راهاندازی کسب و کار خانگی امروزه کسب و کارهای خانگی به عنوان راهکاری مهم برای ایجاد اشتغال و درآمد در سراسر جهان به شمار میروند. قابلیت انجام این نوع کسب و کار خانگی ، سبب ایجاد مزایای بسیاری برای شاغلین آنها میشود.
یک اصل را هرگز فراموش نکنید، موفقیت فقط داشتن ایده های پولساز نیست بلکه پیاده سازی و اجرا کردن ایده هاست.
تایوانیها یک شعار اقتصادی جالب دارند: «هر خانه یک کارخانه و هر کارخانه یکخانه!» این شعار اولین بار باهدف توسعه کسبوکارهای کوچکخانگی طراحی شد. آنها گام اول کسبوکارهای کوچکشان را با فرآوری ساده محصولات برداشتند.
در سالهای اخیر با افزایش مشغله و گرفتاری خانوادهها، بسیاری از آنها استفاده از محصولات خانگی را به محصولات صنعتی ترجیح میدهند. بهعنوانمثال در حال حاضر کمتر خانوادهای تمایل دارد، قند مصرفی خود را بهصورت کلهقند خریداری کرده و در خانه خرد کند یا خرید سبزی خردشده یا خشک شده رواج زیادی پیداکرده است. همین موضوع فرصتهای شغلی مناسبی ایجاد میکند.
علاوه بر تولید قند یا سبزیجات خردشده، تولید چیپس میوه گزینه سوم این کسبوکارهای ارزانقیمت است. چیپس میوه بهعنوان یکی از تنقلات نسبتاً جدید، ارزشافزوده قابلتوجهی دارد و با توجه به پتانسیل بالای ایران در تولید خشکبار، میتواند چشمانداز صادرات را نیز برای آینده کسبوکار کوچکتان ایجاد کند.
تجهیزات این سه مدل شغلی ارزانقیمت را با کمتر از 10میلیون تومان میتوانید، تهیه کنید. با در نظر گرفتن هزینه تهیه مواد اولیه حداکثر به 15میلیون تومان سرمایه نیاز خواهید داشت. علاوه بر این، فضایی در حدود 7 تا 12متر کارتان را راه میاندازد و اگر بتوانید بازاریابی خوبی برای محصولاتتان انجام دهید حداقل سود خالص ماهانهتان حدود 2,5میلیون تومان خواهد بود.
https://keramatzade.com
این ایده این روزها یکی از ایده های پرطرفدار برای مشاغل خانگی با سرمایه اندک است. در واقع هیچ هزینه خاصی ندارد. تنها سرمایه شما ذوق،خلاقیت و ابتکارتان است. ابتدا باید موضوعی که مورد علاقه تان است و فکر می کنید به آن اشراف نیز دارید را انتخاب
کنید. شروع کنید به تولید محتواهای مرتبط با این موضوع با عکسها و متنها جذاب. خب تا اینجای کار که خبری از درآمد نبود. درآمدزایی در منزل از آنجایی محقق می شود که پس از
مدتی تعداد فالوورهایتان که زیاد شد می توانید با پذیرش تبلیغات کنید. هر چه تعداد فالوورهایتان بیشتر باشد، درآمدتان نیز بیشتر می شود.
https://keramatzade.com
اگر همیشه برای پخت کیک و شیرینی و انجام تزئینات ذوق و شوق داشته اید، حالا وقتش رسیده از ذوق و شوقتان استفاده و اقدام به کسب درآمدخانگی کنید. باور کنید خیلی ها مثل من هستند که از استعداد و سلیقه در زمینه کیک و شیرینی هیچ بهره ای نبرده اند و محصولات خانگی را به محصولات صنعتی ترجیح می دهند. بنابراین از خدا می خواهند یک نفر را پیدا کنند تا در مناسبتهای گوناگون به او سفارش دهند.
https://keramatzade.com
مقاله مرتبط:برای موفقیت در کسبوکار کوچک خود از این 5 اشتباه اجتناب کنید
اگر از آن دسته از افراد تیزبین باشید و احیاناً اهل خریدوفروش اجناس دستدوم باشید میدانید که اینجور اجناس را کجا میتوانید پیدا کنید. میتوانید در فروشگاههای دستدومفروشی، عتیقهفروشیها، سمساریها، بازارهای دستدومفروشی و حراجهای خانگی محصولات جالبی و بدرد بخوری را پیدا کنید و آنها را باقیمت بیشتری ازآنچه خریدهاید در فروشگاه اینترنتی خود بهصورت آنلاین بفروشید.
صوفیا آموروسو یک مثال موفق در این کار مؤسس است. آموروسو شروع به خرید و باز فروش لباسهای قدیمی و در وبسایت eBay کرد، و شرکتش تا حدی رشد کرد که بیستوچهار میلیون دلار در سال 2011 درآمد داشت و بیش از 200 کارمند استخدام کرد. کتاب او “دختر رئیس”، نگاهی الهامبخش به شروع کار او دارد.
