https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com

https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com

https://keramatzade.com/question

 سؤالات که زندگی‌تان را دگرگون می‌کنند

 

اگر در زندگی سؤالات درستی از خودمان نپرسیم، به احتمال زیاد نتیجه‌ این می‌شود که زندگی بر وفق مرادمان نخواهد شد. ولی مواجهه با برخی سؤالاتنیز دشوار است، چون معمولا یا می‌ترسیم پاسخی را که می‌خواهیم، دریافت نکنیم یا اینکه واقعا نمی‌خواهیم جواب را بدانیم.

 

همانقدر که چیزهای خوب در زندگی آسان به دست نمی‌آیند، فرارکردن از سؤالات دشوار هم راه مطمئنی برای داشتن یک زندگی متوسط و به دور از هیجان است. در این مقاله با پرسش‌هایی آشنا می‌شوید که زندگی‌تان را دگرگون می‌کنند.

 

به اعتقاد من این موضوع را سقراط به بهترین شکل ممکن بیان می‌کند: زندگی نیازموده، ارزش زیستن ندارد.

 

این سخن سقراط، در دنیای کسب‌وکار نیز نِمود دارد. مثلا زمانی که اریک اشمیت (Eric Schmidt) مدیرعامل گوگل بود، این جمله‌ی معروف را گفت: «ما این شرکت را براساس سؤالات اداره می‌کنیم و به پیش می‌بریم، نه بر اساس جواب‌ها».

 

چرخ زندگی هم مانند کسب‌و‌کار براساس سؤالات می‌چرخد، نه جواب‌ها. پس در ادامه، تعدادی از سؤالات دشواری که ما می‌بایست مرتبا از خودمان بپرسیم را مرور خواهیم کرد.


 

1 سؤالات ،چقدر تصورم از خودم با برداشت دیگران از من متفاوت است؟

 

تا به‌حال صدای ضبط شده‌ی خودتان را شنیده‌اید تا بعد به خودتان بگویید «صدای من واقعاً این شکلی است؟» از آنجا که آوای صدای ما از داخل جمجمه‌ به گوش‌مان می‌رسد، هیچگاه، صدای خود را آنگونه که دیگران می‌شنوند، نمی‌شنویم. این استدلال در مورد اغلب رفتارهایمان نیز صدق می‌کند. ما رفتار خودمان را بر این اساس که فکر کرده‌ایم، چگونه با موقعیتی کنار بیاییم، تفسیر می‌کنیم. درحالی که دیگران فقط واقعیت رفتار ما را می‌بینند. ارزیابیِ 360 درجه، راه بسیار خوبی برای کسب این افق دید است. این ارزیابی، بازخوردی سودمند، سازنده و دقیق را به دست می‌دهد که مختص فرد خاصی هم نیست. حال اگر ارزیابی 360 را در پیش گرفتید و از دیگران خواستید که به شما بازخورد دهند، مطمئن شوید که بازخورد خاصی را از آنها می‌خواهید و از سؤالات کلی و عمومی نیز پرهیز کنید. برای مثال شما به سؤال «وقتی در جلسه‌ای کسی با من مخالفت کند، چگونه خودم را کنترل می‌کنم؟» پاسخ صادقانه‌تر و درست‌تری می‌دهید، تا به این سؤال «آیا من رئیس خوبی هستم؟». مراقب باشید که نشان دهید حاضر به شنیدن بازخورد و پذیرای آن هستید. اگر زمانی که کسی نظر خود را بیان می‌کند، نسبت به بازخوردی که به شما می‌دهد، از خود، بیخود شوید و کنترل‌تان را از دست بدهید یا حالت دفاعی به خود بگیرید، آنها دیگر صحبت‌شان را ادامه نخواهند داد.


 

2 سؤالات ،امروز بر چه کسی یا چه چیزی تأثیر مثبت گذاشته‌ام؟

به‌ عبارت دیگر می‌توان گفت «هر چیزی را بهتر از آن شکلی که تحویل می‌گیرید، تحویل دهید». یعنی وقتی از کسی یا چیزی جدا می‌شوید، اثر مثبتی بر آن داشته باشید. به‌پایان رساندن هر روز با این پرسش، یک راه عالی برای حفظ تمرکز و پافشاری بر اموری است که واقعا مهم هستند.


 

3 سؤالات ،آیا به ارزش‌هایم وفادار بوده‌ام؟

آیا تا به‌حال، به دلیل نبود یا کمبود چیزی در زندگی‌تان، احساس آزردگی خاطر کرده‌اید و به خاطر غُر بزنید؟ این احساس اغلب زمانی به سراغ‌مان می‌آید که رفتارمان اندکی ارزش‌های‌مان را نقض کند. اگر گذراندن اوقاتی باکیفیت در کنار خانواده، از ارزش‌های اصولی و اولیه‌ی ما باشد، ولی تا دیروقت سرِکار بمانیم، یک ناسازگاری رخ می‌دهد. پس اگر می‌خواهید صدای ضعیفی که آزارتان می‌دهد را از خود دور کنید، باید برای از بین بردنِ آن صدا، کاری کنید.


 

4 سؤالات ،اگر به همه‌ی اهدافم رسیده بودم چه احساسی داشتم؟ چطور می‌توانم این احساس را در راه رسیدن به آن اهداف داشته باشم؟

یکی از پیش‌نیازهای اساسی برای رسیدن به موفقیت، داشتن توانایی برای به‌تعویق انداختنِ لذت و خشنودی در مسیر پیگیری اهداف است. اما این به‌تعویق انداختن، به این معنی نیست که تا به خط پایان نرسیده‌ایم، احساس بیچارگی و بدبختی کنیم. پس اگر در راه رسیدن به اهداف، اندکی از موفقیت‌های کسب شده، احساس غرور و لذت به خود راه دهیم، هم انجام کارها برایمان لذت خواهد داشت و هم دست‌آوردهای بیشتری به‌دست خواهیم آورد. فقط باید توجه داشت که هنگام طی مسیر، در این احساس غرق نشویم.


 

5 سؤالات ،برای یادگیری کدام موضوعات به اندازه‌ی کافی وقت نگذاشته‌ام؟

 

اگر به اطراف‌مان نگاهی بیندازیم، می‌بینیم در دنیای بزرگی هستیم که همواره، بزرگ‌تر هم می‌شود. دانشمندان معتقدند، قبلا برای اینکه تمامیِ دانش موجود در جهان دوبرابر شود، به 1500 سال زمان نیاز بود. در حالی که این فرآیند، هم اکنون فقط یک یا دو سال طول می‌کشد. پس جا نمانید!


 

6 سؤالات ،در کدام بخش‌های زندگی‌ام درجا زده‏‌ام؟

وقتی در مرحله‌ای از زندگی‌تان، ثابت می‌مانید یا درجا می‌زنید، یعنی پذیرفته‌اید که قابلیت انجام کارهای کمتری را داشته باشید و به حداقلی که به‌دست می‌آورید، قانع می‌شوید. گاهی‌اوقات، ما خودمان را در مشاغلی درگیر و حبس می‌کنیم که بن‌بست‌هایی بدون راه فرار هستند. گاهی هم، خودمان را در روابط ناسالمی به دام می‌اندازیم. اگر از خودتان نپرسید که کجا و چرا درجا زده‌اید، بسیار مشکل خواهد بود که بخواهید این روند را متوقف کنید.


 

7 سؤالات،در 5 سال آینده دوست دارم زندگی‌ام چگونه باشد؟

به‌قول لوئیس کارول (Lewis Carroll) «اگر نمی‌دانید به کجا می‌روید، هیچ‌راهی شما را به مقصد نمی‌رساند.» این یعنی، یکبار در ذهن‌تان مقصدتان را مشخص کنید، تا بتوانید برای مسیرتان برنامه‌ریزی کنید. 5سال، بازه‌ی زمانی بسیار مناسبی است؛ نه آنقدر دور از دسترس است که نتوانید خودتان را در آن تصور کنید، نه آنقدر نزدیک است که نتوانید برای آن کاری کنید.


