده است.عده ای دوست داشتن را فریاد می زنند و گروهی هم اعتقاد دارند که محبت زبانی کمترین نوع محبت است و عشق و علاقه ی واقعی را باید با عمل نشان داد.عشق حسی است که هر انسانی در زندگی خویش لااقل یک بار به طور خالصانه تجربه اش می کند. حسی که شبیه هیچ نوع حس دیگری نیست.حسی که شبیه آن را پیش و پس از آن به کس دیگری نخواهد داشت.وقتی عاشق می شویم و عشق را در رگ و پی خود حس می کنیم، باید قاعده های آن را نیز رعایت کنیم.دوست داشتن تعهد به همراه می آورد و تعهد مسولیت سنگینی است که شانه های هر انسانی یارای تحمل آن را ندارد.
وقتی وارد رابطه ای به قداست ازدواج می شویم، وقتی فردی را به عنوان شریک زندگی در کنار خود می پذیریم پس باید قواعد این رابطه را هم بپذیریم و از دل و جان در صدد رعایت آن بر بیاییم.
دسته دوم عاشقان، معمولا سعی می کنند از فردی که دوستش دارند دوری کنند. آنها ممکن است در هنگام گفتگو با زبان بی ادبانه صحبت کنند.
زیرا فکر می کنند که با این روش احساسات واقعی خود را از “شکار” خود پنهان می کنند، یا احساس می کنند که آنها به اندازه کافی خوب نیستند تا در حضور این فرد ظاهر شوند و ابراز عشق کنند.
اگر معشوق را X در نظر بگیریم، اگر ” X” بالا برود، آنها به طور خودکار پایین می آیند!
اگر به تازگی از شما دوری کرده است، یا برعکس، سعی دارد به طور معمول به شما حمله کند، دلیل دیگری وجود دارد، شاید این روش ابراز عشق اوست!
نوع اول:یک شخص ناگهان شیوه طبیعی صحبت کردن خود را تغییر می دهد و حرف خود را با عنوان کردن ویژگی های یک شاعر، یک فیلسوف و یک روزنامه نگار مشهور تمام می کند.
این کار برای او آسان تر از آن که در مورد موضوعات پیچیده و جالب صحبت کند، حتی اگر هرگز پیش از این در مورد آنها فکر نکرده باشد. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید، در ابراز عشق یک فرد معمولی به یک کمدین تبدیل می شود.
در نوع دوم یک شخص معقول و آگاه به یک شخص احمق تبدیل می شود که دارای یک فرهنگ لغت بسیار فقیر است. اگر این اتفاق برای شما افتاد، سعی کنید تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن شخص دیگر و ابراز عشق، خود را محدود کنید.
این افراد اغلب در مورد اشخاصی که به دیگران علاقه دارند صحبت می کنند و یا افرادی که خود آنها را دوست دارند و به آنها ابراز عشق کرده اند. حتی اگر آنها در مکالمات جدی در جمع همکاران خود باشند، به راحتی میتوانند به افراد دیگری بپیوندند که نام َمعشوق خود را بین صحبت های آنها شنیده اند.
جالب توجه:فردی که عاشق است در مورد اهداف خود می تواند بسیار بسیار منفی صحبت کند. و اطرافیان در مورد او چیزی شبیه این خواهند گفت “او کمی عجیب است!” یا “او خیلی عجیب و غریب است!”
یک چیز دیگر؛ در طول گفتگو، عاشقان ناشناس دوست دارند در مورد خود و شخص مورد علاقه شان وجه تشابه ذکر کنند:“به نظر می رسد تنها افرادی که سریال بازی تاج و تخت را تماشا می کنند، من و سارا هستیم.”
6– تغییر ناگهانی منافع و علایق
فرد عاشق به طور ناگهانی می تواند به همان چیزهایی که معشوقش علاقه دارد، علاقه مند شود. در عین حال او علاقه مند به ورزش می شود و یا شروع به خواندن ادبیات می کند که هرگز قبلا این کار را نکرده است. و در مورد بررسی مستمر پروفایل های شبکه های اجتماعی باید گفت که، شخص عاشق ناخودآگاه از همۀ دوستان نزدیک جنس مخالف معشوق خود متنفر می شود. خوب، این عشق است!