در تمامی مراحل کارآفرینی خانگی ، از آغاز تا مرحله رشد و توسعه، در کنار روشهای اثربخش و البته گرانقیمت، ابزارها و راه و روشهای کمهزینه نیز وجود دارد. کافی است خلاق باشید و با برنامه عمل کنید.
از طریق ابزارها وبسایتهای متعددی که در اینترنت مجود است، میتوانید وبسایتی کمهزینه طراحی کنید و بدون پرداخت هزاران دلار به طراحان، فروشگاه آنلاین خود را راهاندازی کنید.
شبکههای اجتماعی ابزاری ارزانقیمت است که به شما این امکان را میدهد تا با میلیونها کاربر در تعامل باشید. از عکسها، نوشتهها و ویدئوهای خلاقانه و پرطرفدار استفاده کنید، محتوای مناسب خلق کنید و برای خود نام و نشان معتبر ایجاد کنید.
شروع کارآفرینی مستلزم خلاقیت و شوقوذوق برای ایدهای است که در سردارید. وقتی کاری که دوست دارید و از انجامش لذت میبرید را پیدا کنید، احتمال یافتن راهی که همهچیز را درست و مرتب کند بیشتر میشود. پس اگر به کارآفرینی علاقهمندید یک ایدهی مناسب برای شروع کار در منزل پیدا کنید. ایدهای جدیدی که مشکلی از مشتریان را برطرف کند. ایدهای که شمارا به هیجان بیاورد! کارآفرینی ازآنجا شروع میشود.
قبل از اینکه به فکر فروش بیفتید به یک نکته مهم توجه کنید: سعی کنید قبل از تولید، سفارش بگیرید. این نکته بهویژه برای تولیدکنندگان مواد فسادپذیرتر مثل سبزی خردشده یا چیپس میوه اهمیت بیشتری دارد و اما فروش… برای فروش چند راهحل دارید.
.
باوجود تمام رقبایی که در بازار وجود دارد اگر شما کیفیت محصول و خدمات خودتان را ارتقاء دهید قول میدهم هیچ رقیبی برایتان وجود نخواهد آمد.
https://keramatzade.com
پرکارترین و موفقترین کارآفرینان زمان ما به شکست به عنوان عاملهایی مینگرند که میتوانند به فرد در رسیدن به هدفش کمک کنند، از این رو شکست را با آغوش باز میپذیرند. توماس ادیسون در مورد مدت زمانی که طول کشید تا لامپ را اختراع کند، گفت " من 10 هزاربار شکست نخوردم، من با موفقیت 10 هزار روش را یافتم که کار نمیکردند". اگر فقط چند باری است که شکست را تجربه کردهاید، هنوز راههای زیادی برای ادیسون شدن در پیش دارید
داستان های این شش کارآفرین را بیابید. داستان های آنها به موفقیت های بزرگی پایان می یابند، اما همه آنها ریشه در شکست دارند. آنها نمونه ای کامل از این هستند که چرا شکست هرگز نباید مانع پیروزی شما شود.
مقاله مرتبط:راز موفقیت ادیسون
دشوار است باور کنیم که یکی از نام های قابل تشخیص در نشریات آنلاین، توسط سه تن از ناشران مهم رد شد. دومین کتاب هنفینگتون، که او سعی داشت تا مدتها قبل از ایجاد امپراطوری هوفینگتون که در حال حاضر همه جا قابل تشخیص است، منتشر شود، 36 بار قبل از آنکه در نهایت برای انتشار پذیرفته شد، رد شد.
حتی هافینگتون پست خود را هم موفق نشد. در حقیقت، وقتی آن را راه اندازی کرد، ده ها تن از نظرات بسیار منفی درباره کیفیت و پتانسیل آن وجود داشت. بدیهی است، هافینگتون این وقایع ابتدایی شکست را برطرف کرد و نام او به عنوان یکی از موفق ترین رسانه ها در وب شناخته است.
بیل گیتس در حال حاضر یکی از ثروتمندترین افراد جهان است اما او ثروت خود را در خط مستقیم به موفقیت نمی رساند. گیتس با شرکتی به نام Traf-O-Data وارد صحنه کارآفرینی شد که هدف آن پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها از نوارهای ترافیکی بود (فکر می کنم همانند یک نسخه اولیه داده های بزرگ)
او سعی کرد این ایده را در کنار شریک تجاری خود، پل آلن، به کار برد، اما این محصول کارنمی کرد. این یک فاجعه کامل بود. با این حال، این شکست، گیتس را از جستجوی فرصت های جدید محروم نکرد و چند سال بعد اولین محصول مایکروسافت خود را ایجاد کرد و مسیر جدیدی را برای موفقیت به وجود آورد
مقاله مرتبط:موفقیت های شغلی چگونه به دست می آید؟
قبل از اینکه Steinbrenner نام خود را برای مالکیت نیویورک یانکیس به دست آورد، او یک تیم بسکتبال کوچک را به نام Cleveland Pipers در سال 1960 به خود اختصاص داد. در سال 1962، در نتیجه مسیر Steinbrenner، کل حق رای دادن ورشکست شد.