 

8 سؤالات ،اگر از چیزی نمی‌ترسیدم چه کار می‌کردم؟

از نقطه‌نظرِ بقا، ترس، هدف خودش را دارد. این هدف، همان چیزی است که باعث می‌شود ما دستمان را توی چرخ‌گوشت نکنیم و ما را از میلیون‌ها کار دیگری که به ما آسیب میرسانند یا به‌کشتن دهند، باز می‌دارد. با این حال ترس، گرایش به دوری‌گُزیدن و اجتناب دارد. یعنی به جای اینکه شما را در امان نگه دارد، شما را از پیشرفت در زندگی و رسیدن به رؤیاهای‌تان باز می‌دارد.


 

9 سؤالات،چه کسی شایستگی و خصوصیاتی را دارد که برای پیشرفت از او الهام بگیرم؟

زمانی که دیگران ویژگی‌هایی دارند که شما آنها را تحسین می‌کنید، تمرینی عالی این است که درباره‌ی این ویژگی‌ها تأمل کرده و در مورد راه‌هایی که می‌توانید آنها را در کارنامه‌ی خود جای دهید، فکر کنید و این ویژگی‌ها را نیز، به داشته‌های‌تان اضافه کنید.


 

10 سؤالات ،داریم کدام مشکل را حل می‌کنیم؟

آیا تا به‌حال در جلسه‌ای بوده‌اید و ناگهان متوجه شوید که هیچ‌یک از صحبت‌ها نقطه‌ی مشترکی ندارند و هر فردی حرف خودش را می‌زند؟ نه به این دلیل که افراد می‌خواهند یکدیگر را قانع و متقاعد کنند یا در بحث پیروز شوند، بلکه به خاطر اینکه آنها استنباط و برداشت متفاوتی از هدف گفت‌وگو و جلسه دارند. وقتی که جلسه دارید، نوشتنِ موضوع بحث بر روی تابلوی وایت‌برد، می‌تواند مفید باشد چون این کار باعث می‌شود همه بدانند که چرا در جلسه حضور دارند.


 

11 سؤالات ،چه چیزی مانع از انجام کارهایی می‌شود که باید انجام دهم؟

اینکه شانه‌های‌تان را بالا بیندازید و بگویید: «من نمی‌دانم چکار باید کرد؟» ساده است، اما این فقط یک بهانه است. بیشتر وقت‌ها ما دقیقا می‌دانیم که چکار باید بکنیم، فقط مشتاق و مایل نیستیم که موانع را از سر راه برداریم و کنار بزنیم.


 

12 سؤالات ،مشاور یا مربی من می‌شوی؟

هر کسی دوست دارد که مورد توجه قرار بگیرد، از سوی دیگر به اشتراک‌گذاری دانسته‌ها و سهیم‌کردن دیگران در اطلاعات خود، احساس خوبی دارد. به این دلیل می‌توان گفت که افراد کمی جواب رَد به این سؤال می‌دهند، به هر حال در پرسیدن این سؤال باید کمی دقت به خرج داد.


 

13 سؤالات ،مهم‌ترین درسی که تاکنون در زندگی گرفته‌ام چه بوده است؟ آیا به آن عمل می‌کنم؟

گاهی زندگی برای ما لالایی می‌خواند تا به خواب رویم و احساس کنیم که از خودمان راضی هستیم. از این‌رو مجبور خواهیم شد که در کلاس زندگی، درس‌های مهمی را دوبار یاد بگیریم. مشکل اینجاست که بیدارشدن از این خواب برای بارِ دوم، به همان اندازه دردناک است.

 

جمع‌بندی

پرسیدن سؤالات سخت ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشد ولی در عین‌حال، باید توجه داشت که با راحت‌طلبی هم نه چیزی یاد می‌گیریم و نه پیشرفت می‌کنیم.

 

به نظر شما هرکسی چه سؤالات دیگری را باید از خودش بپرسد؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

 

دانلودpdf مقاله :پرسش‌هایی که زندگی‌تان را دگرگون می‌کنند

https://keramatzade.com/Sugar

20 دلیل برای حذف شکر در رژیم غذایی


قصد نداریم شما را نگران کنیم، اما باید درمورد هر چیزی که در طول روز می‌خورید، اطلاعات کافی داشته باشید؛ از غلات صبحانه‌‌ گرفته تا سُس کچاپی که به‌عنوان طعم‌دهنده در اکثر غذاها می‌ریزید. امروزه یکی از اصلی‌ترین عوامل چاقی و دشمن درجه‌یک سلامتی مردم، شکر است. با توجه به تمایل بسیاری از مردم به مصرف شکر، پزشکان و مراکز بهداشتی برای ترغیب مردم به کاهش مصرف چربی و پایین آوردن مصرف کلسترول تلاش زیادی می‌کنند و از مردم می‌خواهند تا یک رژیم غذایی سالم را جایگزین عادات بد غذایی خود کنند.

 

گزارش‌های اخیر نشان می‌دهند شکر یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های کارشناسان در زمینه‌ی حفظ سلامت جسم است و بر همین اساس توصیه می‌شود کمتر از 10 درصد از کالری روزانه‌ی خود را از شکر دریافت کنید. انجمن سلامت آمریکا معتقد است کمتر از نیمی از کالری روزانه‌ی مردم باید از شکر دریافت شود. (در حدود 6 قاشق چای‌خوری یا 100 کالری برای زنان و 9 قاشق چای‌خوری یا 150 کالری برای مردان.)

 

در حالت طبیعی، شکر یک ماده‌ی تقریبا بی‌ضرر و البته تا حدی ضروری است. باید توجه داشت که بدن انسان برای داشتن یک عملکرد مناسب به کربوهیدرات‌ نیاز دارد. کربوهیدرات‌ها در میوه‌ها، سبزی‌ها و لبنیات به‌صورت ترکیبات فروکتوز یا لاکتوز وجود دارند. مشکل وقتی به‌وجود می‌آید که شکربه‌عنوان یک افزودنی طعم‌دهنده در فرایند آماده‌سازی غذا به آن افزوده‌ می‌شود.

مصرف بیش‌ازحد این ماده‌ی غذایی می‌تواند تأثیر مخربی بر سلامتی انسان داشته باشد که بزرگ‌ترین مشکل آن، افزایش وزن است. افزودن شکر موجب می‌شود میزان ترشح انسولین در بدن بالا برود، سوخت‌وساز مختل و کالری اضافی به‌صورت چربی شکمی ذخیره شود.

 

کاهش وزن تنها فایده‌ی کم کردن مصرف شکر نیست، در ادامه به 20 مزیت دیگر کاهش مصرف شکر اشاره می‌کنیم.

 

1. حذف شکر فشار خون‌تان را کاهش می‌دهد

 

کاملا واضح است که یکی از عوارض مصرف زیاد شکر، بالا رفتن فشارخون است. تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که مصرف شکر زیاد، علاوه بر اضافه‌وزن می‌تواند موجب بالارفتن فشارخون نیز بشود. این اصلا موضوع بی‌اهمیتی نیست؛ فشارخون بالا فشار بیشتری را به قلب وارد می‌کند و در درازمدت ممکن است کل سیستم گردش‌ خون را دچار آسیب کند. فشارخون بالا موجب بیماری‌های قلبی، حمله قلبی، سکته قلبی، آسیب به کلیه‌ها، بسته‌شدن رگ‌های قلبی و بسیاری از بیماری‌های جدی مربوط به قلب و عروق کرونر می‌شود.

 

به عبارت دیگر، افرادی که رژیم غذایی روزانه‌شان حداقل 25 درصد شکر داشته باشد، دوبرابر بیشتر از افرادی که فقط 10 درصد از کالری دریافتی‌شان شکر است، به بیماری‌های قلبی مبتلا می‌شوند.