البته، افرادی هستند که از این قوانین استثناء هستند. مهم نیست که چقدر سعی دارید حقیقت را بفهمید، آنها هرگز اسرار خود را نشان نمی دهند و یا ابراز عشق نمی کنند.
منبع : https://keramatzade.com/Be-sure-to-know-the-symbols-that-are-needed
ارتباط غیرکلامی چیست؟ ارتباط غیرکلامی یعنی ارتباطِ بدون زبان گفتاری که به آن «زبان بدن» نیز میگویند و در مذاکرات فروش از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مذاکرات فروش، 55درصد پیام از طریق زبان بدن و ارتباط غیرکلامی، 38درصد پیام از طریق لحن صدا و فقط 7درصد پیام از طریق کلام منتقل میشود. بهبیاندیگر، زبان بدن مهمترین ابزار انتقال پیام اصلی بهویژه در مذاکرات فروش است. در ادامه با ما همراه باشید تا با فوتوفنهای استفاده از زبان بدن در فروش بیشتر آشنا شوید.
توجه به زبان بدن حتی در هنگام راهرفتن الزامی است. باید درحالیکه مستقیما رو به جلو نگاه میکنید، سر و چانه را بالا بگیرید و با قامت راست راه بروید. سعی کنید نفس عمیق بکشید و همچنین طوری راه بروید که شانهها و نیز ستونفقراتتان بهشکل خطی راست قرار گرفته باشند. دیگر اینکه باقدرت و بااعتمادبهنفس راه بروید و پایتان را تند کنید، طوری که انگار جایی قرار دارید و باید کسانی را ببینید. زبان بدنتان در مجموع باید نشان بدهد فردی پرمشغله، فعال، بااعتمادبهنفس و تأثیرگذار هستید.
وقتی با کسی ملاقات میکنید، باید باقدرت، کامل و محکم دست بدهید. این حرکتِ آغازین تاحدی تعیینکنندهی موفقیت یا شکست مذاکرهکننده است. وقتی با کسی دست میدهید، طرف مقابل میتواند از روی شیوهی دستدادنتان حدس و گمانهایی بزند و شخصیتتان را بخواند. اگر قوی و محکم دست بدهید، به چشم طرف مقابلِ مذاکره، پذیرفتنیتر خواهید آمد و او به خرید محصول یا خدماتتان بیشتر راغب خواهد شد. مذاکرهکنندگانی که شُل و بیدقت دست میدهند یا کسانی که نصفهنیمه فقط با انگشتانشان دست میدهند، تأثیر شخصیتی منفی از خود برجای میگذارند.
وقتی در جلسهی مذاکره حاضر میشوید، دستتان را بهمنظور دستدادن جلو ببرید و درحالیکه مستقیما به چشم طرف مقابل نگاه میکنید، سلام و احوالپرسی کنید. این طرز برخورد در ملاقات اول مانند ضربهی آغازین در بازی فوتبال است. اگر این برخورد بهطرز مناسبی انجام بگیرد، میتوانید نتیجهی بازی را طوری رقم بزنید که فروش موفقی داشته باشید.
طرز نشستن در مذاکرات فروش ممکن است در نتیجهی مذاکره تأثیرگذار باشد. وقتی در جلسهی مذاکره حضور پیدا میکنید، همیشه مستقیما رو به طرف مقابل بنشینید. هرگز نباید به پشتی صندلی لَم بدهید، زیرا این طرز نشستن نشانهی بیخیالی است و به طرف مقابل القا میکند که اهمیت خاصی برای هدف مذاکره قائل نیستید. درعوض، صاف بنشینید و اندکی بدنتان را بهسمت جلو متمایل کنید. در طول مذاکره باید از لحاظ جسمی و روحی کاملا حواسجمع باشید، درست مثل دوندهای که پشت خط شروع منتظر شنیدن صدای شلیک آغاز مسابقه است.