این مرحله از شکست به نظر می رسید Steinbrenner پس از آن که او را در طول Yankees در 1970s، به عنوان تیم با تعدادی از شکست و زیان در طول 1980s و 1990s تلاش کرد. با این حال، علیرغم ترس عمومی و انتقاد از تصمیمات بحثانگیز استینبرنر، سرانجام او تیم را به یک بازنگری شگفت انگیز هدایت کرد، با شش سریال سری جهانی بین سال های 1996 و 2003 و یک رکورد به عنوان یکی از تیم های سودآور در لیگ بیس بال.
یکی از خلاق ترین خلاقان قرن بیست و یکم از دفتر روزنامه اخراج شد زیرا او گفته بود که او خلاقیت نداشته است. تلاش برای ادامه دادن، دیزنی اولین شرکت انیمیشن سازی خود را که به نام Laugh-O-Gram Films نامیده می شد تشکیل داد. او برای این شرکت مبلغ 15000 دلار افزایش داد اما در نهایت مجبور به بستن Laugh-O-Gram شد، پس از بستن یک شریک مهم توزیع کننده.
از نظر مالی و ناامیدانه، دیزنی راه خود را به سمت هالیوود رساند و در نهایت با انتقاد و نقص بیشتر مواجه شد. اولین فیلم های کلاسیک او، محبوبیت زیادی را به دست گرفتند.
مقاله مرتبط:اسرار موفقیت
استیو جابز به دلیل نوآوری های بی حد و حصر خود، کارآفرین چشمگیر است،. جابز در 20 سالگی موفقیت خود را هنگامی که اپل به یک امپراتوری عظیم تبدیل شد به دست آورد، اما هنگامی که او 30 ساله بود، هیئت مدیره اپل تصمیم گرفت تا او را اخراج کند.
شکست ناپذیری شکستن، شغل مشاغل جدیدی را ایجاد کرد، NeXT که در نهایت توسط اپل به دست آمد. پس از بازگشت به اپل، جابز با ایجاد مجدد تصویر شرکت و استفاده از نام تجاری اپل به ارتفاعات جدید، ظرفیت خود را برای عظمت ثابت کرد.
هر کس شکلات هیرشی را می شناسد، اما وقتی که میلتون هرشی ابتدا حرفه ای برای تولید آب نبات خود را آغاز کرد، او هیچ شهرتی نداشت. پس از اخراج از یک کارآموزی با یک چاپگر، هرشی شروع به کار سه نوع آب نبات جداگانه کرد و مجبور شد همه آنها را نابود کند.
در آخرین تلاش، هرشی لارنس، کاراته کارامل را تاسیس کرد و نتایج بسیار زیادی را به دست آورد. به اعتقادات وی در مورد شکلات شیری برای همه ی مردم، او در نهایت شرکت Hershey را تاسیس کرد و یکی از شناخته شده ترین نام های این صنعت شد.
الهام بخشیدن به این داستانها در دفعه بعد که شکست را تجربه می کنید، بدون توجه به مقیاس. در حال حاضر، بعضی از شکست ها ممکن است به نظر رسیدن به آخر جاده باشد اما به یاد داشته باشید، امروزه تعداد زیادی از مردان و زنان موفق در جهان موفق هستند، زیرا آنها تصمیم گرفتند که از نابودی و شکست دوری کنندو از شکست برای موفقیت استفاده کنند.
ثروت: تقریبا هر کس آن را می خواهد، اما تعداد کمی از مردم واقعا می دانند که چه باید بکنند تا بتوانند آن را بگیرند. تبدیل شدن به غنی ترکیبی از شانس، مهارت و صبر است. برای ثروتمند شدن، باید خودتان را در مسیری قرار دهید که منجر به یک حرفه شغلی مضاعف شود، سپس با سرمایه گذاری، صرفه جویی در هزینه و کاهش هزینه های زندگی خود، درآمد کسب کنید. بدست آوردن غنی آسان نیست، اما با کمی استقامت و تصمیم گیری ماهرانه، قطعا امکان پذیر است.
در اینجا 6 نکته است که می توانید استفاده کنید که در واقع شما را به وضعیت میلیونر می رساند:
افراد موفق، زمان، انرژی و پول را در بهبود خود سرمایه گذاری می کنند. یک مرد به من یک بار گفت: "بهترین راه برای کمک به افرادی که نیاز دارند، کسی نیست که نیاز داشته باشد." به خودتان کمک کنید، بنابراین شما در موقعیتی هستید که به دیگران کمک کنید. این به معنای سرمایه گذاری در خودتان برای تبدیل شدن به چیزی عالی است.