 

2حذف شکر کلسترول خون‌تان پایین می‌آید

افرادی که شکر بیشتری مصرف می‌کنند، معمولا سطح HDL خون یا همان کلسترول خوب آنها پایین و برعکس میزان LDL یا کلسترول بد خون‌شان بالاست. افزایش سطح تری‌گلیسیرید یا همان چربی خون نیز یکی دیگر از عواقب افزایش مصرف شکر در رژیم غذایی است. کلسترول بد و چربی خون با انسداد عروق‌ خونی، زمینه‌ی ابتلا به بیماری‌های قلبی را فراهم می‌کنند.

 

حمله قلبی

 

3حذف شکر خطر بروز حمله قلبی کاهش می‌یابد

 

براساس مطالعات انجام‌شده، افرادی که شکر بیشتری مصرف می‌کنند، در مقایسه با دیگران بیشتر در معرض ابتلا به بیماری‌های قلبی قرار دارند. یک راه‌حل ساده برای پایین‌ آوردن ریسک ابتلا به بیماری‌های قلبی، قطع مصرف نوشابه‌های گازدار است. پژوهش‌های اخیر نشان‌ می‌دهند رابطه‌ی مستقیمی بین مصرف نوشیدنی‌هایی که با شکر شیرین شده‌اند و خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی وجود دارد. دکتر داریا لانگ گلیسپی (Darria Long Gillespie) پزشک اورژانس هیئت مدیره‌ی بیمارستان دانشگاه اموری معتقد است مصرف هر نوشابه می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را تا 25 درصد افزایش بدهد.


 

4حذف شکر ذهن فعال‌تری خواهید داشت

حتما می‌دانید که شکر دشمن اصلی دندان است، اما نکته‌ی مهم‌تر و ترسناک‌تر این است که شکر می‌تواند قدرت ذهنی شما را کاهش بدهد. تحقیقات نشان می‌دهند که زیاده‌روی در مصرف شکر عملکرد شناختی مغز را مختل می‌کند و با کاهش تعداد پروتئین‌هایی که مسئول حافظه و پاسخگویی هستند، آسیب‌هایی جدی به مغز و عملکرد آن وارد می‌شود.

در یک مطالعه‌ی خاص نشان‌ داده شد موش‌هایی که شکر مصرف می‌کنند در مقایسه با موش‌هایی که یک رژیم غذایی کنترل‌شده دارند، فعالیت سیناپسی کمتری دارند. در واقع مصرف بالای قند با سندروم متابولیک مرتبط است. دکتر لانگ گلیپس می‌گوید: «بیماری سندروم متابولیک نه‌تنها با کاهش عملکرد شناختی مرتبط است، بلکه ممکن است حتی باعث تغییراتی در ساختار مغز شود


 

5حذف شکر خطر ابتلا به آلزایمر و زوال عقل را کاهش می‌دهد

شکر موجب کاهش تولید فاکتور نورون‌زایی مشتق‌شده از مغز (BDNF) می‌شود. این ماده‌ی شیمیایی در شکل‌گیری خاطرات جدید و یاد‌آوری خاطرات گذشته به مغز کمک می‌کند. سطح BDNF به‌ویژه در افراد مبتلا به اختلال متابولیسم گلوکز (افراد مبتلا به دیابت و پیش‌دیابت) بسیار پایین است. در واقع می‌توان گفت کاهش BDNF ارتباط مستقیمی با بیماری زوال عقل و آلزایمر دارد.


 

6حذف شکر کمتر دچار افسردگی می‌شوید

تحقیقات نشان می‌دهند افراد مُسنی که بیش از چهار بطری نوشابه در روز مصرف می‌کنند، در مقایسه با افرادی که اصلا نوشابه، قهوه یا چای مصرف نمی‌کنند، 30 درصد بیشتر دچار افسردگی می‌شوند. عملکرد مناسب مغز، به دسترسی پایدار به برخی مواد شیمیایی مانند گلوکز و انسولین وابسته است. وقتی گلوکز (که نام دیگر شکر است) وارد بدن می‌شود، انسولین ترشح می‌شود و راه ورود شکر به سلول‌ها را هموار می‌کند. وقتی بدن شما به‌طور مداوم شکر زیادی دریافت کند، نسبت به انسولین مقاوم می‌شود و انسولین دیگر تأثیر سابق را نخواهد داشت. این عامل به‌نوبه‌ی خود موجب افسردگی و اضطراب می‌شود.

 

اعتیاد به شیرینی

 

7حذف شکر اعتیاد به شیرینی و مواد غذایی شیرین در شما کم می‌شود

پژوهش‌های انجام‌شده نشان می‌دهند حیواناتی که نوشیدن‌های شیرین مصرف می‌کنند، بیشترِ علائم اعتیاد به مواد مخدر را از خود بروز می‌دهند. چه اتفاقی می‌افتد؟ در هنگام جذب شکر، دوپامین (انتقال‌دهنده‌های عصبی احساس خوب در مغز) ترشح می‌شود. مشکل این است که خوردن بیش‌ازحد شکر میزان ترشح دوپامین را به‌شدت کاهش می‌دهد و این یعنی اینکه اگر می‌خواهید به‌اندازه‌ی قبلا احساس شادی کنید، باید شکر بیشتری مصرف کنید. یکی از تحقیقات انجام‌شده در این زمینه نشان می‌دهد که خوردن مواد غذایی شیرین قسمت‌هایی از مغز را که در افراد معتاد به کوکائین فعال می‌شود، تحریک می‌کند. کاملا مشخص است که مواد مخدر تنها چیزی نیست که باید در برابر آن مقاومت کنید!


 

8حذف شکر موجب جوان ماندن پوست می‌شود

برای حفظ شادابی و طراوت دوران جوانی، بهتر است از مصرف زیاد شکر اجتناب کنید. کاهش مصرف شکر موجب جوانی پوست و جلوگیری از چروک صورت می‌شود. در واقع با ورود شکر به بدن و اتصال آن به پروتئین‌های خون مقدار زیادی گلیکاسیون (AGEs) تولید می‌شود. AGEs موجب آسیب به کلاژن و الاستین می‌شود. گفتنی است که کلاژن و الاستین وظیفه‌ی استحکام بافت پوست را برعهده دارند و آسیب رسیدن به آنها، یکی از مهم‌ترین دلایل ایجاد چین‌وچروک در پوست است. همچنین شکر آنزیم‌های آنتی اکسیدان طبیعی بدن را غیرفعال می‌کند و درنتیجه پوست در برابر اشعه‌ی خورشید آسیب‌پذیرتر می‌شود. دکتر لانگ گلیسپی می‌گوید: «اینکه بگویم آنچه که می‌خورید بر سلامت و شادابی پوست شما تأثیرگذار است، حرف نادرستی نیست


 

9حذف شکرموجب صاف شدن و روشن شدن پوست می‌شود

خوردن غذاهای شیرین به دلیل بالابودن میزان گلوکز و نوسانات شدید هورمونی می‌تواند باعث بروز آکنه در افراد شود. ماریسا موری (Marisa Moore)استاد دانشگاه ایالت جورجیا معتقد است: «التهاب ناشی از مصرف بیش‌ازحد قند، زمینه‌ساز بسیاری از بیماری‌های پوستی مانند پسوریازیس است


 

10حذف شکر احتمال ابتلا به دیابت را کاهش می‌دهد

تحقیقات نشان می‌دهد که خوردن یک تا دو لیوان نوشیدنی شیرین در روز، احتمال ابتلا به دیابت نوع 2 را تا 26 درصد افزایش می‌دهد. به‌دلیل مقاومت بالای انسولین ناشی از مصرف زیاد قند گلوکز، فروکتوز و سایر انواع آن، قند نمی‌تواند وارد سلول شود و درنتیجه در رگ‌های خونی رسوب می‌کند. تجمع میزان زیاد شکر در خون می‌تواند زمینه‌ساز بیماری دیابت و درنهایت ابتلا به آن شود.