زبان بدنِ مذاکرهکنندگانِ فروش میتواند طرفهای مذاکره را تحت تأثیر قرار بدهد. اگر صاف و کمی متمایل به جلو بنشینید و به اطرافتان آگاه باشید، طرف مقابل را به روند مذاکره علاقهمندتر خواهید کرد. بهاینترتیب با دقتی مضاعف به صحبتهایتان گوش میکند و اصطلاحاً خیلی بیشتر در مذاکره مایه میگذارد. درواقع، طرف مقابل در ضمیر ناخودآگاه خود تصور خواهد کرد که گفتههای شما بااهمیت و درخور توجه است. اما اگر در طول مذاکرهی فروش لَم بدهید و بهقولمعروف بیخیالی طی کنید، از بارِ توجه مخاطبتان کاسته خواهد شد.
اگر نمایندهی حاضر در مذاکرهی فروش بر زبان بدن مسلط باشد و سرنخهای ارتباط غیرکلامی را بهدست بیاورد، مطمئنا راحتتر میتواند طرف مقابل مذاکره را بهراه بیاورد. مثلا اگر طرف مقابل دستبهسینه نشسته باشد، معمولا نشانهی خوبی نیست. البته ممکن است طرف مقابل بهخاطر اینکه احساس سرما میکند، دستبهسینه نشسته باشد، اما این طرز نشستن در بسیاری موارد ازجمله نشانههای غیرکلامیِ بیعلاقگی بهشمار میرود. خیلی اوقات، کسی که دستبهسینه مینشیند، در وضعیتی قرار دارد که ذهنش بسته است. دستبهسینه نشستن یکی از روشهای غیرکلامیِ ناخودآگاه جهت مسدودنمودن اطلاعات ورودی است. وقتی طرف مقابل دستانش را از هم باز میکند، ذهنش نیز باز میشود.
بنابراین، مذاکرهکنندهی فروش باید سعی کند طرف مقابل در حالتی قرار بگیرد که پذیرای اطلاعات ورودی باشد. برای اینکه طرف مقابل به حالت پذیرا دربیاید، مذاکرهکننده میتواند جلسه را با چند پرسش آغاز کند. باز هم اگر طرف مقابل دستانش را از هم باز نکرد، مذاکرهکننده باید بروشورها یا لیست قیمتها را به دستش بدهد یا مثلا از او تقاضای کارت ویزیت کند یا بخواهد قیمت چیزی را محاسبه کند. خلاصه اینکه باید قوهی ابتکار خود را بهکار انداخت تا طرف مقابل مجاب شود باعلاقه و پذیرا به صحبتها گوش بدهد.
6. از زبان بدن مثبت استفاده کنید
انداختن یک پا روی پای دیگر همان پیامی را منتقل میکند که درمورد دستبهسینه نشستن گفتیم. این طرز نشستن نشان میدهد طرف مقابلِ مذاکره همهچیز را نمیگوید. اگر دیدید طرف مقابل مچ یکی از پاهایش را روی پای دیگرش قرار داده است، یعنی اینکه سعی دارد قسمتی از اطلاعات ضروری برای شما را بروز ندهد. خیلی اوقات ممکن است طرف مقابل زبان بدنتان را تقلید کند، پس زبان بدنتان را طوری تنظیم کنید که محصول یا خدماتتان بهفروش برود.
دستبهسینه ننشینید و دستانتان را از هم باز کنید. همچنین هر دو پا را روی زمین بگذارید، یعنی مچ پا یا زانویتان را روی پای دیگر قرار ندهید. بهاینترتیب، اگر طرف مقابلِ مذاکره زبان بدنتان را تقلید کرد، نشانههای ارتباط کلامی مثبت را تقلید کرده است. دیگر اینکه بدنتان را اندکی رو به جلو متمایل کنید، صحبتهای طرف مقابل را با دقت بشنوید، هرازگاهی سرتان را به نشانهی تأیید تکان بدهید و مهمتر اینکه لبخند بزنید تا طرف مقابل نیز به انجام همین رفتارها ترغیب شود. با تکیه بر این استراتژی خواهید دید که طرف مقابل خیلی زود وارد بحث میشود، سؤال میپرسد و با حواسجمعی بیشتر به صحبتهایتان گوش میکند.
با رعایت نکاتی که مرور کردیم، میتوانید احتمال موفقیتتان را در مذاکرات فروش افزایش بدهید و حتی در زندگیتان نیز راحتتر به خواستههایتان برسید.