وقتی 25 ساله بودم، در آموزش فروش سرمایه گذاری کردیم. این باعث شد که توانایی تولید درآمد من افزایش یابد. سرمایه گذاری در خودتان بهترینسرمایه گذاری است که می توانید انجام دهید.
مقاله مرتبط:رموز جذب ثروت با قانون جذب
تعهد به عالی بودن، نه فقط به طور میانگین. بلکه درهر صنعت می تواند حرفه ای دردناک برای خوانندگان متوسط و پایین باشد، اما برای افرادی که عالی هستند، جالب است. کسانیکه زندگی می کنند، تنفس می کنند و حرفه اش را می خورند، کسانی که وسواس دارند، بزرگ می شوند.من هرگز بزرگی را ندیده ام که در تجارت خود همه چیز را ندیده و به طور کامل مصرف کرده نکرده باشد.
واقعیت این است که اگر شما عالی نیستید، متوسط هستید. ثروتمندان بزرگ می شوند.
شما بدون درآمد چندگانه غنی نخواهید شد. این درآمد را افزایش دهید و شروع به اضافه کردن جریان های مختلف کنید.شما می خواهید آنچه که جریان های همزیستی نامیده می شود. فقط جریان های قطع نشده را اضافه کنید در عوض، راه های دیگر را پیدا کنید که می توانید درآمد خود را به کارهایی که قبلا داشته اید اضافه کنید. مثلا ویدئو من برای من تبلیغ می کند - و پس از اثبات خود، او شروع به تبلیغ برای کسانی که متصل به من است. او مغازه شیرینی پزی نگرفت.می کندبیش از حد بسیاری از مردم از یک جریان به یک جریان دوم منتقل می شود و در نتیجه دو جریان است که هیچ کاری انجام نمی دهند. جریان های شما همیشه باید متصل شوند.
مقاله مرتبط:چگونه پولمان راخرج کنیم که هیچوقت بی پول نشویم؟
نتیجه نهایی برنامه مالی باید منجر به سرمایهگذاری سیستماتیک شما شود. بنابراین، عادت به پسانداز را نهادینه کنید. برای خود یک صندوق پسانداز اضطراری ایجاد کنید بنابراین در مواقع ضروری مجبور نیستید تا به سرمایهگذاری یا پسانداز خود ناخنک بزنید.
یک برنامهریز مالی خوب، میتواند به شما کمک کند تا در بورس بهتر سرمایهگذاری کنید و ضمن انتخاب سهام پربازده، سهام زیانده را دور بریزید. البته استفاده از یک مشاور خبره مستلزم این نیست که کلا کنترل همه چیز را از دست بدهید اما تنها باید رابطه خوبی را با فردی که در موارد پیچیده خبره است، برقرار کنید.
یافتن یک مشاور خبره و قابل اعتماد میتواند سود شما را چند برابر کند، اما اگر نمیتوانید از پس هزینههای مشاور مالی برآیید، باید بدانید بسیاری از آنها حاضرند برای یکبار روند سرمایهگذاری بورسی شما را بررسی کرده و به شما پیشنهادات مناسبی ارائه کنند. نتایج یک مطالعه نشان میدهد، 71 درصد از افرادی دارای سرمایه چند 10 میلیاردی، مشاور مالی دارند.
مقاله مرتبط:چگونه میلیاردر شویم؟
اگر باور دارید که میتوانید میلیونر شوید، پس قدرت تحقق آن رویا را نیز بهدست خواهید آورد. به هر حال، اگر شما این آرزو را برای خود محال میدانید و دیگران را مستحق ثروتمند شدن میبینید، هرگز پولدار نخواهید شد. همچنین، همیشه افراد ثروتمند را موفق بپندارید. افرادی که از پول متنفر هستند احتمالا پولدار نمیشوند.
بهترین راه برای انجام این کار شناخت مداوم خود و ماهیت پول و ثروت است. شما میتوانید برای نیل به هدف خود کتابهایی را بخوانید که توسط افراد میلیونر نوشته شدهاند. با دریافت آموزش تمام عیار و الهام گرفتن همیشگی از دیگران، شما قادر به کسب ثروتی خواهید بود که در پی آن بودهای
یکی از دغدغه های اغلب افراد برای ورود به دنیای کارآفرینی نداشتن ایده است یا اینکه احساس میکنند ایده هایی که در سر دارند، ایده های موفقی نیستند.راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی، نیازمند یک برنامه عجیب و غریب مهندسی شده و بر مبنای آنالیز دقیق فرصتها و ضعف ها نیست. به بودجه کلان نیازی ندارد و حتمابرای مدیریت آن، نیازمند کسب مدرک فوق لیسانس در رشته های کامپیوتر و فناوری اطالاعات و تجارت الکترونیک نیستید.
از کوچک شروع کنید، اما بزرگ ببینید.