 

11حذف شکر به کبد چرب مبتلا نمی‌شوید

پژوهش‌ها نشان می‌دهند یک رژیم غذایی پُرشکر ممکن است خطر ابتلا به بیماری کبد چرب را افزایش بدهد. آیا تا‌به‌حال چیزی درمورد کبد چرب شنیده‌اید؟ دکتر مارک هیمن (Mark Hyman) بنیانگذار مرکز سلامت اولترا و رئیس مؤسسه‌ی پزشکی کاربردی می‌گوید: «شما تنها کسی نیستید که اطلاعات زیادی درمورد این بیماری ندارید، اما واقعیت این است که بیماری کبد چرب یکی از بیماری‌های بسیار شایع در آمریکاست.» ترشح زیاد انسولین به دلیل مصرف زیاد شکر موجب می‌شود چربی وارد سلول‌های کبد شود و همین موضوع منجر به التهاب در کبد می‌گردد. بیماری کبد چرب یکی از دلایل اصلی ابتلا به دیابت، حمله‌ی قلبی و حتی سرطان محسوب می‌شود.

 

سرطان

 

12حذف شکر خطر ابتلا به برخی از سرطان‌ها را کاهش می‌دهد

اگرچه مطالعات انجام‌شده در این زمینه کامل نیستند، اما برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که مصرف زیاد شکر رابطه‌ی مستقیمی با ابتلا به برخی از سرطان‌ها از جمله سرطان لوزالمعده دارد.


 

13حذف شکر دهان‌تان خوشبوتر می‌شود

بارها و بارها شنیده‌ایم که بین مصرف قند و شکر و پوسیدگی دندان رابطه‌ی مستقیمی وجود دارد. اما چرا؟ شکر یک منبع غذایی سریع را برای باکتری‌های دهان و دندان فراهم می‌کند، دسترسی سریع به مواد غذایی محیط مناسبی را برای رشد و تکثیر باکتری‌ها ایجاد می‌کند و تشکیل پلاک دندان و پوسیدگی دندان، بوی بد دهان را به‌دنبال دارد.


 

14حذف شکر راحت‌تر نفس می‌کشید

مطالعات نشان می‌دهند مواد غذایی خاصی که شکر زیادی دارند، می‌توانند احتمال بروز بیماری‌هایی مانند آسم یا بیماری مزمن انسداد ریه را به‌شدت افزایش بدهند.


 

15پُر انرژی خواهید بود

مطالعات نشان می‌دهند یک رژیم غذایی سرشار از قند، می‌تواند فعالیت سلول‌های اورکسین را کاهش بدهد. این سلول‌ها تأمین‌کننده‌ی انرژی موردنیاز بدن و همچنین عامل اصلی حرکت و رشد هستند و کاهش فعالیت آنها موجب توقف یا ایجاد اختلال در سوخت‌وساز بدن می‌شود. به عبارت دیگر، وقتی فعالیت سلول‌های اورکسین کم می‌شود یا از بین می‌رود،‌ دچار خواب آلودگی، بی حالی و کسالت می‌شویم، شاید به همین خاطر است که بعد از خوردن غذایی که حاوی مقدار زیادی کربوهیدرات و شکر است، بیشتر دوست داریم چُرت بزنیم.


 

16کمتر هوسِ خوردن می‌کنید

خوردن غذاهایی که میزان شکر در آنها بالاست، موجب ترشح هورمون گرلین می‌شود. در واقع این هورمون حس گرسنگی را به‌شدت بالا می‌برد. باید توجه داشته باشید که غذاهای فرآوری‌نشده و فاقد شکر، تا حد زیادی می‌توانند احساس گرسنگی را کاهش بدهند و درنتیجه فرد برای مدت زمان بیشتری احساس سیری خواهد داشت.

 

دندان سالم

 

17تعداد دفعات مراجعه‌ی شما به دندان‌پزشک کمتر می‌شود

همان‌طور که قبلا هم اشاره کردیم، مصرف زیاد شکر بدون شک منجر به پوسیدگی دندان و ابتلا به سایر بیماری‌های دهان و دندان می‌شود، پس اگر مصرف شکر و شیرینی را کاهش بدهید کمتر مجبور می‌شوید به دندان‌پزشک مراجعه کنید.


 

18کمتر دکتر می‌روید

خوردن یا نوشیدن مواد غذایی شیرین موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن می‌شود. شکر زیاد می‌تواند منجر به مهار فاگوسیتوز شود (فاگوسیتوز یا بیگانه‌خواری، فرایندی است که طی آن ویروس‌ها و باکتری‌ها توسط سلول‌های سفید خون از بین می‌روند.) قندهای ساده‌ای مانند گلوکز، فروکتوز یا انواع دیگر آن موجب ایجاد اختلال در فعالیت سلول‌های سفید خون می‌شوند. همان‌طور که می‌دانید، گلبول‌های سفید سربازان بدن هستند که وظیفه‌ی مبارزه با مهمانان ناخوانده را برعهده دارند. کاملا واضح است که هرچه کمتر مواد غذایی شیرین مصرف کنید، کمتر به متخصص داخلی مراجعه می‌کنید و وقت کمتری را در اتاق‌ انتظار و با خواندن مجلات تاریخ گذشته صرف می‌کنید!


 

19. محیط زیست سالم‌تری خواهید داشت

 

پرورش نیشکر، به یک تُن آب نیاز دارد، کاشت آن اغلب به خاک آسیب می‌رساند و علاوه بر اینها، صنعت تولید شکر موجب آلودگی‌ شیمیایی آب و خاک می‌شود. برخی از مناطقی که قبلا نیشکر در آنها کشت می‌شد، مثل دلتای رود مکونگ در ویتنام و جنگل آتلانتیک در برزیل، اکنون به زمین‌های بایر و بی‌حاصلی تبدیل شده‌اند.


 

20. می‌توان به کارگران فقیر کمک کرد

خانواده‌ی کارگرانی که در مزارع نیشکر کار می‌کنند، معمولا در فقر، گرسنگی و بدبختی دست‌وپا می‌زنند. گزارش منتشرشده توسط ائتلاف بین‌المللی کارگران کشاورزی نشان می‌دهد خانواده‌ی کارگران در مالزی با بودجه‌ی 5 سنت برای هر وعده‌ی غذایی زندگی می‌کنند. در سال 2013، اداره‌ی کار آمریکا اعلام کرد صنعت نیشکر در جمهوری دومینیکن عامل اصلی خشونت علیه کارگران است. افرادی که زندگی فقیرانه‌ای دارند و هر هفت روز هفته در حدود 12 ساعت در روز کار‌ می‌کنند، از بهداشت روانی و فقدان امنیت شغلی رنج می‌برند. کاهش یا حذف مصرف شکر یعنی عدم حمایت شما از مالکان اصلی مزارع نیشکر که از ناقضان اصلی حقوق کارگران نیز هستند.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

دانلودpdf مقاله :20 دلیل برای حذف شکر در رژیم غذایی

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/Instagram

چگونه کسب درآمد از اینستاگرام کنیم؟


Instagram یک شبکه اجتماعی است، که قابلیت های کمتری نسبت به فیسبوک دارد اما چرا اکثر کسب و کارهای کوچک از آن استفاده میکنند و آنرا منبع اصلی درآمدشان مینامند؟

 

اینستاگرام (Instagram) یک برنامه (App) موبایل است که در سال 2010 وارد بازار شد. افرادی که نام کاربری در این شبکه اجتماعی دارند میتوانند عکس هایشان را با دیگران که آنها را دنبال (Follow) کرده اند به اشتراک بگذارند، عکس های دیگران را لایک کنند و برایشان کامنت بنویسند.