منبع : https://keramatzade.com/6-Body-Language-Tips-For-More-Sales-To-Learn
با جستوجو کردن واژه «Freelancing» در گوگل، سایتهای زیادی به شما پیشنهاد داده میشود که میتوانید از طریق آنها انجام کار پروژهای برای کارفرمایان بینالمللی را آغاز کنید. در ادامه این مقاله، تعدادی از همین سایتها را به شما معرفی میکنیم. البته فکر نکنید که با ثبت نام در این سایتها، درآمد ارزی همینطور به سراغ شما میآید. ورود به دنیای فریلنسینگ هم مانند هر کار دیگری، نیاز به کسب دانش و تجربه دارد و همهچیز باید آرامآرام پیش برود.
تخصصهایی مثل طراحی سایت، طراحی گرافیک، سئو، تولید محتوا و ترجمه حرفههایی هستند که درحالحاضر بیشترین تقاضا را در سراسر جهان دارند. هر کدام از این تخصصها را که بلد باشید، چه بهصورت تماموقت و چه بهصورت پروژهای، فرصتهای زیادی در انتظار شما است.
با توجه به رشد سریع شرکتها و مشکل کمبود نیروی انسانی متخصص در کشورها، کارفرمایان برای تأمین نیازهای خود به برونسپاری کارها روی آوردهاند. البته این موضوع میتواند در کاهش هزینههای هر سازمان یا استارتآپ هم مؤثر باشد. بههمیندلیل فریلنسینگ (دورکاری) روزبهروز گستردهتر شده و افراد زیادی کار در منزل و بهدور از هیاهوی دفتر کار را به کار تماموقت ترجیح میدهند.
در ایران هم میتوان از این فرصت نهایت استفاده را برد و با توجه به هزینههای پایین زندگی نسبت به نقاط دیگر دنیا، با انجام پروژههای برونمرزی، درآمد بالایی کسب کرد و زندگی راحتی داشت. پیشنیاز کار بهصورت دورکاری، پیش از هر چیز دسترسی به یک حساب بینالمللی برای دریافت دستمزد است. اکثر وبسایتهایی که پروژههای دورکاری در آنها قرار دارند، از حساب پی پال برای انجام تسویهحساب استفاده میکنند.
افتتاح حساب پی پال در ایران هم کار مشکلی نیست. پس اگر تخصص لازم برای این کار را دارید، نگران نباشید و برای قدمهای بعدی برنامهریزی کنید.
شما باید در وبسایت فریلنسینگی که فکر میکنید پروژههایی مرتبط با تخصص شما در آن قرار دارد، ثبتنام کنید. البته این کار هم برای ما که داخل ایران زندگی میکنیم، کار چندان سادهای نیست. ثبتنام در بیشتر این سایتها بهعنوان یک ایرانی، روش خاص خودش را دارد که باید آن را یاد بگیرید. اما کسب درآمد دلاری، به سختیاش میارزد.
اگر به این سبک کار علاقهمند شدهاید، دو راه پیش روی شما وجود دارد. دریافت پروژه در سایتهای فریلنسینگ ایرانی یا همکاری با کارفرمایان خارجی و کسب درآمد دلاری. اگر راه دوم را انتخاب میکنید، ادامه این مقاله را بخوانید تا شما را با معروفترین سایتهای فریلنسینگ دنیا آشنا کنیم. نقد کردن درآمد ارزی بهدستآمده از این سایتها، خیلی وقتها میتواند حتی فراتر از حد تصورتان باشد!
آپورک یکی از بهترین سایت های فریلنسینگ خارجی است و بیش از 1٫5 میلیون نفر مراجعهکننده دارد. این سایت که پیش از این اُدِسک (oDesk) نام داشت، برای همه فریلنسرها چیزی در آستین دارد. در طبقهبندیهای این وبسایت معروف، امکان یافتن کار بهصورت ساعتی/پروژهای، بلندمدت/کوتاهمدت و حرفهای/مبتدی وجود دارد. پس مهم نیست که از لحاظ حرفهای و کاری چه جایگاهی دارید، به هر حال آپ ورک به شما کمک میکند تا فریلنسری موفق باشید.
فریلنسر یکی از بزرگترین سایتهای دورکاری در دنیا است. در این وب سایت، امکان جالبی برای نیروهای کار وجود دارد. بر خلاف دیگر سایتهای دورکاری، فریلنسرها برای اثبات مهارتهای خود با هم رقابت میکنند. پس فقط در صورتی برای دریافت پروژه به این سایت بروید که ضمنا دارای روحیهای رقابتی هستید و از آن مهمتر به تواناییهایتان اعتماد دارید.