اجازه بدهید به اندازه تجربه ای که کسب میکنید از بازار پر رقابت، سود دهی داشته باشید و فرآیند رشد منطقی و متعادل و نه اینکه با موج سینوسی وحشتناک! آن راتجربه کنید.
این ایده ها، بخشی از دریای بزرگ ایده ها، برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی در دنیای دیجیتالی و پر رونق وب است و البته هیچ تضمینی برای موفقیت آن وجود ندارد .
همه چیز به شما و استعداد و پشتکارتان بستگی دارد. نکاتی که در ادامه معرفی شده است،در واقع راه حل هایی کوچک برای طراحی یک پرتال خالق میباشد ان هم با ایده هایی کوچک. ایده هایی که میتواند همه سلیقه ها و علاقه مندان به راه اندازی کسب و کار اینترنتی را تا حدودی پوشش دهد و بستر یک نوآوری در سرزمین دیجیتال را پایه گذاری کند.
مقاله مرتبط: 3گام برای راه اندازی کسب وکار اینترنتی
راه اندازی یک وبلاگ شخصی در اینترنت میتواند قابلیت های فردی و تکنیکی شمارا معرفی کند مثلا اگر طراح کاتالوگ هستید، نوشتن را در هر زمینه ای به کاربران اینترنت معرفی کند. باگذاشتن مطالب جالب و انتشار کارهای قبلی شما در وبلاگ و معرفی وبلاگ به دوستان ودرخواست از آن ها برای قرار دادن لینک وبلاگ در سایت و وبلاگ خود، در جذب مخاطب برای شما خود کمک می کنید..
هیچ کس یک فرد کاریکاتوریست، خطاط، مترجم،نویسنده، شاعر و متخصص و تکنیسن جوشکاری و طراحی و هنرهای رزمی و موسیقی را از روی چهره و شناسنامه نمیشناسداما یک وبلاگ با تولید محتوای روزانه میتواند قابلیت های فردی و مهارت های شما را به طیف گسترده ای از مخاطبان معرفی کند که این معرفی، یک امتیاز رقابتی در دنیای دیجیتال برای شما محسوب میشود.
اگر شرکت دارید و این شرکت در ابتدای راه است، ایرادی ندارد. برای این شرکت کوچک و قابلیت های آن، وب سایتی راه اندازی کنید. بر اساس هزار نکته ای که آموختید، حتی الامکان برای معرفی مطلوب این پرتال به جامعه مخاطبان هدف و غیر هدف، از یک زبان زنده بین المللی نیز برای بارگذاری صفحات آن استفاده ً کنید. بعضا از جاهایی که هیچ گاه در ذهنتان خطور هم نمی کرد پیشنهاداتی دریافت می کنید! این جادوی وب است.
لینک خوری بیشتر، یعنی مخاطب بیش تر و مخاطب بیش تر یعنی درآمد بهتر. اکنون شما هستید که بر اساس رازی که در طراحی وب خود استفاده کردید، مخاطب را حفظ کنید. حفظ کردنی همانند روش بکر آمازون.
مقاله مرتبط:با این ویژگی ها به یک کارآفرین برتر تبدیل شوید
وب سایتی راه اندازی کنید تا دیگران بتوانند نظرات خودشان رادرباره موضوعات مختلف و در چارچوب موضوع پرتال شما، به اشتراک بگذارند مانند انجمن های اینترنتی یا شبکه های اجتماعی و مسائلی از این دست. کرالر های فضول موتورهای جست و جو، کاربران زیادی را به سمت وب سایت جدید شما هدایت میکنند و تولید محتوای پرتال شما سبب میشود تا در نتایج موتورهای جست و جوظاهر شوید.
این یعنی افزایش تعداد مخاطب و در نهایت افزایش کاربری سایت شما که منجر به تبلیغات و سود آوری هر چند اندک برای شما میشود. این یعنی، شما بستر خیلی از فعالیت های پر مخاطب در وب را بر اساس سلیقه و قانون و فرصت هایی که دارید، راه اندازی کنید.
بستر سازان، فرصت آفرین هستند و فرصت آفرینان، کارآفرینان موفقی در سرزمین دیجیتال میباشند.
وبلاگ یا بخشی از سایت خود را به ارزیابی یا مرور برخی از کالا ها و خدمات عرضه شده در سایتهای مشهور اینترنت اختصاص دهید. مثالً کتابهای آمازون یا کتابهای ناشران ایرانی و خارجی را نقد کنید.
خیلی از سایتها برای این خدمات، به شما پول میدهند. چرا که شما به طور غیر مستقیم برای آنها تبلیغ میکنید و مخاطبان و موتورهای جست وجو را نسبت به کلید واژه ها و محتوایی که تولید میشود، حساس می کنید .این حساسیت زایی، فرصت خوبی برای توسعه کسب و کار هر چند کوچک شما خواهدبود.