 

اما چطور شد که کسب و کارهای کوچک و نوپا چنین به سمت اینستاگرام حجوم آورده اند و در حال کسب درآمد از اینستاگرام هستند؟

 

خب ،برای روشن تر شدن موضوع یک نگاهی به اطرافتان بیاندازید. اگر در محیط خارج از خانه باشید چیزی که با هر فردی میبینید یک دستگاه تلفن هوشمند است. هر فردی در روز حداقل 2 ساعت با تلفن همراه خود مشغول است (زنگ، پیامک، بازی و …) و در این میان یک شبکه اجتماعی سیار وجود دارد که همیشه بر روی تلفن همراه نصب است و میتوان هر زمانی که نیاز باشد سری به آن زد.

کسب درآمد از اینستاگرام

در دنیای امروز برای راه اندازی یک کسب و کار موفق چیزی که مهمه راه رسیدن به مشتری است. ایده فوق العاده، فراوان وجود دارد و کم کم برای راه اندازی کسب و کار اهمیتش را از دست میدهد.

پس مهم نحوه رسیدن و ارتباط برقرار کردن با مشتری بلقوه است و چه چیزی بهتر از یک شبکه اجتماعی که فرد هر روز مرتبا آن را چک میکند تمام بروز رسانی ها را دنبال میکند؟

شما نیاز دارید تا برند خود را در اینستاگرام فعال کنید. اینستاگرام یک شبکه اجتماعی است که توانایی جذب مشتریان بالقوه از تمام نقاط دنیا را دارد. برای پیشرفت در اینستاگرام باید فالوئرهای خود را افزایش دهید. چون هرچه مخاطبین بیشتری داشته باشید، بیشتر دیده می‌شوید. در اینجا 6 نکته بازاریابی وجود دارد که به شما کمک می‌کند کسب‌وکار خود را رونق دهید.

 

 

1.استفاده از ابزارهای رایگان اینستاگرام

اگر پروفایل خود را در حالت business قرار دهید امکانات زیادی از جمله قابلیت آنالیز پست‌های خود را دارید. این قابلیت به شما این امکان را می‌دهد که بتوانید ببینید چه پست‌هایی طرفداران بیشتری دارند و مخاطبین شما بیشتر تمایل به ایجاد تعامل برای کدام پست‌ها را دارند و محتوایی تولید کنید که مطابق میل مخاطبانتان است.


 

2کمک گرفتن از فیس‌بوک

سعی کند تمام مخاطبان دیگر شبکه‌های اجتماعی خود مثل فیس‌بوک و … را به اینستاگرام خود دعوت کنید. با این روش شما مخاطبینی خواهید داشت که از قبل با شما آشنا هستند و در نتیجه تمایل بیشتری به لایک کردن و کامنت گذاشتن پست‌های شما دارند.


 

3پست ممنوع

به حدی پست بگذارید که برندتان به‌اندازه کافی مطرح شود، پشت سر هم پست گذاشتن فالوئرهای شما را عصبی خواهد کرد و آن‌ها شما را آنفالو می‌کنند. هیچ پست جادویی وجود ندارد که برای همه برندها کارساز باشد.

 

شما باید ببینید مخاطبین شما چه عکس‌العملی به انواع پست‌ها نشان می‌دهند. برای مثال پست‌های خود را در زمان‌های مختلفی از روز آپلود کنید تا ببینید در چه زمانی بیشترین لایک و کامنت به شما تعلق می‌گیرد.

 

اینستاگرام

 

4برای پیشرفت تعامل برقرار کنید

اگر کسی زمان گذاشت و برای شما کامنت ارسال کرد کمی وقت بگذارید و از او تشکر کنید. این کار می‌تواند یک مشتری وفادار برای شما به دنبال بیاورد. همچنین می‌توانید دو تا از دوستانی که به محتوای شما علاقمند هستند را تگ کنید. این کار باعث می‌شود جمع کثیری از مخاطبان شما را ببینند.


 

5محتوا

اگر برای شما سخت است که به دنبال محتوای مناسب بگردید. ببینید همکاران شما از چه محتواهایی استفاده می‌کنند و آن را از کجا دریافت می‌کنند. برای مثال نام نویسنده آن متن را جستجو کنید و ببینید چه محتواهای دیگری از آن نویسنده وجود دارد که شما می‌توانید از آن استفاده کنید.


 

6خلاقانه با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید

اگر تصاویری که آپلود می‌کنید خلاقانه باشد مخاطبان بیشتری را جذب می‌کنید این کار خیلی مؤثرتر از زمانی است که در پست‌های خود مستقیم تبلیغ خود را می‌کنید.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

Instagram

منبع oghyanooseabi.com

 

دانلودpdf مقاله :چگونه از طریق اینستاگرام کسب درآمد کنیم؟

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/Marketing-and-sales-techniques

آموزش اصول و تکنیک های بازاریابی و فروش


ارجاع، مهمترین کلید بازاریابی و فروش است. تا حالا شده است که محصولی را خریده باشید و بعد از خرید، بفهمید چه کلاهی سرتان رفته؟ کافی است فقط یک بار این اتفاق برایتان افتاده باشد تا از آن به بعد، همیشه موقع خرید، به فروشنده شک کنید. این اتفاق برای همه مشتریان- دست کم یک بار- افتاده و بنابراین آنها همیشه شکاکند، چه در ایران و چه در هر جای دیگر دنیا. شما باید به مشتری اطمینان بدهید تا این ترس و شک او از بین برود. بنابراین، نحوه صحبت کردن شما و طرز لباس پوشیدنتان اهمیت پیدا می کند.

خوش قول بودنتان مهم می شود و همین طور سایر ویژگی هایی که در واقع، ملاک قضاوت مشتری درباره شخصیت و میزان صداقت شماست. در این سفر به یکی از رستورانهای تهران رفتم و دیدم حسابی شلوغ است. درباره آن رستوران سوال کردم و به من گفتند که اینجا همیشه همین طور است و همه آن را به دوستان و آشنایانشان معرفی می کنند. این یعنی عملکرد درست. شما اگر برای مشتری اولتان خوب وقت و انرژی بگذارید، برای مشتری بعدی که یک مشتری ارجاعی است، کافی است یک دهم مشتری قبلی، انرژی بگذارید


 

قدرت پاسخگویی به مخالفت های مشتری، یک مهارت موثر در بحث بازاریابی و فروش است. هر چه مشتری بیشتر از شما سؤال کند، باید با علاقه بیشتری به او جواب بدهید، چون این سؤال نشانه آن است که مشتری از محصول شما خوشش آمده. موقع پاسخ گویی حق ندارید عصبانی شوید. اگر مشتری سوال کرد و شما خودتان را از بحث کنار کشیدید، باخته اید، باید پیشاپیش سوال های مشتریانتان را پیش بینی کنید و برای هر کدام، جواب مناسبی تدارک ببینید. (باترا، راه های ساده برای شغل شریف فروشندگی)


 

 

مشتری از شما خرید نمی کند، مگر اینکه احساس کند شما به او اهمیت می دهید. اینکه مشتری در صحبت با شما احساس امنیت کند، بسیار مهم است. صحبت شما با مشتری، باید ترس و شک او را از بین ببرد.

 

پس ارتباط بعد از فروشتان را با هیچ کدام از مشتری ها قطع نکنید، چون این ارتباط باعث ارجاع مشتریان بعدی  می شود. برای یک فروشنده موفق، فروش صرفاً شروع یک ارتباط است، نه پایان یک ارتباط. محصولات مهم نیستند، ارتباط مهم است. پس روی رابطه تمرکز کنید.