99 دیزاینز هم یکی از سایتهای فریلنسینگ خارجی است؛ همانطور که از نامش مشخص است، این سایت برای طراحان راهاندازی شده و به آنها امکان رقابت با یکدیگر را میدهد. کارفرمایان هم از میان بهترین طراحان، نیروی کار مطلوب خود را انتخاب میکنند. 99 دیزاینز، بستری مناسب برای اثبات استعدادهای طراحان خبره است.
پیپل پر هاور (PeoplePerHour)
پیپل پر هاور بستری برای فریلنسرهایی است که بهدنبال پروژههایی در حوزه وِب میگردند. اگر طراح وب، توسعهدهنده وب، کارشناس سئو یا دیجیتال مارکتینگ هستید، حتما سری به این سایت بزنید. پروژههای زیادی در این زمینهها منتظر شما است.
در آخر اینکه، اگر سراغ درآمد دلاری میروید، باید پیش از هر چیز رسمورسوم خدمات دریافت و پرداخت آنلاین ارزی را بدانید و با مفاهیمی مانند پی پال آشنا شوید. با شناخت این مفاهیم، میتوانید خیلی راحتتر و بدون دردسر برای دریافت دستمزد پروژههای خود اقدام کنید.
منبع: keramatzade
خود را از یک بحران مالی یا اورژانسی محافظت کنید
چالش ها و مشکلات مالی برای هر کس در برخی موارد اتفاق می افتد، و استرس و نگرانی می تواند به شما دست یابد. با این حال، متوجه می شوید که تقریبا همیشه یک راه وجود دارد، می تواند به شما کمک کند تا احساس افسردگی نکنید. شما ممکن است بتوانید راه خود را بیابید، یا ممکن است به چشم انداز شخص دیگری نیاز داشته باشید تا به شما در پیدا کردن یک راه حل کمک کند. در زیر ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه مشکلات ومشکلات مالی را حل کنید و استرس را کاهش دهید. اما، یک اندازه همه جا نیست. اگر وضعیت شما فراتر از کمک کلی ارائه شده در اینجا باشد، ما همچنین به شما اجازه می دهیم بدانید چه کسی می توانید برای کمک بیشتر به آن مراجعه کنید.
گام اول برای غلبه بر مشکلات مالی شناسایی مسئله اساسی است که باعث مشکلات مالی می شود. مشکلات مالی معمولا نشانه یک مسئله بزرگتر است. برای رسیدن به راه حل هایی که در بلندمدت کار می کنند، زمان را برای شناسایی منبع واقعی مشکلات مالی خود بیابید. در اینجا چند مورد رایج برای فکر کردن وجود دارد:
منبع مشکل مالی | دلیل آنکه اغلب مشکلات رخ می دهد | راه حل
|
بیکاری یا کمتر از درآمد معمول | استفاده از اعتبار برای هزینه های زندگی در کاهش درآمد | شیوه زندگی خود را دوباره ارزیابی کنید، یک بودجه ایجاد کنید و آن را دنبال کنید. اگر مشغول به کار هستید، ببینید آیا می توانید یک شغل دوم یا بیشتر اضافه کنید
|
بیماری غیر منتظره یا تصادف | افزایش هزینه های پزشکی و کم درآمد / بدون درآمد | شیوه زندگی خود را ساده کنید تمام کمکهایی که می توانید دریافت کنید. اطمینان حاصل کنید که همه مواردی را که حق دارید دریافت می کنید: با استان خود چک کنید و به سازمان هایی که می توانند کمک کنند، دسترسی پیدا کنید
|
حرکت خود به خود | برای رسیدن به یک سطح بالایی از زندگی که والدین خود را چندین دهه به طول انجامید استفاده می شود | تنظیم انتظارات و آموختن در آنچه که کسب می کنید به جای آنچه که مورد استفاده قرار می گیرید، زندگی کنید.استفاده از پول نقد، نه اعتبار
|
اولین نوزاد متولد می شود | والدین برای هزینه های افزایش یافته و کاهش درآمد در دوران پس از زایمان هزینه نمی کنند | تنظیم بودجه و شیوه زندگی خود را به تناسب درآمد کاهش یافته و افزایش هزینه ها
|