فراموش نکنید که هیچ پرتال موفقی، از روز نخست صد هزار بازدید در روز نداشته است! این روشی است که میتوانید مخاطب کسب کنید و آرام آرام، یک تحلیل گر مهم با مخاطب باجذب آگهی تبلیغاتی را برای خود کسب کنید. شاید همین، مقدمه راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی مجزا برای شما و دیگران شود.
گزارش روزانه فعالیت ها یا تجربه های خود را در زمینه های مختلف در یک دایرکتوری وبی طبقه بندی کنید. شاید این اطلاعات و مدارک مناسب خیلی از کاربران اینترنت باشد که به دنبال آن هستند.هر نیازی، ممعمولا نیازهای دیگر را طلب میکند و با این کار، می توانید مشاور اینترنتی کاربران مراجعه کننده به سایت خود باشید و درآمد زایی کنید. درآمد زایی اینترنتی، سرقفلی و سرمایه های میلیون دلاری نیاز ندارد. کمی تأمل و تفکر بایدت!!!
مثالً هایی برای دانلود کتاب ها، نشریات، مقالات، تصاویر و خلاصه هر موضوع لینک مهمی که فکر میکنید، خیلی ها به دنبال آن هستند را، بر اساس قانون و حریم خصوصی و کپی رایت، در پرتال خود ارائه کنید تا محفلی باشید برای معرفی پتانسیل های موجود به برخی از کاربران و راهی برای درآمدزایی.
مقاله مرتبط:کسب وکار اینترنتی
اگر شما یک سایت یا وبلاگ درباره گردشگری راه بیاندازید و فقط به معرفی کتاب در این عرصه مشغول شوید، احتمالا بعد از مدتی، دهها شرکت و موسسه و گردشگری که از داخل و خارج از کشور، با شما برای خدمات مختلف تماس بگیرند بسیار زیاد است. البته به شرطی که در پرتال خود، به طور تخصصی به این موضوع متمرکز شوید و تولید محتوای نوآورانه و اختصاصی داشته باشید. پرتال های فعال در عرصه گردشگری ایران و حتی جهان را نگاه کنید.
ایده های زیادی میتوانید بگیرید که بر اساس آ ن می توانید پرتالی نوآورانه خلق کنید و نقاط ضعف هایی که مشاهده کرده اید را در این وبگاه جبران کنید و محصولی جدید به بازار بدهید. محصول شما دیجیتالی است اما می تواند بازار هدف خودش را داشته باشد. با سبک و سیاقی که شما دوست دارید.
مثلا کمتر پرتال گردشگری هست که تصاویر و فیلم های ویدئویی کاربران عادی را درباره مناطق مختلف گردشگری و تاریخی در پرتال خود منتشر کند و کاربران را برای به اشترا ک گذاری این اطلاعات ترغیب و تشویق کند.
شما میتوانید ازاین فرصت استفاده کنید و در کنارش، تورهای لحظه آخر را به مخاطبان معرفی کنید. از رستوران ها و فروشگاه های شهرهای مقصد گردشگری نیز بخواهید در ازای تبلیغ در پرتال شما، مشتری به آن ها معرفی می کنید که با تخفیف کالا و خدمات آن را خریداری کند.
این یعنی یک تعامل دو طرفه اثربخش در بستر دیجیتال و راهی برای توسعه کارآفرینی دیجیتالی. خیلی سخت نیست!
اگر فکر میکنید شما و چند تن از دوستانتان معلمان خوبی برای تدریس دروس دبیرستانی یا حتی دانشگاهی امکان انجام امور تحلیل آماری با نرم افزارهای مختلف و ترجمه برخی ً هستید و بعضا زبان ها به فارسی را دارید، یک پرتال خدمات دهی تخصصی دانشگاهی میتواند در جذب مخاطبان زیادی مؤثر باشد. صدها پرتال پر مخاطب فارسی که در یک دهه اخیر در این عرصه راه اندازی شده است، خود نشان دهنده اهمیت موضوع می باشد.
یعنی همیشه نباید شما همه فن حریف باشید. بازاری از فرصت های مختلف را در اینترنت ایجاد کنید. حتی اگر 10 صفحه وب باشد! تلاش کنید پرتال خود را بر اساس کلید واژه های خاص، به رتبه های بالا در موتورهای جست وجو برسانید .همین تبلیغ و راهکار کافی خواهد بود تا مشتریان زیادی را برای خود جمع و جور کنید. درآمد زایی با انجمن های اینترنتی تخصصی و موضوعات عمومی، امروزه خیلی رواج یافته است . org.applyabroadالگوی خوبی است!