 

تکنیک های نهایی سازی فروش (کی فروش به قطعیت می رسد؟)

 

نهایی سازی فروش، بخش پایانی و مهم بازاریابی و فروش است، یعنی وقتی مشتری آماده خریدن شده، نباید بگذارید کار به جایی بکشد که او بگوید بسیار خوب، حالا می روم و فکر می کنم و… باید طوری رفتار کنید که مشتری در همان لحظه به تصمیم برسد. عملکرد شما در آن لحظه، بسیار مهم است. نهایی سازی فروش، تکنیک های بسیاری دارد که برخی از آنها را برای شما می گویم.

 

فروش و بازاریابی

 

1تکنیک دعوت در بازاریابی و فروش

ساده ترین تکنیک برای نهایی سازی فروش، دعوت کردن مشتری به خرید است

 

اگر از این خوشت آمده، چرا امتحانش نمی کنی؟« اغلب مشتریان برای خرید، روی لبه تصمیم گیری هستند. در همان حالی که دارند برای خرید تصمیم می گیرند، تجربه های بدی را که از خرید قبلی شان دارند، به یاد می آورند. آن وقت  می گویند نه، نیازی ندارم، نمی دانم… اما فروشنده خوب، هیچ فروشی را بدون اینکه از مشتری دعوت کند، ترک نمی کند.


 

2تکنیک جایگزینی در بازاریابی و فروش

 

در صورتی که مشتری، بیشتر از یک گزینه برای انتخاب دارد و مردد است که کدام را بردارد، باید از مشتری بپرسید کدامش را دوست داری؟ ما آدم ها همگی خوشمان می آید از اینکه چند گزینه خوب برای انتخاب داشته باشیم. اما اگر فقط یک گزینه برای انتخاب وجود دارد، باید گزینه های جدید ایجاد کنید:گران است؟ ما تخفیف می دهیم، چقدر نقد دارید؟ قسط  می بندیم!


 

3تکنیک مراقبت برای بازاریابی و فروش

مشتری باید این را احساس کند که اگر هم دارد در انتخابش اشتباه می کند، شما مراقب اوضاع هستید و او را تنها نمی گذارید. این حس، حس بسیار خوشایند و خوبی برای مشتری است. اینکه در نوع فروشتان چطور می توانید از این تکنیک استفاده کنید، به خودتان بستگی دارد. مشتریان، حتی در آخرین لحظات خرید هم تردید دارند. همین است که اگر شما به آنها اطمینان بدهید که هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد و شما مراقب همه چیز هستید، خیالشان راحت می شود و یک قدم بزرگ به سمت خرید نزدیک می شوند.

 

جذب مشتری

 

4تکنیک ثانویه در بازاریابی و فروش

اگر مشتری شما خریدار ماشین است، روی یک بحث ثانویه در خرید ماشین تمرکز کنید، نه روی بحث اصلی خرید. مثلاً بگویید رنگش چطور است، این رنگ را دوست دارید؟ رنگ، یک عامل ثانویه است. اصل قضیه، خود ماشین است، اما شما با این سوال، بازاریابی و فروش را به سمت نهایی شدن می برید.


 

5تکنیک زاویه تند در بازاریابی و فروش

 

در این تکنیک، شما باید براساس مخالفت ها پیش بروید. مثلاً مشتری می گوید: این هزینه اش خیلی بالا است، شما در پاسخ می گویید: اگر قسطی کنیم، می توانید همین را بردارید؟

می گوید: آخر من این را فردا احتیاج دارم، شما می گویید: خوب، اگر بتوانم تا غروب برایتان آماده اش کنم، چطور؟ یعنی تا مشتری مخالفت کرد، شما از همان زاویه، راه را می بندید.


 

5تکنیک اجازه در بازاریابی و فروش

 

ما آدم ها دوست داریم که از ما اجازه گرفته شود. پس مشتری را مجبور نکنید. بلکه باید به نحوی با او صحبت کنید که در شرایط انتخاب قرار بگیرد. مثلاً بگویید: اجازه می دهید این کار انجام بشود؟ او هم تصمیم گیری می کند تا به نتیجه آری یا خیر برسد.   (هیمن و سانچز تاکتیک فروش)


 

طراحی افزایش فروش

برای افزایش فروش سه راه پیش رو داریم: اول افزایش تعداد موارد فروش فردی، دوم افزایش حجم فروش به هر مشتری و سوم، افزایش تعداد دفعات فروش به هر مشتری.

مدل فروش قدیمی4 بخش داشت:

 

اول ابراز صمیمیت(تحویل گرفتن مشتری)، دوم صلاحیت دادن به مشتری(شما چقدر پول دارید یا چقدر می خواهید هزینه کنید)، سوم سخنرانی برای مشتری(معرفی کالا) و چهارم، نهایی سازی فروش(کالا را بخر، مشتری!)

 

اما مدل جدید بازاریابی و فروش برعکس شده است. توصیه می شود40 درصد از وقت خود را بگذارید برای ابراز صمیمیت و جلب اعتماد مشتری، 30 درصد از وقت را به شناسایی نیازهای مشتری اختصاص دهید(برای این منظور باید خیلی با دقت به حرفهای مشتری گوش کنید)، 20 درصد از وقت را بگذارید برای معرفی کالا تا نشان دهید این کالا چگونه نیاز مشتری را برطرف می کند و10 درصد آخر را هم اختصاص بدهید به نهایی سازی فروش.

صحبت مشتری را قطع نکنید، وقتی او حرف می زند یک کلمه هم نگویید. اگر مکث کنید و با توجه به حرفهایش گوش کنید و سوال های مرتبط بپرسید، مشتری این گونه تعبیر می کند که او برای من ارزش قائل است. خوب سوال کنید. سوال ملایمی مثل : »منظورتان چیست؟« به مشتری می فهماندکه شما به درک نیاز او علاقمندید.   (روانشناسی فروش برایان تریسی)

 

فروش وکسب وکار

 

مرور برنامه و مباحث قبل از ملاقات

این موضوع آن قدر ساده است که اغلب فراموش می شود، اما نشانه یک فروشنده حرفه ای، آمادگی کامل و مرور تمام جزییات قبل از هر جلسه است بهترین فروشندگان آن هایی هستند که به طور مرتب مطالبی را که قرار است بگویند و جزییات مربوط به محصول را، قبل از هر جلسه با مشتری، مرور و بررسی کرده و پیش خود تکرار می کنند.

تصور کنید شما یک فروشنده هستید و قرار است امروز یکی از مهم ترین ملاقات های دوران کاری خود را برای به ثمر نشاندن یک  بازاریابی و فروش عمده داشته باشید، به نظر شما برای موفقیت در این ملاقات چه چیزهایی لازم است؟ شاید پاسخ شما به این پرسش مواردی از قبیل:

رفتار مناسب، پوشیدن لباس شیک و رسمی، حضور به موقع سرجلسه و….

 

اما یک نکته مهم در این جا وجود دارد و آن این که:

«فروشندگان موفق، قبل از هر ملاقاتی با مشتری، برای این رویارویی تمرینات کافی دارند و از این حیث خودشان را کاملا آماده می کنند. »

در هر زمینه ای، افرادی که کامل ترین آمادگی ها را کسب کرده و خودشان را وقف کارشان می کنند، به بالاترین سطح ارتقا پیدا می کنند و فروشندگی نیز از این موضوع مستثنا نیست.

با داشتن تجربه کم هم می توان وارد دنیای بازاریابی و فروش شد، ولی قسمت آسان کار همین جا تمام می شود؛ از این مرحله به بعد، تلاش سخت و آموزش مستمر برای کسب موفقیت ضروری است. پس اگر می خواهید جزو بهترین ها باشید و بهترین نتایج را هم به دست آورید، باید راه بهترین ها را بروید، یعنی خود را از هر جهت آماده کنید و حتی بیش از حد لازم است این کار را انجام دهید.