طلاق | خانه را به دست آورده اید اما نمی توانید هزینه های جاری را فقط در یک درآمد داشته باشید؛ بیش از صورتحساب چپ | خانه را به فروش برسانید و به چیزی که بتوانید درآمد کسب کنید و درآمد خود را با خانه تولید کنید
|
بازنشستگی | شما در حال حاضر دارایی غنی و پول نقد فقیر . شما دیگر نمیتوانید زنده بمانید و درآمد کاهش یافته در خانه را حفظ کنید | خانه را به فروش برسانید، به چیزی که بتوانید بپردازید، به درآمد بیشتری از فروش سرمایه گذاری کنید و از زندگی بیشتر لذت ببرید
|
دلبستگی احساسی به چیزی | شما مایل نیستید چیزی را که دیگر نمی توانید بپردازید: خانه، کسب و کار، وسیله نقلیه یا اسباب بازی می تواند باشد | احساسات را کنار بگذارید و از وضعیت مالی نگاه کنید ؛ تصویر زندگی 5 سال از حال حاضر و چه صورتحساب خواهد شد پس از آن
|
اعتیاد | هزینه های بیشتری را صرف کسب تلاش برای برآوردن اعتیاد می کنید | برای مقابله با اعتیاد کمک و مشاوره حرفه ای دریافت کنید . اگر نتوانید، هرگز بر مشکلات مالی خود غلبه نخواهید کرد
|
مشکل مالی شما ممکن است در بالا ذکر نشده باشد یا ممکن است پیچیده تر باشد. با این حال، مفهوم شناسایی یک مشکل خاص مهم است زیرا بیشتر احتمال دارد به یک راه حل پایدار منجر شود. درست مثل یک شیر آب نوشابه؛ قرار دادن سطل زیر موقت است شیر را ثابت کنید و نشت متوقف خواهد شد. تمرکز بر حل مشکل که موجب مشکلات مالی و پولی شما می شود، به جای اینکه در استرس خود زندگی کنید.
یکی از بهترین سلاح ها برای مبارزه با مشکلات مالی بودجه ای است. بودجه یک برنامه هزینه ماهانه برای پول شما است. ایجاد یک بودجه مانند روشن کردن چراغها برای پیدا کردن راه خود در اطراف یک اتاق تاریک است. شما دیگر نیازی به تیرگی در تاریکی ندارید کتک زدن سینه های خود را، از بین بردن مبلمان، و قدم زدن روی سگ. در عوض، با چراغ روشن، می توانید ببینید چه اتفاقی می افتد و پیش از وقوع مشکلات پیش می آید. یک بودجه به همان شیوه کار می کند؛ آن تصمیمات مربوط به هزینه خود را هدایت می کند، به طوری که شما پولی را برای آنچه که واقعا برای شما اهمیت دارد، صرف می کنید. در این مورد، پول خود را به نحوی که به حل مشکل مالی شما کمک می کند ، صرف کنید .
همانطور که بودجه خود را ایجاد می کنید، مهم است که هزینه های شما فقط حدس زدن نیست - آنها باید واقعیت را منعکس کنند. شما ممکن است بخواهید به پیگیری هزینه های خود را برای حداقل چند هفته (یک ماه بهتر است) به عینی ببینید که در آن شما در حال صرف پول خود را و چقدر شما صرف. اگرچه ممکن است فکر کنید که می دانید که در آن پول خود را می گذرانید، زمانی که اکثر مردم یک ماه یک بار خرید خود را انجام می دهند، معمولا کاملا شگفت زده می شوند که هزینه های خود را با آنچه که اولویت آنها بود، مطابقت نمی دهد.
هنگامی که مطمئن هستید اعداد در بودجه شما واقع گرایانه هستند، می توانید به بودجه تان نگاهی بیندازید و برای مناطقی که می توانید پول را ذخیره کنید، جستجو کنید. شما می خواهید از خودتان چیزهایی بپرسید: آیا باید اینقدر غذا بخورم؟ آیا باید ماه ها سرگرمی و سرگرمی را صرف کنم؟ آیا می توانم یک ناهار بخورم تا کار را بکنم؟ »از شما می پرسد آیا این سوالات به این معنا نیست که شما ارزان یا محدود به بودجه خود هستید. این بدان معنی است که شما چیزهای بزرگتری برای انجام یا نگرانی در مورد چیزهایی که می توانید با ایجاد برخی از تغییرات کوچک حل کنید.