چرا با وجود قدرت نامحدود و بسیار عظیم درونی انسان، درصد کمی از افراد از نعمت خوشبختی، سلامتی،شادکامی، آرامش، ثروت و … بهره مند هستند؟
چرا گروه بسیار کثیری از افراد جوامع، این همه احساس یاس، ناکامی، عدم موفقیت، بیماری و … کرده و در نظرشان هیچ چاره و راهی برای حل مشکلاتشان وجود ندارد؟ و اصولا در موفقیت ، شادکامی و خوشبختی انسانها ، عواملی چون ‹‹ ثروت››،‹‹ملیت و نژاد››، ‹‹سطح تحصیلات››،‹‹جنسیت››،‹‹مذهب››،‹‹ضریب هوشی›› و … چه نقشی بازی کرده و چقدر موثرند؟
آیا شایسته ترین و باهوش ترین انسانها لزوما آدم های موفقی به حساب می آ یند یا نه؟ در نهایت ‹‹ هدف ›› چه نقشی در زندگی انسان بازی میکند؟
نتایج حاصله ار اطلاعات و آمارهای به دست آمده در کشورهای مختلف و جوامع متعدد، نشان می دهد که تعیین اهداف شفاف، معین و پایدار، مهم ترین عامل موفقیت انسانها به حساب می آید. در حدود 3 درصد افراد مختلف جوامع، دارای اهداف مشخص ، پایدار و شفاف هستند، و برای رسیدن به اهداف خود، برنامه ریزی مشخص و دقیق داشته و مصمم هستند که با تلاش و سخت کوشی فراوان با مداومت در پایداری و مقاومت در برابر مشکلات، به موفقیتهای شایان توجه، برسند.
97 درصد بقیه افراد هر جامعه ، دارای افکار، اهداف، رویاها و آرزوهای پراکنده، مبهم، غیر شفاف،و ناپیوسته بوده و همجنین فاقد برنامه ریزی دقیق و عملی برای رسیدن به اهداف پراکنده و مبهم خود هستند. در یک بررسی دقیق 20 ساله دانشگاهی، نتایج حاصله نشان میدهد که راندمان حاصله از عملکرد گروه 3 درصدی در تمامی موارد و موضوعات بررسی شده، از مجموع عملکرد 97 درصدی ، بیشتر بوده است.
به علاوه همین افراد 3 درصدی، خیلی بیشتر از تک تک افراد 97 درصدی، از توانمندی درونی خود استفاده مینموده اند. افراد 3 درصدی هدفمند، در مقایسه با 97 درصدی غیر هدفمند، از احساس رضایت ، خوشبختی، خوشبینی، سلامت جسمی و روحی بسیار بالایی برخوردار بوده اند… افراد این گروه از نیروی تجسم و تصور خود، بیشتر بهره برداری کرده و میل و اشتیاق فراوان به آنچه میخواستند، داشته و میدانستند که به کجا میروند و فکر میکردند که، همه مشکلات و مسائل دنیا قابل حل هستند، و با این تفکر، به جنگ مشکلات و نارسایی ها میرفتند و بر آنها، غلبه میکردند.
اینان از قدرت تصمیم گیری سریع و به موقع برخوردار بوده اند و با شکار لحظه ها و موقعیتها و اندیشیدن به پیروزی ، فرصتها را به دانایی، توانایی، ثروت و خوشبختی بیشتر، تبدیل میکردند…اینان بر اندیشه و تفکر خود حاکم بوده و از قدرت ذهنی و توانمندی های درونی خود، خیلی بیشتر از دیگران استفاده میکردند.
اینان شکست و عدم موفقیت را فقط به عنوان تجربه جدید، قبول داشتند و نتایج مثبتی را از آن برداشت میکردند، حتی در بدترین شرایط هم، امید بهموفقیت و پیروزی را از دست نمیداند.جالب است که بدانیم که افراد موفق و هدفمند 3 در صدی، از ظرفیت و هوش خاص و خیلی بالا هم برخوردار نبودند.
با توجه به مراتب بالا، تلاش پشتکار مداوم در جهت رسیدن به اهداف، مهمترین عامل تشکیل دهنده کیفیت زندگی است.
هدف گذاری به مثابه ترسیم جاده ای برای آینده است . تلاشی ارزشمند است که معطوف به هدف باشد، تلاش بی هدف پرتاب تیر در تاریکی است یکی از موانع بسیار مهم موفقیت و کامیابی ، ناتوانی افراد و سازمانها در تدوین اهداف می باشد . آنهایی که رویایی در ذهن و هدفی بر روی کاغذ نداشته باشند مقصدشان ناکجا آباد خواهد بود .
یکی از مهارت هایی که مدیران و کارکنان باید در خود تقویت نمایند ، مهارت هدف گذاری است.اهداف کلی ، کیفی و مبهم قابلیت اندازه گیری و اثر بخشی نخواهد داشت .
مقاله مرتبط:هدف گذاری سازمانی
اهداف از ماموریت ها و چشم اندازها نشئت می گیرند و بستگی به جواب سه سئوال ذیل دارد :
* در حال حاضر ،کجا هستیم ؟
* به کجا می خواهیم برویم ؟
* برای رسیدن به هدف چه باید بکنیم؟
برای هدف گذاری اطلاع ازماموریت ها چشم انداز و وظایف سازمان ها لازم و ضروری است . اهداف باید در تحقق ماموریت و وظایف سازمانی باشد .