 

به پرسش نخست باز می گردیم؛ یکی دیگر از مواردی که برای موفقیت در امر فروشندگی لازم است، آشنایی شما به عنوان فروشنده، با وضعیت مشتری است؛ فروشنده ای که بیش ترین آشنایی را با وضعیت مشتری خود داشته باشد، به احتمال قوی برنده معامله خواهد بود. منظور از شناخت وضعیت مشتری، آگاهی از علایق، خواسته ها و سلیقه هایی است که مشتری را به سمت خرید سوق داده است.

مثلا ممکن است مشتری شما از طرفداران پروپا قرص مدل های سنتی کالای مورد عرضه باشد، در این صورت هر چقدر شما بیش تر درباره نو بودن و مدرن بودن کالای خود با وی صحبت کنید، احتمال شکست خود را بالاتر می برید.   (کول کلید طلایی ارتباطات)


 

روش فلدمن 

بین انجام مقطعی یک معامله و کیفیت پرسش هایی که به مشکلات مشتری تاکید دارد، رابطه مستقیمی وجود دارد. تنها راه اطمینان از شفافیت و ارتباط سوالات با موضوع این است که آن ها را قبل از ملاقات با مشتری، کلمه به کلمه روی کاغذ بنویسید. جالب است بدانید بعضی از موفق ترین فروشندگان «متخصص طرح سوال» از مشتری بوده اند.

بن فلدمن، فروشنده ای که برای شرکت بیمه نیویورک کار می کرد، به عنوان بزرگ ترین فروشنده عصر حاضر شناخته شده است؛ وی هر شب مدت دو ساعت به مرور و تمرین مطالبش می پرداخت تا روز بعد آمادگی کامل داشته باشد.

او در کتاب «روش فلدمن» توضیح می دهد که :

موفقیت بزرگ وی عمدتا به خاطر توانایی های او در پرسیدن سوالات درست، در زمان درست بوده است. فلدمن متوجه شده بود که پرسش هایی مناسب و به جا، می تواند یک فرد بی علاقه یا منفی را گاهی در عرض چند ثانیه به یک مشتری تبدیل کند.


 

روش گلدمن

هینز گلدمن، از دیگر صاحبان عرصه بازاریابی و فروش نیز در کتاب خود با نام «مشتری شناسی» می گوید:

«95 درصد فروشندگان فقط با اصلاح جملات خود به هنگام ارایه مطالب می توانند نتایج بهتری به دست آورند. گزینش کلمات صحیح در یک پرسش یا پاسخ می تواند تاثیر عمیقی به جای بگذارد و تنها راه اطمینان از عالی بودن ساختار جملات، نوشتن آن ها روی کاغذ و تمرین مکرر آن هاست. »

همیشه برنامه ریزی قبلی داشته باشید .

پیش از ملاقات با مشتری، هدف هایتان را از این دیدار مشخص کنید. چیزهایی را که امیدوارید در این دیدار به دست آورید به تفکیک بنویسید. پس از ملاقات هم فورا هر چه را که بیان شده است یادداشت کنید. به حافظه تان اطمینان نداشته باشید؛ چینی ها ضرب المثلی دارند که می گوید: «دوام کم رنگ ترین مرکب، بیش تر از بهترین حافظه هاست. »

قبل از هر ملاقات با مشتری صرف نظر از تعداد دیدارهای قبلی با او، چند دقیقه ای را صرف مرور و بررسی پرونده او، وضعیت فعلی و یادداشت های قبلی خودتان بکنید. با انجام این کار، از افزایش فوق العاده میزان آمادگی و تاثیرگذاری خود تعجب خواهید کرد و مشتری ها نیز همیشه متوجه می شوند که شما تکلیفتان را انجام داده اید.

 

موفق ترین فروشندگان در هر رشته ای قبل از شروع به بازاریابی و فروش و ارایه مطالب و پایان دادن به معامله، خودشان را کاملا آماده می کنند. آن ها همه چیز را پیشاپیش می سنجند و هیچ چیز را به شانس واگذار نمی کنند. به یاد داشته باشید که همین جزییات، تفاوت بین موفقیت و شکست است. فروشنده ای که وقت زیادی را صرف آشنایی با نیازهای خاص مشتری کرده باشد، موفق به ایجاد بالاترین سطح اعتماد و برقراری بهترین رابطه با مشتری خواهد شد.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

Marketing-and-sales-techniques

دانلودpdf مقاله :15 مهارت‌‌‌ ارتباطی که برای موفقیت شغلی نیاز دارید

مطالب مرتبط

https://keramatzade.com/Stress

چگونه بر استرس خود غلبه کنیم؟

 

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید افراد موفق چطور می‌توانند در زمان‌هایی که دچار استرس می‌شوند، آرام بمانند؟ آیا این سوال برای‌تان پیش آمده که چرا برخی از افراد این مهارت را دارند تا در بحران و شرایط سخت، خونسرد باشند؟ پیش آمده که آرزو کرده باشید شما هم می‌توانستید این مهارت مهم را وارد زندگی‌تان کنید؟

 

1فاجعه سازی نمی‌کنند

فاجعه سازی یعنی اینکه در مورد موقعیت پیش آمده، فورا بدترین حالت و نتیجه‌ی ممکن را تصور کنیم. افراد موفق چنین طرز فکری ندارند، در عوض موقعیت پیش رو را منطقی بررسی می‌کنند و احتمالات را کشف می‌کنند.

 

این افراد هوشمندانه تصمیم می‌گیرند که چطور واکنش نشان دهند و گزینه‌ها را می‌سنجند: «اگر چنین واکنشی نشان دهم چه خواهد شد»، این سوال کلیدی است که افراد موفق در شرایط بحرانی از خود می‌پرسند. بهتر است شما هم تغییری در شیوه‌ی تفکر خود ایجاد کرده و روی همه‌ی احتمالات تمرکز کنید، نه روی بدترین احتمال.


 

2نفس عمیق می‌کشند

افراد موفق یاد گرفته‌اند که موثرترین روش خونسرد ماندن، تنفس فعال است. یعنی از پروسه‌ی جسمی دم و بازدم اطلاع دارند و هدفمند نفس می‌کشند. افراد موفق می‌دانند تنفس به تنظیم و کنترل واکنش جنگ و گریزشان کمک زیادی کرده و فواید روانی و فیزیولوژیکی زیادی دارد. چطور است شما هم این بار اگر تحت استرس شدید قرار گرفتید، لحظه‌ای مکث کنید و 10 نفس عمیق بکشید و روی هر دم و بازدم‌تان تمرکز کنید. سعی کنید بیرون رفتن استرس از بدن‌تان را حین بازدم، احساس و تجسم کنید.


 

3در لحظه حضور دارند

آنهایی که بسیار موفق هستند در لحظه زندگی می‌کنند، نه در اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده‌اند. این افراد نگران آینده نیز نیستند. بلکه با حضور ذهن در زمان حال باقی می‌مانند و با تدبیر به رویاهایی می‌اندیشند که امکان وقوع‌شان در آینده هست. حضور در لحظه و ذهن آگاهی به افراد موفق اجازه می‌دهد در رنج‌های گذشته باقی نمانند و درگیر افکار نگران کننده در مورد آینده نباشند.

 

افراد موفق با داشتن چنین ویژگی، یاد گرفته‌اند که خنده و شادی مهم است و زندگی در لحظه، اغلب چیزهایی زیادی برای لذت بردن در اختیارشان می‌گذارد. خوب است شما هم سعی کنید در زمان حال بمانید و برای رسیدن به اهداف‌تان در زندگی، استراتژی‌های واقع گرایانه در پیش بگیرید و با پرداختن به راههایی که دور از ذهن و واقعیت به نظر می‌رسند خود را دچار تشویش و آشفتگی نکنید. اگر چیزی برای‌تان جالب و لذت بخش بود، در لحظه بمانید و روی همین احساس‌تان تمرکز کنید.