تنظیم اولویت های روشن برای خود باعث می شود تصمیمات مالی سخت تر شود. اولویت بندی (= آنچه که برای شما اهمیت دارد) به اهداف قابل اجرا و قابل دستیابی (= آنچه که با پولتان انجام می دهید، بعلاوه هزینه های انتخابی) به شما کمک می کند تا مشکلات پولتان را حل کنید و به مسیر بروید.
هدف اول شما ممکن است ایجاد یک بودجه برای کنترل یک مشکل خاص باشد . به عنوان مثال، یکی از اهداف کوتاه مدت شما ممکن است هزینه های خود را کاهش داده و از کوچکترین توازن کارت اعتباری خود بکاهد. یک هدف متوسط می تواند پرداخت بدهی های کارت اعتباری شما باشد.
راه حل مشکلات مالی اغلب کاهش هزینه ها، افزایش درآمد یا انجام برخی از ترکیب هر دو است. این ممکن است چیزی نیست که میخواهید انجام دهید و تنها نیستید. اکثر مردم نمیخواهند تغییر سبک زندگی خود را تغییر دهند، اما با انتخاب مشکالت پولی روبرو هستند یا چندین تغییر کوچک برای کاهش استرس مالی - اکثر مردم بازی را امتحان می کنند.
تغییرات بزرگی همیشه از تغییرات کوچک بسیار سخت تر است، بنابراین برای رسیدن به اهداف خود، مراحل کوچکی را که می توانید برای رسیدن به آنها انجام دهید شناسایی کنید. اگر مشکلی برای پول دارید زیرا شما هر ماه 50 دلار کوتاه دارید، ممکن است یکی از اولین اهداف کوتاه مدت شما برای پرداخت یک کارت اعتباری کوچک باشد که هر ماه مبلغ حداقل 50 دلار را پرداخت می کند.
در اینجا نگاه کنید به ایده های که در آن پیدا کردن برخی از پول اضافی در هر ماه ، دریافت کارت پرداخت می شود، و پس از آن به طور دائم 50 $ اضافی برای استفاده در بودجه خود را هر ماه داشته باشد. با این حال، اگر در آن زمان به این هدف دست پیدا کردید، بدون آنکه 50 دلار درآمد کسب کنید، از آن برای تسریع پرداخت هر بدهی در هر ماه استفاده کنید و تمام بدهی های خود را سریع تر دریافت کنید.
در واقع یک نام برای این است، آن را "اثر گلوله برفی" - حفظ حداقل پرداخت در تمام بدهی ها، اما قرار دادن تمام پول اضافی به سمت یک بدهی به آن را دریافت سریع تر پرداخت می شود. پس از آنکه یک بدهی به دست می آید، تمام وجوه اضافی را به منظور از بین بردن بدهی های بعدی قرار دهید. این یک روش قدرتمند برای پرداخت سریع بدهی است.
در اینجا ایده های بیشتر یا گام هایی که می توانید در نظر بگیرید برای بهبود وضع مالی خود و رفع مشکلاتی در نظر بگیرید:
در حالی که انجام هرکدام از اینها می تواند یک فکر غیرمعقول باشد، آنها را تنها نگذارید زیرا آنها شما را از منطقه راحتی شما حرکت می دهند. درباره آنها فکر کنید و به آنها توجه کنید. به عقب برگردید به این ایده ها از زمان به زمان برای دیدن اگر شما می توانید با زاویه جدید در کاهش هزینه های خود و یا افزایش درآمد خود را که ممکن است فقط برای شما کار می کنند. به یاد داشته باشید، شما در حال تلاش برای رسیدن به یک زمان سخت؛ شما لازم نیست این کار را برای همیشه انجام دهید، فقط برای بازگشت به مسیر. اگر شما واقعا در حال مبارزه هستید، یک مشاور اعتباری با تجربه می تواند منبع عالی و رایگان پیشنهادات باشد.