وقتی که اهداف مشخص شدند برای چگونگی رسیدن به اهداف باید طرح ها و برنامه هایی تدوین گردیده ولیست کلیه فعالیت هایی که منجر به تحقق اهداف می شوند را مشخص نمود و پس از اجرای برنامه ها و فعالیتها باید نتایج و دستاوردها با اهداف مقایسه شوند تا اصلاحات لازم در اهداف ، برنامه ها و فعالیت ها به عمل آید .
موجب انگیزش شدن به این معنا است که هدف انتخابی برای شما مهم باشد و ارزش قابل توجهی برای دستیابی به آن وجود داشته باشد. اگر علاقه ای به نتیجه آن نداشته باشید یا ارتباطی با آینده شما نداشته باشند، احتمال سعی و تلاش برای دستیابی به آن برای شما کم است.
در غیر این صورت اهداف بسیار زیادی که مرتبط با شما و آینده شما است انتخاب می کنید و درنهایت زمان لازم برای رسیدگی به آن در اختیار ندارید و ازآنجایی که برای دستیابی به اهداف نیاز به تمرکز دارید، پس شانس موفقیت شما در رابطه با آن کاهش می یابد که در ادامه پیامدهای روانی دیگری هم برای شما ایجاد می کند.
مقاله مرتبط: تکنیک های مدیریت زمان در زندگی
عمل فیزیکی نوشتن یک هدف بر روی کاغذ موجب واقعی و ملموس شدن آن می شود. به عبارتی شما دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای فراموش کردن آن ندارید. سعی کنید در زمان نوشتن یک هدف بجای استفاده از فعل "دوست دارم یا شاید از فعل "خواهم استفاده کنید. مثلا "امسال هزینه های عملیاتی خودم را 10 درصد کاهش می دهم و نه اینکه "دوست دارم امسال هزینه های عملیاتی خودم را 10 درصد کاهش دهم.
پس از نوشتن اهداف ، انسان نسبت به آنها تعهد پیدا میکند. بدینگونه که با نوشتن اهداف و تعیین جزئیات آنها و تکرار آنها در ذهن ، ایمان به آن اهداف در ذهن ما به وجود آمده و با ایمان آوردن به اهداف خود در ما نیروی درونی و انگیزه جهت رسیدن به آن ایجاد میشود "تواناییهای یک فرد بی هدف همچون قدرت بمب اتم در دست یک کودک بی اطلاع می باشد"
مقاله مرتبط: موفقیت چیست؟
1- اهداف باید با بیشترین جزئیات و مشخصات نوشته شود.
2- زمانبندی و تعیین اهداف به کوتاه مدت و بلند مدت: با این کار هنگام رسیدن به اهداف کوتاه مدت احساس میکنیم که مسیر طی شده درست است و انگیزه و انرژی ادامه مسیر افزایش پیدا میکند.
3- قانون 50-50 در نوشتن اهداف رعایت شود (نه آنقدر کوچک و بی ارزش و نه آنقدر بزرگ و دست نیافتنی)
4- سعی کنیم که در اهداف خود ، دیگران را نیز سهیم کنیم. مثلا به کسی صد در صد قول دهیم که تا 6 ماه دیگر برای او ماشین و یا وسیله خاصی را تهیه خواهیم کرد. ادیسون قبل از هر اختراع قول آن را در یک زمان مشخص به مردم می داد.
نکته: هنگام نوشتن اهداف باید روی آنها تمرکز و فوکوس کرد و از پرداختن به مسائل غیر مرتبط پرهیز کنیم.
فواید دیگری از نوشتن اهداف :
به خودتان اجازه دهید آرزوهای بزرگ داشته باشید و ریسک های بزرگ انجام دهید. اگر می دانستید موفقیت تضمین شده است، به دنبال چه چیزی می رفتید؟ اگر می توانستید توضیحی از شخصیت و نقش تان در زندگی بنویسید و این می توانست هر نوشته ای باشد، برای خودتان چه عواملی را یادداشت می کردید؟ آرزوهای پنهان شما چیست؟ چه کارهایی را همیشه می خواسته اید انجام دهید، داشته باشید و تجربه کنید، ولی از انجام آنها خیلی ترسیده اید؟
هدف بزرگ و جسورانه شما چیست؟ چیزی که حتی فکرکردن به آن باعث می شود زندگی تان شیرین تر به نظر آید؟
اگر انتظارات کوچک داشته باشید، نتایج کوچک هم خواهید گرفت.
« خطر بزرگ برای ما این نیست که اهداف ما خیلی بزرگ هستند و آن ها را از دست می دهیم، بلکه این است که اهداف مان خیلی کوچک هستند و ما به آن ها می رسیم.»