 

غلبه بر استرس

 

4روی مثبت‌ها تمرکز می‌کنند

حفظ خونسردی در شرایط استرس برانگیز، کار ساده‌ای نیست. یکی دلایلی که افراد موفق می‌توانند خونسردی و آرامش خود را حفظ کنند این است که به مثبت‌ها توجه می‌کنند. یعنی جملاتی را به زبان نمی‌آورند که به خودشان ضربه بزنند، مثلا: «هیچ چیزی درست نخواهد شد» یا «من نابود خواهم شد!». افراد موفق دریافته‌اند که تمرکز کردن به مثبت‌ها، برای‌شان مفید است. مثلا اگر اشتباهی مرتکب شوند می‌گویند: «من در این قسمت اشتباه کرده‌ام اما در آن زمینه درست و خوب عمل کرده‌ام». این بار اگر به چالشی دشوار روبرو شدید، سعی کنید جوانب مثبت این چالش را هم پیدا کنید. چطور است رویکرد موثر ایجاد تغییرات مثبت را در پیش بگیرید.


 

5حد و حدود تعیین می‌کنند

یکی از سخت‌ترین چیزهایی که همه‌ی ما با آن مواجه می‌شویم، تعیین حد و حدودی درست در حوزه‌ی کار و سایر مسئولیت‌هاست. در دنیای الکترونیک زده‌ی امروز که هیچ درنگی هم ندارد، تقریبا همه‌ی ما مشکلات خود را با رویکردهای نادرست تشدید می‌کنیم.

 

اما افراد موفق یاد گرفته‌اند که برای مدیریت استرس‌های زیاد و دست و پاگیر خود، نیاز دارند شرایط و حدودی تعیین کنند که تا حد ممکن، کمتر در معرض استرس قرار بگیرند. یعنی در این مورد که دیگران تا چه حد می‌توانند به آنها دسترسی داشته باشند، حد و حدودی مشخص می‌کنند.

 

آنها کشف کرده‌اند که با محدود کردن زمان‌های آنلاین بودن‌شان بهتر می‌توانند خلق و خو و روحیه‌ی خود را کنترل کرده و هر وقت بحرانی بروز کرد، با خونسردی واکنش نشان بدهند. چطور است شما هم در مورد روابط خود با دیگران حد و مرزهایی تعیین کنید؟ سعی کنید درباره‌ی زمان‌های آنلاین بودن یا روشن بودن گوشی‌تان، تصمیم‌های هوشمندانه‌تری بگیرید و برای اوقات آرامش و استراحت خود ارزش قائل باشید.

 

راه های غلبه بر استرس

 

6به تغذیه‌شان اهمیت می‌دهند

البته این توصیه‌ای است که گفتنش ساده‌تر از عمل کردن است، اما شدنی است. افراد موفق این را هم آموخته‌اند که با ایجاد عادت‌هایی کوچک پیرامون تغذیه‌ی خود، تمرکز روی غذاهای پُرپروتئین و انتخاب‌های سالم می‌توانند زمان‌های طولانی‌تری آرام و متمرکز باقی بمانند.

آنها این را هم خوب می‌دانند که قند و شیرینی تا چه اندازه روی خلق و خوی‌شان اثر دارد و مراقب مصرف شیرینی‌جات و کافئین‌شان هستند. انجام فعالیت‌های بدنی در کنار تغذیه‌ی درست، بهترین نتایج را دربر دارد. چطور است شما هم از تغییرات کوچک شروع کنید و هر روز با خلق یک عادت کوچک سالم به سمت هدف‌تان قدم بردارید؟ می‌توانید غذاهای پُرچرب را با غذاهای کم کربوهیدارت و پُرپروتئین جایگزین کنید. یک تغییر کوچک مثلا می‌تواند این باشد که یکی از فنجان‌های قهوه‌ی روزانه‌ی خود را با یک لیوان آب جایگزین کنید.


 

7خواب برای‌شان الویت دارد

دانشمندان مدتهاست که فهمیده‌اند خواب با استرس، ارتباط مستقیم دارد. افراد بسیار موفق و کارآمد، درک بسیار درستی از خواب انرژی بخش دارند و می‌دانند که خواب با کیفیت، لازمه‌ی بی‌قید و شرط ِ تندرستی است. افراد موفق یاد گرفته‌اند برای دور ماندن از اضطراب، خواب منظم را بخشی حتمی از زندگی خود کنند. آنها آگاهند که ریتم شبانه روزی بدن‌‌شان چگونه است و به صدای بدن‌شان گوش می‌دهند و هر وقت اعلام نیاز به خواب شد، به خوبی جواب می‌دهند. خوب است شما هم دقت بیشتری به ساعت درونی‌تان داشته باشید و عادت کم خوابی را ترک کنید.


 

8قدردان هستند

افراد موفق قادرند بیشتر به چیزهایی که دارند توجه کنند تا چیزهایی که ندارند. آنها درک کرده‌اند که تمرکز روی داشته‌ها و مثبت‌ها، کمک‌شان می‌کند منفی‌ها را به حداقل رسانده و آرامش بیشتری داشته باشند. قدردانی به آنها این امکان را می‌دهد تا در مواجهه با روزهای سخت، صبر و شکیبایی و قدرت بیشتری داشته باشند. چه خوب است شما هم هر روز، یک یا دو چیز بابت قدردان و شاکر بودن پیدا کنید. می‌توانید چندتا از نعمت‌ها و داشته‌های‌تان را روی کاغذ بنویسید و هر هفته، چیزهایی به آن اضافه کنید.

 

استرس

 

9. «غیرممکن» برای‌شان وجود ندارد

شاید در این مورد زیاد شنیده باشید و توصیه‌های جورواجوری به شما شده باشد، اما واقعا چگونه می‌شود؟ خیلی‌ها عقیده دارند نمی‌توانند موقعیت خود را تغییر دهند چون این کار، فراتر از توان و قدرت آنهاست. اما افراد موفق این طر فکر را برای خود سمی می‌دانند. عبارت ِ «من نمی‌توانم» ظاهرا در کلام آنها جایی ندارد. چطور است شما هم همین الان انتخابی بکنید که بتوانید تغییری در موقعیت خود ایجاد کنید و واقعا باور داشته باشید (واقعا!) که قادرید زندگی دلخواه‌تان را فراهم کنید.


 

10به حامیان خود تکیه می‌کنند

آنهایی که در زندگی موفق می‌شوند و به جایگاه خوبی می‌رسند این را می‌دانند که موقعیت خود را به تنهایی و بدون حمایت و کمک دیگران به دست نیاورده‌اند و در هر جایی از مسیر مطمئنا به دلگرمی‌های آنها نیاز خواهند داشت.

 

به عبارتی دیگر، این اشخاص یاد گرفته‌‌اند که تجربه کردن شرایط گوناگون لازمه‌ی موفقیت است و این تجربیات ِ پُر فراز و نشیب، طبیعتا استرس‌هایی با خود دارند و هر وقت شرایط سخت و طاقت فرسایی پیش آمد به این دوستان حامی مراجعه می‌کنند تا از آنها انرژی و آرامش بگیرند و البته این یک رابطه‌ی دوطرفه است و خود این افراد موفق هم هر زمان که دوستان‌شان نیاز داشتند، خود را به آنها می‌‌رسانند.

 

اگر فکر کنید مجبورید بار ِ تمام استرس‌های زندگی‌تان را به تنهایی به دوش بکشید چه احساسی خواهید داشت؟ پس چه خوب است حلقه‌ای از دوستان و حامیان داشته باشید و احساسات خود را با آنها به اشتراک بگذارید. خودتان هم برای تسکین استرس‌ها و اضطراب‌های آنها، مشتاق باشید.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

Stress

دانلودpdf مقاله :چگونه بر استرس خود غلبه کنیم؟

مطالب مرتبط