هنگامی که شما برخی از ایده ها را برای شروع مشکلات مالی و مشکالت مالی خود شروع می کنید، می توانید برنامه ای واقعی برای رسیدن به اهداف خود بسازید . بعضی از اهداف یک جدول زمانی چند ماهه دارند؛ دیگران به یک جدول زمانی دیگر نیاز دارند، مانند 24 تا 36 ماه. اهداف خود را پایین بیاورید، اما در حال حاضر هم در رابطه با هر هدف مشخص کنید. به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف شما پرداخت بدهی های 4،000 دلاری باشد، مطمئن باشید که تعادل بدهی فعلی و هدف آینده خود را برای پرداخت این مبلغ به 0 دلار اضافه کنید. شما می خواهید مبلغی را که می خواهید برای پرداخت این بدهی هر ماه به برنامه خود اضافه کنید، به طوری که بتوانید آن را در مدت زمان مورد نظر خود بپردازید. برای کمک بیشتر در تنظیم اهداف، به این نگاه کنید . در اینجا نیز برخی هستند راهنمایی در تنظیم اهداف مالی با همسر خود .
اگر واقعا احساس غربت و تحمل وضعیت خود را دارید، می توانید برای کمک به سازمان غیر انتفاعی مشاوره مشاوره ای نیز دسترسی پیدا کنید . آنها مشاورین اعتباری و بدهی حرفه ای را آموزش می دهند که می توانند وضعیت شما را با شما بررسی کنند، به شما کمک می کنند که یک بودجه واقع بینانه بسازید و به شما کمک کنید تا برنامه ای برای حل چالش های فعلی خود و دریافت مالی خود را در مسیر خود داشته باشید. کمک آنها معمولا آزاد است و همیشه محرمانه است.
6. بررسی چگونگی انجام کارها
آخرین مرحله پس از چند ماه کار بر روی برنامه شما اتفاق می افتد. هر یک بار در یک زمان چند دقیقه طول می کشد تا بررسی کنید که چطور اتفاق می افتد. آیا برنامه شما کار می کند؟ آیا شما به سمت اهداف خود پیشرفت می کنید؟ اگر نه، شما نیاز به بررسی دقیق تر دارید تا فهمید که چرا برنامه نویسی نمی کنید و تنظیم می کنید. طرح شما باید واقع بینانه باشد، یا کار نخواهد کرد. این باید شامل مواردی باشد که قبل از اینکه برنامه را در محل قرار دهید، انجام ندهید.
اگر قبلا انجام دادید، قبل از آن هم همین کار را ادامه دهید . شما باید یک کار متفاوت انجام دهید تا نتیجه دیگری پیدا کنید.
همانطور که برنامه خود را دنبال می کنید و بهبود وضعیت خود را می بینید، به امکان تنظیم برنامه ریزی باز می شود. هنگامی که شما شروع به پیشرفت می کنید، ممکن است متوجه شوید که شما بهتر از آنچه فکر می کنید انجام می دهید یا ممکن است بینش جدیدی پیدا کنید. بهبود برنامه خود را به طوری که شما اهداف خود را سریع تر انجام دهید خوب است تا زمانی که بودجه خود را می توانید از تغییرات استطاعت است و هر کسی که به بودجه خود را متکی است، با رویکرد تهاجمی تر است.
در آینده، چالش های مالی غیر منتظره ناشی می شود - در واقع، تحقیقات نشان می دهد که 6 نفر از 10 نفر کانادا رویدادهای مهم زندگی را تجربه خواهند کرد که برنامه های مالی قبلی خود را به چالش می کشد . کلید حل این چالش ها انعطاف پذیری است. گاهی اوقات بودجه را مرور کنید و تغییرات لازم را انجام دهید. ایجاد پس انداز به طوری که شما می توانید هزینه های غیر منتظره را بدون رفتن به بدهی و قرار دادن خود را در یک وضعیت دشوار است.
غلبه بر مشکلات مالی و مشکلات آسان نیست، اما با تنظیم برخی از اولویت های روشن برای خود، شناسایی راه هایی برای دستیابی به این اهداف و پایبندی به برنامه شما، می توانید بر چالش ها غلبه کنید و در عین حال پایان دادن به استرس مالی .
منبع : https://keramatzade.com/Financial-Problems